نویسنده: دنیا حیدری
موفقيت در ورزش، حاصل يك كار گروهي و تيمي است و نميتوان و نبايد آن را به نام يك شخص خاص زد. حتي اگر در رشتههاي انفرادي باشد، چراكه براي كسب هر موفقيتي، عده زيادي هستند كه دست به دست هم داده و زحمت ميكشند و تا هم زمينه و شرايط براي رقم خوردن آن مهيا و فراهم شود. با اين وجود اما گاه اين مسئله مهم به راحتي ناديده گرفته شده و برق موفقيتها چنان چشم عدهاي را كور ميكند كه آن را حاصل تلاش شخصي خود ميدانند. تصور اشتباهي كه عواقب منفي بسياري دارد و حتي ميتواند راهي باشد براي نابودي موفقيتهايي كه با سختي فراوان به دست آمده است. اين در واقع شروع گام برداشتن در بيراههاي است كه ناهنجاريهايي چون بازيكنسالاري را در پي دارد. معضلي كه آفت خطرناكي براي ورزش و هر كدام از رشتههاي آن است.
بازيكنسالاري، اما اتفاق تازهاي در ورزش ايران نيست و هرازچندگاهي ميتوان شاهد آن در رشتههاي مختلف بود. ناهنجاري كه ميتوان گفت ناشي از مماشات، نگاه اشتباه و عدم مديريت درست و به جاي مسئولان ورزش است كه به وجود ميآيد و نمونههاي آن قبل و بعد از المپيك ريو بارها ديده شد، اما هرگز تصميم قاطعي براي برخورد يا براندازي آن نشد. شايد به اين دليل كه اين بازيكنان و ورزشكاران عاصي حاصل و نتيجه رفتارهاي نادرست مديران و مماشاتهاي اشتباه آنها هستند و هيچ ارادهاي براي مبازره با آن نيست.
اميد كسب طلا در يكي از رشتههاي انفرادي كافي بود تا مدير اين فدراسيون به يكي از ورزشكاران اين اجازه را بدهد كه به تنهايي تمرين كند. آن هم تنها به اين دليل كه از سرمربي تيم خوشش نميآيد. بهانه غيرقابل قبولي كه نه فقط با آن برخورد نشد، كه شرايط را نيز براي اين ورزشكار مهيا كرد تا آنگونه كه خود ميخواهد كار كند نه آنطور كه سرمربي تيم صلاح ميداند و برنامه ميريزد. گويا خون او از ساير ورزشكاران رنگينتر است كه تمام كارهايش به عهده خود بود و حاضر به دستور گرفتن از كادر فني تيم ملي نبود. اتفاقاً اين بازيكن به مدال طلايي المپيك در رشته خود نيز دست يافت، اما همين موفقيت شرايط را بغرنجتر و او را عاصيتر كرد تا اينبار نه فقط به تنهايي به تمرينات خود ادامه دهد، كه بارها و بارها نيز با مصاحبههاي تند و تيز از خجالت كادر فني و شخص سرمربي درآيد. بيآنكه هيچگونه نگراني از بابت توبيخ يا تنبيه مسئولان به خود راه دهد، چراكه موفقيتي كه به دست آورده بود او را چنان غره كرده بود كه نه فقط حاضر به پاسخگويي به كسي بابت رفتارهايش نبود كه حرفشنوي هم از كسي نداشت.
اين رفتار باعث شد ورزشكاران رشتههاي ديگر نيز به تكرار چنين رفتارهايي ترغيب شوند. به طوريكه شرايطي مشابه را در ديگر رشتهها شاهد هستيم. رشتههايي كه در اردوهاي تداركاتي براي حضور در مسابقات مختلف به سر ميبردند، اما برخي ورزشكاران به پشتوانه موفقيتها و مدالهايي كه كسب كرده بودند، راه قهرمان عاصي را رفته و از حضور در اردوها سرباز زدند و مدعي شدند تنها در مسابقات است كه حاضر ميشوند. بهانهاي كه البته با مماشات كادر فني يكي ديگر از رشتههاي حائز اهميت ورزش همراه بود. اشتباهي كه باعث شد طي چند روز گذشته با رفتاري بچگانه از اين ورزشكار مواجه باشيم. رفتاري كه گويي تيم ملي را به مضحكه خود گرفت كه با دست پس زده و با پا پيش ميكشد و دست آخر هم با دست رد زدن به سينه كادر فني، سرمربي تيم را بر آن ميدارد كه نام او را از ليست نفرات اعزامي به مسابقاتي كه در پيش دارد، خط بزند. تصميمي كه البته اطميناني از ثبات آن نيست و شايد اگر با اندكي نرمش از سوي ورزشكار مورد نظر همراه باشد، بار ديگر تغيير كند.
البته نميتوان اين مسئله را ناديده گرفت كه شرايط برخي ورزشكاران به دليل عدم مهيا بودن شرايط و توجه مسئولان اصلاً جالب توجه نيست. ورزشكاراني كه اتفاقاً مدالآوران نامي نيز هستند و گلايههايي نيز در اين راستا مطرح كردهاند، اما بحث گله كردن از شرايط با سرباز زدن از حضور در اردوها و تمرينات به بهانههاي واهي نظير اينكه از سرمربي تيم خوششان نميآيد يا قصد استراحت بيشتر دارند يا مسائلي از اين دست تفاوت بسيار دارد، اما به نظر ميرسد گام برداشتن برخي مسئولان در راه اشتباه و نگاه نادرست آنها به موفقيت برخي ورزشكاران شرايط را براي بازيكنسالاري مهيا كرده است. به طوريكه اين روزها شاهد بازيهاي جالب و البته عجيبي از ورزشكاران مدالآور هستيم. ورزشكاراني كه به پشتوانه مدالها و موفقيتهايي كه به دست آوردهاند و آن را تنها و تنها نتيجه زحمت خود ميدانند، هر تصميمي كه دوست دارند اتخاذ كرده و از همكاري با تيم ملي سر باز ميزنند. اتفاقي كه بيشك آفت بزرگي براي ورزش كشور به حساب ميآيد و بايد هرچه سريعتر براي مقابله با آن اقدامي جدي كرد.