نویسنده: كبري آسوپار
حسن روحاني در مقابل خبرنگاران حاضر در نشست خبرياش و در چشم ميليونها ايراني كه ميتوانند مخاطب تلويزيوني صحبتهايش باشند، نگاه ميكند و ميگويد وعده 100 روزه ندادهام، ميگويد نگفتم توافق هستهاي همه مشكلات را حل ميكند... مخاطب متعجب است؛ فيلمهاي سخنان سالهاي گذشته او همچنان موجود است.
***
تبليغات و شعارهاي انتخاباتي حسن روحاني در سال 92 را ميتوان در چند دسته تقسيمبندي كرد. بخش اول مربوط به نقد صريح و تند نحوه مذاكرات هستهاي در سالهاي قبل از 92 بود. با توجه به حضور مسئول مذاكرات در جمع كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم، حسن روحاني انگيزه بيشتري براي تخريب كل مذاكرات هستهاي انجام شده در دوران او داشت. وعدههاي روحاني براي حل پرونده هستهاي و به تبع آن وعده حل تمام مشكلات اقتصادي كشور پس از توافق هسته اي، رأي زيادي به سبد او ريخت. اين روزها و در آستانه انتخابات دوازدهم رياست جمهوري خبري از كانديداتوري سعيد جليلي نيست و اگر هم باشد، پرونده هستهاي با همه آن فتحالفتوح ناميدنها و پاي رهبري وسط كشيدنها و جشن و سرور برپا كردنها ديگر تمام شده به حساب ميآيد و نميتواند مردم را از لولوي برهم خوردن برجام در صورت عدم انتخاب روحاني بترساند؛ البته اگر اساساً مردم از به هم خوردن برجام ترسي داشته باشند! اين روزها دولت روحاني بايد در مورد نقش برجام در زندگي مردم توضيح دهد و نتايج ملموس براي مردم بيان كند. جملهسازي با ابر و باد و مه و خورشيد و فلك براي مردم نان و آب نميشود.
بخش دوم تبليغات 92 روحاني مبتني بر وعدههاي اقتصادي بود. ليست وعدههاي اقتصادي روحاني در سال 92 بسيار فراتر از مجال اين يادداشت است: برداشتن موانع توليد، نجات اقتصاد ايران، حل معضل اشتغال، اصلاح نظام اداري، جذب سرمايهگذاري خارجي، رفع ركود، كاهش واردات، مبارزه با رانت و فساد و... او حتي گفت كه راه حلهاي 100 روزه براي حل مشكلات اقتصادي دارد! حالا پس از چهار سال، آمارهاي بيكاري و ركود و بالا رفتن واردات و فساد و حقوقهاي نجومي و عدم جذب سرمايهگذار و... نشان ميدهد همه آن وعدهها صرفاً شعارهايي انتخاباتي بود كه با پايان فرآيند انتخابات، تاريخ مصرف آنها هم به پايان رسيد. آياباز هم ميتوان با مردم با زبان همين وعدهها سخن گفت و انتظار داشت كه آنان باور كنند؟
بخش سوم اقدامات انتخاباتي روحاني در انتخابات دور قبل معطوف به نقد و رد كليه اقدامات دولتهاي نهم و دهم بود. روحاني در بهار 92 همه رقبايش را حامي دولت وقت دانست و با تخريب آنان و سوار شدن بر موج نارضايتي مردم از سالهاي پاياني دولت دهم، رأيهاي برگشته از آن سو را براي خود كرد. اين حنا هم بعيد است ديگر رنگي داشته باشد؛ چه آنكه افكار عمومي اكنون وضعيت كشور را از چشم مديريت چهار ساله دولت تدبير و اميد ميدانند و نميپذيرند كه همچنان همه تقصيرها بر گردن مسئولان قبل از 92 باشد. از سويي اينك تخريب دولتهاي گذشته الزاماً رأي را به سبد روحاني نميريزد و برگشتن از دولت دهم الزاماً به مفهوم رأي دادن به حسن روحاني نيست. حال روحاني چه بايد كند؟ بايد از عملكرد چهارسالهاش در برابر رقبا دفاع كند و از اين منظر دستان او خالي است و اصول تبليغاتي سال 92 هم ديگر تاريخ مصرفي ندارد.
***
حسن روحاني همان وعدههاي انتخاباتي چهار سال پيشش را هم دارد تكذيب ميكند و ميگويد من نگفتم؛ آيا ضمانتي هست كه چهار سال ديگر هم باز وقتي از حرفهاي امروزش سؤال شد، نگويد كه من نگفتم؟