نویسنده: وحید حاجیپور
پنج فاز پارس جنوبی در حالی امروز افتتاح میشود که بررسی تاریخی این پروژههای عظیم نشان میدهد اغلب آنها با پیشرفت تا 80 درصدی تحویل دولت یازدهم شده است و آنچه امروز افتتاح میشود محصول زحمات چندین دولت گذشته از بهمن 76 تاکنون بوده است.
به گزارش «جوان»، كليد واژه بهرهبرداري از 20 ميليارد دلار سرمايه گذاري نفتي از سوي دولت به كار گرفته شده است و بر اساس آن تلاش ميشود با بزرگنمايي در بهرهبرداري از پنج فاز پارس جنوبي، عملكرد دولت يازدهم در ميادين مشترك مثبت جلوه داده شود، در شرايطي كه ميانگين پيشرفت فيزيكي پروژههاي پارس جنوبي در دولت يازدهم از 1/5 درصد در ماه به 0/5 درصد كاهش پيدا كرده است. در همين خصوص وزير سابق نفت در گفتوگو با «جوان» با اشاره به اينكه تمركز وزارت نفت در دوره گذشته استفاده از توان شركتهاي داخلي بود، گفت: در آن ايام شركتهاي خارجي به دليل تحريمهاي شديد اقتصادي ترجيح دادند به ايران نيايند، لذا تصميم گرفته شد از توان شركتهاي داخلي در توسعه مهمترين ميدان مشترك گازي جهان بهره بگيريم كه تصميم آن روز منجر به افتتاح فازهاي پارس جنوبي در دوت يازدهم شد.
خارجيها؛ گرانتر از داخليها
رستم قاسمي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فازها گران انجام شده است يا خير گفت: ميگويند توتال هر فاز را با يك ميليارد دلار به اتمام رسانده و در دوره فعلي سه برابر شده است در حالي كه بايد توجه داشت قيمت نهادههاي قيمتي در توسعه يك ميدان نفتي يا گازي با توجه به قيمت نفت افزايش يا كاهش مييابد. به طور قطع هزينه توسعه يك ميدان با نفت 120 دلاري با توسعه همان ميدان با نفت 12 دلاري متفاوت است، لذا اين مقايسه از اساس اشتباه است.
وي افزود: مگر قيمت فولاد يا دكل حفاري ثابت است كه چنين مقايسهاي ميكنيم؟ وقتي قرار شد فازها را توسعه بدهيم، برخي مديران گفتند قيمت شركتهاي داخلي در ساخت سكوها بالاست. به صورت چراغ خاموش از چند شركت مطرح خارجي استعلام قيمت كرديم كه قيمت اعلامي آنها دو برابر شركتهاي ايراني بود ولي اين موضوع محرمانه ماند تا كسي از آن مطلع نشود.
قاسمي با بيان اينكه اغلب پروژههاي پارس جنوبي با درصد پيشرفت فيزيكي بالاي 50 درصد به دولت يازدهم تحويل داده شد، گفت: در مديريت پروژه منحنياي داريم به نام منحني S كه بر اساس اين منحني، قسمت بالا و پايين حرف S پيشرفت پروژه كند است، لذا اگر قسمتهاي پاياني پروژه كندتر باشد، قسمتهاي نخست آن هم که شامل طراحي و مهندسي است، كند است پس نبايد اينگونه القا كرد كه كند بودن پروژه به دليل حساسيت مراحل آخر است.
فداي انتخابات نشديم
وي ادامه داد: فاز 12 و فاز 15 و 16 در پايان دولت دهم آماده بهرهبرداري بودند ولي ما براي كار انتخاباتي عجله نكرديم و تأكيد كرديم كار بر اساس قواعد مهندسي پيش رود كه بر اين اساس تا پايان سال 92 به بهرهبرداري ميرسيدند اما دولت يازدهم با يك و دو سال تأخير آن را افتتاح كرد.
وزير سابق نفت بهرهبرداري از پنج فاز پارس جنوبي را نشاندهنده توان داخل در راهاندازي مگاپروژههاي بزرگ دانست و افزود: اين پروژهها در شرايطي عملياتي شد كه سختترين شرايط تحريم به كشور تحميل شد و با سختي بسيار و تعصب ويژه كاركنان به اين مرحله رسيده است. چارهاي نيز جز اين كار نداشتيم ولي امروز نه تنها آن راه به فراموشي سپرده شده بلكه توان داخل مورد تخريب قرار گرفته است. وي تصريح كرد: انتقاد ميكنند كه شركت ملي نفت 50 ميليارد دلار بدهكار است و اين بدهي ميراث دولت گذشته است. در پاسخ بايد گفت كه بخشي از اين بدهي براي سرمايهگذاري در ميادين مشترك به كار گرفته شد به طوري كه حدود 7 ميليارد دلار به فاز 12 تزريق شد تا با آغاز توليد از آن، وام اخذ شده از بانك مركزي تسويه شود كه روالي عادي است.
قاسمي با بيان اينكه در آن دوره توسعه پارس جنوبي را به جديترين شكل موجود دنبال كرديم، افزود: ما در جايي سرمايهگذاري كرديم كه از نان شب هم واجبتر بود و از منابع داخلي بهره گرفتيم چون همه راههاي دسترسي به منابع خارجي و فاينانس بسته بود و با همان تدبير بود كه امروز دولت يازدهم افتخار برابري توليد گاز با قطر را به نام خود تمام ميكند.
قيچي روبان با دولت يازدهم
قاسمي اضافه كرد: در دولت دهم 18 فاز پارس جنوبي همزمان در حال اجرا و پيشرفت اين فازها در تاريخ صنعت نفت كشور بيسابقه بود. اگر با سرعت پيشرفت سالهاي 90 و 91 پارس جنوبي ادامه پيدا ميكرد، پرونده اين طرح ملي حداكثر تا پايان سال 94 بايد بسته ميشد اما با روند فعلي تا سال 1400 نيز پرونده اين طرح ملي پايان نخواهد يافت. وي اظهار داشت:تأخير هر دو فاز پارس جنوبي به نرخ امروز بيش از 4ميليارد دلار به كشور ضرر وارد ميكند و بايد پرسيد چه كسي در اين باره پاسخگو خواهد بود؟ به خصوص در شرايطي كه طرحهايي كه بايد حداقل دو سال پيش به بهرهبرداري ميرسيد را در آستانه انتخابات بهرهبرداري ميكنند.
وي ادامه داد: فاز 17 و 18 كه قرار است در آستانه انتخابات افتتاح شود، با پيشرفت 78 درصدي تحويل دولت يازدهم شده بود و در اين دولت چهار سال زمان برد تا 22 درصد باقيمانده تكميل شود در حالي كه اين دو فاز بايد حداكثر تا پايان سال 93 تمام ميشد. همچنين فاز 19 پارس جنوبي نيز با پيشرفت 70 درصدي به دولت يازدهم تحويل شده است و انتظار ميرفت افتتاح آن به شب انتخابات موكول نشود.
وي اضافه كرد: يكي ديگر از طرحهايي كه قرار است بعد از چهار سال شب انتخابات افتتاح شود طرح پتروشيمي كاويان است كه واحد اول آن در پاييز سال 91 رسماً افتتاح شد و واحد دوم آن در مرداد 92 با پيشرفت 99 درصدي تحويل دولت يازدهم شد و فقط منتظر خوراك از فازهاي پارس جنوبي بود. طرح ديگري كه ميخواهند افتتاح كنند پتروشيمي مرواريد است كه آن هم با بيش از 60 درصد پيشرفت تحويل اين دولت شده و چهار سال براي تكميل آن زمان صرف كردهاند تا شب انتخابات از آن بهرهبرداري كنند.
عكس يادگاري
همزمان با برنامه بهرهبرداري از 20 ميليارد دلار سرمايهگذاري نفتي، جمعي از كارشناسان و متخصصان صنعت نفت با انتشار بيانيهاي به شيوه افتتاح و بهرهبرداري از اين پروژهها واكنش نشان دادند. آنها در اين بيانيه نوشتند: عمده پيشرفت فازها چه از لحاظ تأمين مالي و چه از نظر پيشرفت فيزيكي، قبل از شروع دولت يازدهم بوده و اگر با نرخ پيشرفت فيزيكي متوسط ماهانه 1/49 درصدي كه تحويل دولت يازدهم شد، عمليات پروژههاي مذكور ادامه پيدا ميكرد، بايد در سال 1395 شاهد راهاندازي و افتتاح تمامي فازهاي پارس جنوبي ميبوديم و پرونده توسعه فازهاي در دست اجرا بسته ميشد اما از آنجايي كه نرخ پيشرفت فيزيكي ماهانه اين فازها در دولت يازدهم به طور متوسط به 0/5 درصد در ماه كاهش يافته، عملاً باعث شده است كه آخرين فاز پارس جنوبي، خوش بينانه در حدود سال 1404 به بهرهبرداري برسد.
حال سؤال افكار عمومي اين است كه بهرغم اينكه بعضي از پروژهها مدتهاست راهاندازي شدهاند، چرا مراسم افتتاحيه رسمي آنها به اين زمان موكول شده است؟! از نمونه اين پروژهها فاز دوم پتروشيمي كاويان است كه در تيرماه سال 95 به بهرهبرداري رسيده، همچنين ميتوان به پروژه MEG پتروشيمي مرواريد اشاره كرد كه در دي ماه سال 94 راهاندازي شده است.
لازم بهذكر است نگاه بخشي نگري وزارت نفت در دولت فعلي و معطل نگه داشتن شروع احداث خطوط اصلي شبكه اتصال گاز(IGAT11, IGAT10- IGAT9) باعث شده است بهرغم بهرهبرداري از فازهاي جديد پارس جنوبي، متأسفانه ظرفيت انتقال گاز به لحاظ عدم احداث خطوط جديد اصلي گاز، وجود نداشته باشد و باعث ميشود كه نه تنها كما فيالسابق ميزان برداشت گاز از ميدان گازي پارس جنوبي از كشور همسايه عقب بماند، بلكه مردم شريف ايران نيز از نعمت افزايش سقف توليد گاز ميدان پارس جنوبي بيبهره بمانند، كما اينكه متأسفانه وزارت نفت در اين دولت نسبت به توسعه حوزههاي پايين دستي فازهاي پارس جنوبي(احداث خطوط انتقال، تزريق گاز به ميادين نفتي جنوب، توسعه واحدهاي پتروشيمي و امثال آن) بيتوجه بوده است.