نویسنده: محسن غلامي (قلعهسيدي)
مهمترين برندهاي هنري ما در عرصه جهاني مربوط است به سينما؛ در اين شکي نيست. البته در ساز و کار سينمايي واقعاً عقب هستيم، پس اگر خارجيهاگاه سينماي ايرانيجماعت را هم ميشناسند، بهخاطر فيلمها و توليداتي است که توانسته از صدقهسري فلان کارگردان، در برخي جشنوارههاي خارجي صدا کند. وگرنه امکانات، تبليغ کردنها به ويژه کيفيت جشنوارههايمان صرفاً مصرف داخلي دارند. تمام اين سر و صداهايي که حتي از جشنواره فجر نيز بلند ميشود، نهايتاً مختص است به سالنهاي تهران و محدوده زماني بهمنماه. وگرنه با اين همه سالن بدترکيب و بيکيفيت خصوصاً در شهرستان، هنوز هم نميشود گفت سينما براي ملت ما آش دهنسوزي است! مردمي که نهايتاً سالي يکي، دو بار ميروند تا فيلمي روي پرده ببيند. بقيه هم منتظر شبکه نمايش خانگي و دانلود از اينترنت و اينها هستند. البته يکي، دو جشنواره مطرح خارجي داريم مثل فستيوال فيلم کوتاه تهران ولي بقيه از بودن، تنها خرج کردن و بريز و بپاشش را بلد هستند.
البته قطعاً برپايي امثال جشنواره فجر به عنوان دورهمي خوشترکيب و رقابت داخلي فيلمسازها ابداً بد نيست. نباشد که کلاه سينماي ما پس معرکه است، اما زيرساختش چه؟ صرفاً برپا کردن که دردي را دوا نميکند. باز هم بخش داخلياش برو و بيايي دارد چه براي خود فيلمساز، چه بيلان کاري آقاي مدير و حتي مخاطب فيلمبين.
بودجه و ولخرجياش فقط خارجي است
اما در مورد جشنواره فجر، با اين زيرساخت حداقلي و تقليد از فستيوالهاي خارجي که نميشود با آن ادعاي سينماي جهاني و اين تعابير را داشت. خصوصاً اينکه در اين دو، سه سال، بخش بينالمللش را هم جدا کردهاند؛ نميدانم چرا؟ تا قبل از سال 94 هر دو بخش داخلي و بينالملل جشنواره فيلم فجر را همزمان بهمنماه برگزار ميکردند بدون اينکه ذرهاي بازخورد در خارج از مرز داشته باشد. بايد قبول کرد که همهچيزش صوري و الكي بود. نه بازاري نه مهمان آنچناني و برنامه خاصي. اسمش فقط جهاني بود بدون هيچ چارچوبي. قطعاً بهخاطر الکي برگزار کردن بود که اين سه سال، بخش بينالملل را جدا کردهاند و به ارديبهشت بردهاند البته با کلي ادعا و منممنمکردن! ولي با دودو تا، چهار تا کردن ساده، ميشود فهميد که واقعاً هيچ تأثيري در اين چند سال براي سينماي داخل نداشته، خصوصاً در بحث تبليغ که اساس سينماست. مطمئناً کسي مخالف بينالمللي برگزار کردنش نيست، ولي نه اينکه بدون برنامه و کار تبليغاتي، فقط به جدايياش، فکر کنيم و الکي هم اسم جهاني به ماجرا بدهيم.
در اسمش دعواست چه رسد به بودن يا نبودنش
جشنوارهاي که حتي همين الان هم کسي خبر ندارد که مشغول برگزاري است؛ واقعاً در بعد جهاني، چه ادعايي ميتواند داشته باشد؟ اصل قضيه و اينکه به فکر سينماي بينالملل هم باشيم قطعاً درست است؛ درد ولي در شيوه اجراست. وقتي در اسمش دعوا داريم، واي به محتوا و ساختار تشکيلاتياش که هزارتا موافق و مخالف دارد.
دليلش هم مشخص است چون همه چيز برميگردد به فکر سياسي مسئولان سينمايي و دم و دستک دولتيها. هر مديري که ميآيد بدون فکر، برنامه ميچيند، فستيوال به راه مياندازد، کلي هم بهبه و چهچه ميکند، اما با روي کار آمدن مديريت جديد، کلهم همه را جمع ميکنند. به همين راحتي!
جرياني که طي چند روز اخير زمزمههايي مبني بر ترکيب مجدد بخش داخلي و بينالملل جشنواره فجر شنيده ميشود، چرا؟ لابد متوجه خرجهاي ميلياردي پوچ براي ميهمانان درجه سوم برخي کشورها و آمدنشان به ايران شدهاند، وگرنه خيلي از فيلمهاي فعلي همين جشنواره به اصطلاح جهاني فجر را ميشود از اينترنت هم دانلود کرد. وقتي يک دوره را با يک ميليارد صرفهجويي، نسبت به دوره قبلش برگزار کردهاند؛ ميشود به بخوربخورهايي که اين وسط شده راحت پي برد. وقتي رويدادي اينچنين اساسنامه نداشته باشد و همه چيزش روي هوا و طبق تصميمات شخصي، برپا شود آخرش ميشود تعطيلي. چه بسا جشنوارهاي که اگر بخواهد همينطور پيش برود، چند سالي بيشتر دوام نميآورد و ميرود پي کارش.
فعلاً که خبري از آن درج نميشود
برند جشنواره فيلم فجر داخلي است؛ ايرادي هم ندارد. اگر هم به فکر بخش بينالملل آن هستند چه بهتر اينکه به رسم اکثريت جشنوارههاي دنيا، ترکيبي برگزار شود. لااقل اول به فکر برگزاري خوشسيما و بعد تبليغات آنچناني برايش باشيم. ما که فعلاً چيزي از اين رويداد فجر جهاني روي خط خبري خبرگزاري ديگر کشورها نميبينيم.
چکيده کلام اينکه، اساس بينالمللي کردن جشنواره سينمايي فجر را نميشود منکر شد، اما نه اينکه صرفاً در چند واژه لاتين خلاصه شود. جشنوارهاي که بخواهد هر بخشي از آن در يک سر شهر برپا شود و دوباره مجيزگويي از يکسري فيلمساز کهنه داخلي باشد، آخر و عاقبتي واقعاً ندارد؟ با چند تا ورکشاپ و سمينار و هفته فيلم براي اين و آن کشور راه انداختن، جهاني ميشود؟
به ويژه اينکه از نظر جذب مخاطب داخلي هم ناموفق بوده؛ شايد براي همين است که هرچه فيلم راه نيافته به جشنواره فجر بهمنماه بوده را وارد رقابت ميکنند، اما همچنان اوضاع گويا بر وفق مراد نيست.