احمد محمدتبريزي
در نخستين سالهاي تأسيس لشكر 27 محمدرسولالله(ص) احمد متوسليان، ابراهيم همت و رضا چراغي بازوان پرتوان و قدرتمندي براي هدايت و رهبري رزمندگان بودند. سه ياري كه هر كدام وزنهاي سنگين براي جبههها محسوب ميشدند و نيروها با تبعيت از فرمان آنها بهترين عملكرد را نشان ميدادند. پس از اسارت حاج احمد متوسليان، فرماندهي لشكر به حاج ابراهيم همت سپرده شد و رضا چراغي فرماندهي گردان حمزه را بر عهده گرفت.
به گزارش «جوان»، رضا چراغي كه در كودكي نامش در شناسنامه به اشتباه رزاق ثبت شده بود، با قيام امام خميني همانند بسياري از هم نسلانش مسير زندگياش را پيدا كرد. پيوند خوردن مفاهيم انقلابي و اسلامي با رضا از او مجاهدي ثابتقدم ساخته بود. با پيروزي انقلاب و شروع غائله كردستان خيلي سريع خود را به جمع رزمندگان رساند و در مبارزه با گروههاي ضدانقلاب و معاند از هيچ كوششي دريغ نكرد. او با حضور در مريوان تجربيات گرانبهايي را در زمينه مسائل نظامي و فرماندهي آموخت.
پدر شهيد چراغي درباره ويژگيهاي پسرش ميگويد: «اهل پارسايي، تقوا و ديانت بود و همواره نسبت به انجام واجبات و ترك محرمات تقيه خاص داشت. از دنيا و زخارف آن پرهيز مينمود و اهل ريا و رياست نبود. وقتي او را به عنوان فرمانده لشكر معرفي كردند و از او خواستند به سپاه منطقه 10 تهران برود و حكم فرماندهياش را بگيرد، گفت خجالت ميكشم دنبال اين چيزها بروم. او عاشق شهادت بود. در طول جنگ، 11 بار مجروح شد و خودش گفته بود كه اگر خدا بخواهد، بار دوازدهم شهيد ميشوم و چنين هم شد. اهل ولايت بود و به اهل بيت(ع) ارادت ميورزيد. در مسئوليتهايي كه به عهده ميگرفت، جدي و پر كار بود. نسبت به حفظ بيتالمال سخت حساس بود و هرگز از آن استفاده شخصي نميكرد.
با تشكيل تيپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) توسط حاج احمد، رضا چراغي نيز از آن به بعد همراه تيپ ۲۷ در عملياتهاي مختلف شركت كرد. شهيد چراغي حاج احمد متوسليان را استاد خود ميدانست، خصوصيات بارز اخلاق و رفتار نظامي او را الگوي خويش قرار داده بود و از همان اولين روزهاي حضورش در مريوان، با نشان دادن شجاعت و رشادت، جوهر خويش را نمايان ساخته بود. با تشكيل تيپ ۲۷ محمد رسولالله(ص) توسط حاج احمد، رضا نيز از آن به بعد همراه تيپ ۲۷ در عملياتهاي مختلف شركت كرد.
شهيد رضا چراغي در عمليات فتحالمبين در كنارحاج احمد متوسليان و شهيد حاج همت به بررسي و شناسايي مواضع نيروهاي متجاوز عراق پرداخت. او در آن عمليات فرماندهي گردان حمزه را بر عهده داشت و در منطقه دشت عباس در برابر تانكهاي دشمن وارد عمل شد.
در عمليات بيتالمقدس كه لشكر روي جاده آسفالته اهواز - خرمشهر عمل ميكرد، شهيد چراغي مسئوليت سه گردان را بر عهده گرفت و با لياقت و توان بالا، تا فتح خرمشهر به هدايت نيروها پرداخت. در اين عمليات، از ناحيه پا مجروح ميشود. پس از بهبودي نسبي، در عمليات مسلم ابن عقيل (ع) كه پاييز سال ۶۱ در منطقه سومار انجام شد، حاج همت به عنوان فرمانده قرارگاه ظفر منصوب شد و شهيد چراغي فرماندهي تيپ محمد رسول الله (ص) را به عهده گرفت. در اين عمليات تيپ حضرت رسول الله (ص) حدود ۱۳ گردان داشت كه هدايت آنها با رضا بود. رضا بر اثر جراحات قبلي پايش در گچ بود و ناراحتي زيادي داشت، در حالي كه سرم به دستش وصل بود، از داخل آمبولانس عمليات را در شرايط بحراني هدايت ميكرد.
شهيد رضا چراغي سرانجام در عمليات والفجر يك كه در منطقه عمومي فكه انجام گرفت، پس از ابراز رشادت تمام و ايثار و حماسه، به شهادت رسيد و روح بزرگوارش به ابديت عشق پرواز كرد. يكي از همرزمان شهيد لحظه شهادت رضا چراغي را چنين بيان ميكند: «دشمن در ارتفاع ۱۴۳ فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آن جا رساندم. رضا چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال شليك آر پي جي ۶۰ بودند. دشمن پاتك سنگيني زده بود. هرچه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي ارتفاع فقط شش نفر سالم مانده بودند كه ميجنگيدند، رضا چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي و سه نفر بسيجي كه سخت درگير بودند. دشمن تصور ميكرد كه نيروي زيادي روي ارتفاع است. عصر كه دوباره به ارتفاع رفتم، ديدم عباس كريمي و دو نفر از بسيجيان، پيكر غرقه به خون چراغي را با برانكارد حمل ميكنند.»
رضا چراغي، نخستين فرمانده لشكر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود كه خرقه شهادت پوشيد و راه ديگر سرلشكران سپاه را به سوي آسمان گشود. جانشين او، حاج همت، حدود يك سال بعد شربت شهادت نوشيد و فرمانده بعدي اين لشكر نيز، درست يك سال بعد به درجه رفيع شهادت نائل گشت.