نویسنده: سيد رحيم نعمتي
دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا، روز جمعه 21 آوريل و در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با پائولو جنتيلوني، نخست وزير ايتاليا، هم حرفهاي قبلياش را در مورد بد بودن برجام تكرار كرد و هم مدعي شد كه ايران به برجام لطمه ميزند و پايبند آن نيست! او با اين ادعا وعده داد با تحليل دقيق برجام در آينده حرفهاي تازهاي براي گفتن خواهد داشت. اين وعده او به دستوري برميگردد كه دو روز پيش به شوراي امنيت ملي خود داد تا برجام را مورد بررسي دقيق قرار بدهد و مشخص كند تعليق تحريمهاي هستهاي ايران بر طبق برجام در راستاي منافع امريكا بوده است يا نه. حالا او منتظر جواب شوراي امنيت ملي است تا به وعدهاش به خبرنگاران عمل كند و حرفهاي تازهاي براي گفتن داشته باشد اما ادعاي عدم پايبندي ايران به برجام يا اينكه ايران به برجام لطمهزده از سوي او با نامه سه روز قبل وزير خارجهاش و سخنان همزمان وزير دفاعش همخواني نداشت. اين ناهمخواني را نميتوان به ضعف حافظه ترامپ تعبير كرد چرا كه نامه ركس تيلرسون و سخنان جيمز ماتيس فاصله زماني چندان با اين كنفرانس مطبوعاتي نداشت. پس، اين ادعاي ترامپ را بايد درست با توجه به همين موضوع تحليل كرد و ديد كه او از طرح اين ادعاها چه منظوري داشته است.
ركس تيلرسون روز سه شنبه 18 آوريل و در نامهاي به پل رايان، رئيس مجلس نمايندگان امريكا، تأييد بازرسيها از فعاليتهاي هستهاي ايران را اعلام و تأييد كرد كه ايران همچنان به تعهدات خود در قبال برجام و توافق هستهاي پايبند است. اين نامه بر اساس قانون بازنگري توافق هستهاي يا برجام مصوب كنگره تنظيم شد كه وزير خارجه هر 90 روز بايد نامهاي به كنگره بفرستد و در آن پايبندي ايران به مفاد برجام را تأييد كند. تيلرسون هم اين كار را كرد هر چند كه در دقيقه 90 و ساعات آخر سهشنبه شب بود تا به نوعي اكراه خود را از فرستادن اين تاييديه نشان داده باشد. سخنان روز جمعه ماتيس هم تأييدي بر پايبندي ايران به برجام بود كه به صورتي كاملاً خلاصه و باز از روي بيميلي گفت: «ايران به مفاد توافق هستهاي پايبند و اين توافق همچنان پابرجا است. » روشن است كه ترامپ و همكارانش در اين مدت از حضور در كاخ رياست جمهوري امريكا تمام تلاش خود را كردهاند تا با گرفتن بهانهاي ايران را متهم به نقض برجام كنند و چون چيزي پيدا نكردهاند؛ از يك سو مجبور شدهاند اعتراف به پايبندي ايران به توافق هستهاي كنند و از سوي ديگر، ترامپ ژست ناسازگاري با برجام را حفظ ميكند و اگر نميتواند ايرادي به پايبندي ايران به تعهداتش بگيرد، با يك روحخواني مدعي بشود كه ايران پايبند به روح برجام نيست. به اين ترتيب، ادعاهاي ترامپ بيشتر يك بازي و نمايش تبليغاتي براي ايجاد موازنهاي در برابر نامه رسمي تيلرسون است تا نشان بدهدكه از موضع قبل كوتاه نيامده و كماكان در قضيه برجام قصد تخريب آن را دارد هر چند كه نتواند هيچ ايراد و اشكالي در كار ايران بياورد.
اين بازي نمايشي ترامپ موقتي است و براي ايجاد موازنه سياسي با آن نامه است اما بايد گفت كه موضوع به همينجا ختم نميشود و بايد ديد اين ادعاي او با وظيفه او در 19 مي ارتباطي دارد يا نه. رئيسجمهور امريكا بر طبق برجام متعهد است تحريمهاي هستهاي ايران را هر چهار ماه و با صدور يك فرمان اجرايي معلق كند. باراك اوباما، رئيسجمهور قبلي امريكا، اين وظيفه را در 19 ژانويه گذشته انجام داد و حالا ترامپ بايد در 19 مي به اين وظيفه و صدور فرمان اجرايي خود عمل كند. برخي نامه تيلرسون را به معناي تمديد تعليق تحريمها دانستند كه اين بيشتر تفسير و تعبير شخصي بود و تكليف تعليق تحريمها نه با نامه وزير خارجه بلكه با فرمان اجرايي رئيسجمهور آن هم در سه هفته بعد معلوم ميشود. شايد ادعاهاي ترامپ پيشدرآمدي براي آن موقع باشد، چنانكه از فرمانش به شوراي امنيت ملي چنين چيزي برميآيد و وعدهاش به خبرنگاران هم گوياي همين مطلب است. كيلاين كانوي، مشاور ترامپ، گفته كه ترامپ هنوز سر حرفش براي خروج از برجام است اما از «مذاكره براي توافقات» هم گفته است. اشاره كانوي به «مذاكره براي توافقات» قابل توجه است و نشان ميدهد كه ترامپ و تيمش در اين سه هفته قصد انجام يك دور بازي سياسي دارند تا با طرح برخي ادعاها و برگشتن به موضع خروج از برجام يا پاره كردن آن، ايران را مجبور به مذاكرات جديد يا دست كم دادن امتيازاتي در موضوعات خارج از برجام كنند. اين يك بازي است كه ترامپ كليد آن را در كنفرانس مطبوعاتي زد و تيلرسون در يك نشست خبري ادامه داد و بايد منتظر تداوم و حتي تشديد آن در بعد از اين بود. به هر حال، كاخ سفيد ميخواهد در اين مدت سه هفتهاي از برجام براي خود كلاهي بسازد اما متوجه تجربه گذشته نيست كه ايران نه در سه هفته بلكه در طول سالها هم حاضر به دادن باجي در برابر زيادهخواهيها نيست.