به گزارش خبرنگار ما، پانزدهم اسفند ماه سال 88، مأموران كلانتري شهرقدس از قتل مأمور پليس ساختماني در يكي از بيمارستان‌هاي شهر با خبر و در محل حاضر شدند. همكار مقتول كه در زمان وقوع حادثه حضور داشت به مأموران گفت: ساعتي قبل با همكارم به يكي از ساختمان‌هاي نيمه‌كاره در حاشيه قلعه حسن‌خان رفته بوديم. بارها به آنها براي ساخت و ساز غيرمجاز هشدار داده بوديم، اما آنها بدون توجه به تذكرات به كارشان ادامه مي‌دادند. حسب وظيفه امروز همراه وحيد در حال صحبت و بررسي پروژه بوديم كه با آنها درگير شديم. در آن درگيري يكي از آنها با چاقو به وحيد ضربه زد و فرار كرد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و او را به بيمارستان رسانديم كه متأسفانه به دليل شدت خونريزي فوت كرد. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني با توضيحات دوست مقتول، مأموران توانستند بلافاصله ضارب را به نام داريوش 29 ساله شناسايي و بازداشت كنند.
او با اقرار به جرمش گفت: همراه برادرم مسئول كنترل و نظارت يك پروژه ساختماني در قلعه حسن‌خان بوديم. وحيد مأمور ساختماني پليس بود و بارها سر پروژه آمده و به خاطر ساخت و ساز غيرمجاز چندين بار تذكر داده بود. روز حادثه وقتي با همكارش به آنجا آمدند با هم درگير شديم و با چاقو يك ضربه زدم و فرار كردم. با اقرارهاي متهم، پرونده تكميل و به شعبه دهم دادگاه كيفري فرستاده شد. متهم در اولين جلسه رسيدگي به پرونده به رياست قاضي قربان‌زاده با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد. حكم صادره بعد از تأييد در ديوان عالي كشور، در آستانه اجرا قرار گرفت و متهم دو بار پاي چوبه دار حاضر شد، اما او توانست با پرداخت 800 ميليون ديه از مرگ فاصله بگيرد. روز گذشته اين پرونده بار ديگر روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي قربان‌زاده قرار گرفت و متهم از جنبه عمومي جرم محاكمه شد. در ابتداي جلسه متهم در دفاع از خودش گفت: خصومتي با مقتول نداشتم فقط به خاطر تذكرات متعدد او عصباني شدم و مرتكب قتل شدم. در اين هفت سال دوبار عذاب مرگ را چشيدم. از دادگاه تقاضا دارم با توجه به تحمل سال‌ها حبس در مجازاتم تخفيف دهند. در ادامه وكيل متهم خلاف اظهارات روز بازجويي در دفاع از موكلش گفت: مو‌كلم در زمان درگيري در محل حادثه نبود و با تماس برادرش به آنجا رفت. او وقتي چاقو از دست مأمور پليس افتاد، آن را برداشت و ناخواسته به مقتول اصابت كرد و منجر به فوت او شد.
در پايان جلسه هيئت قضايي با توجه به رضايت اولياي دم وارد شور شد.
