به گزارش خبرنگار ما، ساعت 16 و 30 دقيقه روز 28 اسفندماه سال قبل بود كه ساکنان ساختماني در يکي از خيابان‌هاي غربي تهران درگيري مرگباري را به مأموران پليس خبر دادند.
لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري 133 شهر زيبا راهي محل حادثه شدند. بررسي‌ها حکايت از آن داشت که سرايدار ساختمان که مرد 30 ساله‌اي به نام سامان است با مرد 36 ساله‌اي به نام امير که براي تعمير آسانسور به ساختمان آمده بود درگير شده که در جريان آن هر دو زخمي و به بيمارستان منتقل شده‌اند. در حالي که تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، روز سي‌ام اسفندماه کارکنان بيمارستان به مأموران پليس خبر دادند، تعميرکار آسانسور بر اثر شدت جراحات در بيمارستان فوت کرده است.
با اعلام خبر فوت مرد 36 ساله پرونده، وارد مرحله تازه‌اي شد و تيمي از کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران به دستور قاضي مديرروستا، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران وارد عمل شدند. نخستين بررسي‌ها نشان داد مقتول در اين درگيري بر اثر اصابت چاقو به سفيد رانش به قتل رسيده و قاتل هم از ناحيه دست زخمي شده است. متهم در حالي که در بيمارستان بستري بود، به قتل تعميرکار آسانسور اعتراف کرد.
صبح ديروز قاتل براي بازجويي به دادسراي جنايي منتقل شد.
وي در حالي که مدعي بود قصد قتل نداشته در شرح ماجرا گفت: مدتي است همراه همسر و فرزندم سرايدار ساختماني هستيم. چند روز قبل از حادثه آسانسور ساختمان با مشکل روبه‌رو شد. آنطور که همسايه‌ها مي‌گفتند نصاب آسانسور را درست نصب نکرده بود. به همين دليل روز حادثه مقتول براي تعمير و نصب دوباره آسانسور به ساختمان آمد. او از صبح تا ساعت 16 کار زيادي نکرد به طوري که من به او اعتراض کردم. از طرفي او پيچ مخصوصي که مانع سقوط آسانسور مي‌شود به آسانسور وصل نکرده بود که به او گفتم خطرناک است و او هم از حرف‌هاي من ناراحت شد و به همين دليل با هم مشاجره لفظي کرديم. وقتي درگيري ما بالا گرفت او با چاقويي که براي بستن پيچ به او داده بودم به من حمله کرد که من هم چوبي برداشتم و چند ضربه به او زدم تا اينکه همسايه‌ها ميانجيگري کردند و درگيري ما پايان يافت. پس از پايان به اتاق سرايداري‌ام رفتم و با همسرم در حال حرف زدن بودم که ناگهان مقتول شيشه اتاق ما را شکست به طوري‌که تمام شيشه‌ها روي همسر و فرزندم ريخت و بعد به طرف در فرار کرد که من دنبالش کردم و جلوي در او را گرفتم. من اصلاً قصد قتل نداشتم، اما وقتي او را هل دادم، چاقويي که در دستش بود به پايش برخورد کرد و زخمي شد و من هم از ناحيه دست زخمي شدم. پس از اين همسايه‌ها به پليس خبر دادند و اورژانس هم ما را به بيمارستان منتقل کرد.
متهم در ادامه به دستور قاضي مديرروستا براي تحقيقات بيشتر در اختيار کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
