روزهايي كه بر ما ميگذرد، تداعيگر يكي از رويدادهاي مهم تاريخ نهضت اسلامي است. دراين روز رهبر كبير انقلاب اسلامي پس از ماهها تحمل حبس و حصر، آزاد گشت و به قم بازگردانيده شد. اين رويداد مهم از آن روي كه استقبال وسيع و گسترده مردم را درپي داشت، نتيجهاي برخلاف ميل شاه و كارگزاران امنيتي وي درپي آورد و عمق ارتباط عقيدتي و عاطفي مردم با پيشواي جنبش را به نمايش گذارد. مقالي كه پيش روي داريد، بخشهايي از اين رويداد را به روايت و تحليل نشسته است.
بيترديد رخداد حبس و حصر امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي- كه از نيمه شب 14 خرداد1342 آغاز شد- رويكردي نبود كه در طولانيمدت از سوي محمدرضا پهلوي و كارگزاران ساواك، قابل تداوم باشد. از اين روي، آنان به مرور تصميم گرفتند كه از يك سو با مذاكره با امام و از سوي ديگر با برخي زمينهسازيهاي اجتماعي و سياسي، زمينه را براي آزادي رهبر نهضت اسلامي آماده سازند. در همين راستا، روز شنبه 15 فروردين سال 1343، سرهنگ مولوي و وزير كشور نزد امام رفتند و اعلام كردند: ايشان آزاد هستند و ميتوانند به قم بروند.
امام فرمودند اگر قرار باشد آنها به همان كارهاي سابق خود ادامه بدهند، ايشان ترجيح ميدهند، در حصر بمانند! مولوي قسم خورد ديگر چنين اتفاقاتي روي نخواهد داد و گفت وظيفه دارد براي جلوگيري از هر اتفاقي، از ايشان مراقبت كند تا سالم به منزل برسند! لذا به اين بهانه امام را شبانه از تهران حركت دادند تا مردم خبردار نشوند و شهر قم نيز شلوغ نشود.
حسنعلي منصور نخستوزير وقت، براي استانداران سراسر كشور تلگرافي را به اين شرح فرستاد: «چون آيتالله خميني امشب به قم مراجعت نمودند، خواهشمند است با نهايت سياست و تدبير مراقبت كامل شود كه موضوع كاملاً عادي تلقي شود و هرگونه ابراز احساسات، تحت مراقبت خاص قرار گيرد و هيچگونه تصادمي رخ ندهد. نخستوزير، حسنعلي منصور»
آزادي شبانه امام!
امام خميني در ساعت 10 شب يكشنبه 16 فروردين سال 1343، همراه با سرهنگ مولوي و چند تن از مقامات نظامي و امنيتي، به قم رسيدند و آنها بلافاصله پس از پياده كردن امام در آغاز كوچه منزلشان، از محل دور شدند تا با پيشامد غيرمنتظرهاي روبهرو نشوند! بعضي از رهگذران كه امام خميني را شناخته بودند، شتابان خود را به ايشان رساندند و هنوز دقايقي نگذشته بود كه دهها نفر اطراف امام جمع شدند و صداي صلوات، سكوت شب را شكست و مردم از خانهها بيرون ريختند! چنان شور و شعفي در مردم ديده ميشد كه تا آن زمان سابقه نداشت و دقايقي بعد، خبر ورود امام به قم در شهر پيچيد و مردم سواره و پياده، به سوي منزل ايشان سرازير شدند. شهر در شور و هيجان زيادي غرق شده بود و نداي صلوات و اللهاكبر، گوش فلك را كر كرده بود! مردم در حالي كه از شوق ميگريستند، به يكديگر تبريك ميگفتند و شعار ميدادند.
ساعاتي بعد، اطراف منزل امام مملو از ازدحام جمعيت شد، بهطوري كه راه براي عبور باقي نمانده بود! علما، اساتيد، فضلا و پيروان نهضت امام، خود را به منزل ايشان رساندند و با رهبر نهضت اسلامي ملاقات كردند. زنگ تلفن منزل امام، لحظهاي قطع نميشد و مردم از سراسر كشور تماس ميگرفتند تا از صحت خبر مطمئن شوند. امام خميني تا نيمه شب، در بيروني منزل با مردم ملاقات كردند و سپس براي استراحت به اندروني رفتند، اما مردم دستبردار نبودند و همچنان با تكبير و صلوات خوشحالي خود را نشان ميدادند.
حركت خيل مشتاقان به سوي منزل امام
فرداي روز آزادي امام، مردم شهرهاي نزديك به قم، شتابان به سوي اين شهر شتافتند تا با چشم خود امام را ببينند، زيرا رژيم بارها به دروغ، خبر آزادي ايشان را منتشر كرده بود. جالب اينجاست كه ساواك، اين بار نهايت سعي خود را كرد كه خبر آزادي امام منتشر نشود، زيرا از آن بيم داشت كه درپي انتشار اين خبر، مردم سراسر ايران به حركت در آيند و طوفاني به پا شود كه مهار آن از عهده رژيم بيرون است. بعدها جمعيتي كه آن روز در منزل امام اجتماع كرده بودند، حدود 4 هزار نفر تخمين زده شد. طلاب حوزه علميه قم، سردر مدارس علوم اسلامي را چراغاني و آذينبندي كردند. همچنين بسياري از كسبه قم، به چراغاني جلوي مغازههاي خود پرداختند و بين مردم شيريني پخش كردند.
گزارش سرهنگ مولوي از حاشيه و متن رويداد آزادي امام
سرهنگ مولوي كه همراه با امام خميني به قم آمده بود، تا چند روز اوضاع را كاملاً تحت نظرِ خويش داشت و به كميسيون امنيت ملي، گزارش لحظه به لحظه ميداد. اين كميسيون كه به رياست سرهنگ مولوي تشكيل شده بود، متشكل از اسلامي فرماندار قم، سرهنگ وقار فرمانده هنگ ژاندارمري قم، سرهنگ بديعي رئيس ساواك قم و سرهنگ پرتو رئيس شهرباني قم بود. يكي از دستورات اين كميسيون اعلام آمادهباش به نيروهاي نظامي و انتظامي قم در روزهاي آزادي امام بود. سرهنگ مولوي درباره لحظه ورود ايشان به قم، به تهران اينگونه گزارش ميدهد: «در ساعت 22 روز 15/1/43 آقاي خميني به قم وارد شد. پس از نيم ساعت اهالي از ورود ايشان مطلع شدند. بعضي از روحانيون تراز اول و جمعي از طلاب و اهالي به ديدن ايشان رفتند. اين ملاقاتها تا ساعت 24 ادامه داشت و از صبح روز جاري نيز بازديد از ايشان در منزل شروع شد. جمعيت تقريبي تا ساعت 7:15 در حدود 4 هزار نفر بود كه فقط ايشان را ملاقات و مراجعت كردند. در خيابانها، دكاكين و بازار پرچم نصب كردهاند. آرامش برقرار است. آقايان فرماندار، فرمانده هنگ ژاندارمري قم، رئيس شهرباني، رئيس ساواك قم و رئيس ساواك تهران در شهرباني مستقرند و از نزديك همكاري ميكنند. عدههاي تقويتي ژاندارمري و شهرباني آمادهاند، ولي عده تقويتي ارتش تاكنون تماس نگرفتهاند و اطلاعي از وضع آنان در دست نيست.»
رژيم شاه بهقدري از آزادي امام نگران بود كه علاوه بر تشكيل ستاد بحران در قم و اعلام آمادهباش به نيروهاي نظامي و انتظامي شهر، گرداني از ارتش و گروههايي از ژاندارمري و يك واحد كماندويي را براي تقويت بنيه امنيتي نيروهاي مستقر در قم، به آنجا اعزام كرد! اين نيروها تا روز 22 فروردين همراه با سرهنگ مولوي در قم بودند و از آن پس هدايت بحران به عهده سرهنگ بديعي، رئيس ساواك قم قرار گرفت.
«فيضيه» در روزهاي آزادي رهبر نهضت اسلامي
در بين اماكني كه به مناسبت آزادي امام خميني به آذينبندي، جشن و سرور پرداخته بودند، مدرسه فيضيه و خيابانهاي اطراف آن، از همه جالب توجهتر بودند. بالاي سردر ورودي مدرسه فيضيه پلاكاردهايي نصب شده بود و روي آنها شعارهايي از اين قبيل نقش بسته بودند: «نهضت اسلامي روحانيت تا پيروزي ادامه دارد»/«دست اسرائيل و صهيونيسم از سرنوشت ايران كوتاه باد»/«اجراي قوانين قرآن خواست ملت ايران است»/«مرگ بر دشمنان اسلام»
ساواك طي گزارشي به تهران خبر داد كه: حوزه علميه قم در اعلاميهاي از همه مردم دعوت كرده است« در جشن باشكوهي كه در روز 20 فروردين سال 1343 در مدرسه فيضيه به مناسبت آزادي و بازگشت مرجع عاليقدر عالم تشيع، حضرت آيتاللهالعظمي خميني منعقد ميشود شركت كنند.»
رژيم شاه كه از گرايش تودههاي مردم به امام بهرغم تبليغات گسترده رژيم عليه ايشان، بهشدت نگران بود، از ساواك چارهجويي كرد. خبر حركت سيلآساي مردم از اطراف و اكناف كشور براي شركت در جشن فيضيه و نيز خبر حضور امام در آن مراسم، سرهنگ مولوي را بر آن داشت كه تلگرافي براي نخستوزير بفرستد و در آن اشاره كند: امام پس از نماز مغرب و عشا به مدرسه فيضيه ميروند و به قرار اطلاع، از اصفهان 15 دستگاه اتومبيل و از تهران جمعيت كثيري براي شركت در اين جشن عازم قم شدهاند. سرهنگ افضلي، رئيس ساواك بازار درباره بازتاب خبر بازگشت امام به قم در بين بازاريها اينطور گزارش كرد: «خبر آزادي آيتالله خميني روي بازاريان و قاطبه اهالي جنوب تهران اثر رضايتبخشي داشته است، بهطوري كه عموم مردم خوشحالي زايدالوصفي از خود نشان دادهاند. شايع است بازاريان تهران تصميم داشتهاند ضمن تلگرافي تشكر و سپاسگزاري خود را به آقاي نخستوزير اعلام كنند، ولي در جلسهاي كه بين خود تشكيل ميدهند اظهارنظر ميشود كه آقاي خميني تقصيري نداشته كه به زندان رفته و اكنون آزاد شده است، از اين نظر شكر و سپاسگزاري مفهومي ندارد، ولي قاطبه اهالي آزادي خميني را به حساب دولت و شخص آقاي نخستوزير گذاشتهاند و از اين جهت نهايت رضايت از دولت آقاي منصور را دارند....»
گزارشي دقيق از يك جشن
جشن مدرسه فيضيه باشكوه هر چه تمامتر برگزار شد و سيل زائران از شهرهاي مختلف كشور، به آن مجلس آمدند. ازدحام جمعيت بهقدري زياد بود كه حتي پشتبامها هم از جمعيت پر شده بودند! طلاب جوان انتظامات را به عهده گرفته بودند و بين مردم چاي و شيريني پخش ميكردند و در عين حال مراقب عناصر مشكوكي بودند كه ميخواستند جشن را به هم بزنند و بلوا به پا كنند. بسياري از نزديكان امام، با شركت ايشان در جشن موافق نبودند و احساس خطر ميكردند، اما امام مصمم بودند در اين جشن شركت كنند و در شب سوم كه شب جمعه بود، براي قدرداني از مردم به فيضيه رفتند. آن شب پس از آنكه امام در جايگاه مخصوص مستقر شدند، قطعنامهاي كه توسط حوزه علميه و پيروان نهضت امام تنظيم شده و فوقالعاده حماسي و مهيج بود، به اين شرح قرائت شد: «در اين موقع كه تودههاي وسيع مردم صفوف خود را براي قبول رهبري از مقام شامخ روحانيت فشرده كردهاند دانشجويان حوزه علميه قم از مراجع عاليقدر، مخصوصاً حضرت آيتاللهالعظمي خميني خواستارند كه در تأمين مستدعيات زير كوشش فرمايند.
1ـ ايجاد نظم صحيح و برنامههاي اساسي همهجانبه در داخله مراكز علمي، بهويژه حوزه علميه قم.
2ـ اجراي قوانين اسلامي به صورت كامل و احياي سنتهاي متروك شده ديني.
3- اجراي قانون اساسي به معناي واقعي خود، بهخصوص اصل دوم متمم آن.
4- الغاي تصويبنامه و لوايح ضد ديني و انحلال مجلسين غيرقانوني.
5ـ جلوگيري از ظلم و فساد، تعميم عدالت اجتماعي، تأمين آزاديهاي فردي و اجتماعي و نيازمنديهاي عمومي و ايجاد يك ايران آباد، آزاد و مستقل زير پرچم پرافتخار مذهب جعفري.
6ـ بهبودي وضع اقتصادي و تشويق ملي و اصلاح وضع كارگران و تهيه كار براي فارغالتحصيلان.
7ـ جلوگيري از توليد و استعمال مواد مخدر و الكلي و كنترل دستگاههاي تبليغاتي از قبيل راديو، تلويزيون و جرايد و جلوگيري از اشاعه فحشا و منكرات از قبيل برنامههاي ضد اخلاقي سينماها، تئاترها و غيره.
8- آزادي جميع زندانيان بيگناه، بهخصوص حجتالاسلام آقاي طالقاني و اساتيد محترم دانشگاه و بازگشت تبعيدشدگان و آوارگان به بلاد خود.
9- رسيدگي به وضع معيشت بازماندگان شهداي پانزدهم خرداد.
حوزه علميه قم
گزارش ساواك از يك جشن
بيترديد مراقبت از چندوچون جشن فيضيه، از اولويتهاي ساواك در آن روزها به شمار ميرفت. خواندن گزارشات ساواك از اين رويداد، ميتواند ما را با ابعادي از اين رويداد انقلابي آشنا سازد. در يكي از اين راپورتها آمده است:«پس از ورود آقاي خميني به قم، طلاب طرفدار وي تصميم گرفتند روزهاي 20 و 21 فروردين ماه سال 1343 را كه مصادف با پنجشنبه و جمعه است در مدرسه فيضيه جشن مفصلي كه جنبه ميتينگ و دمونستراسيون هم داشته باشد، برگزار كنند. . . طلاب مشغول تزئين داخل صحن مدرسه فيضيه و ميدان آستانه و همچنين خيابانهاي قم شدند. از صبح روز پنجشنبه، جمعيت از شهرستانهاي شيراز، اصفهان، نجفآباد، خرمآباد، لرستان، محلات، خوانسار، خمين و تهران، بهطور كاروان و متفرق به قم وارد شدند و بلافاصله به ملاقات آقاي خميني در منزل ايشان ميرفتند. . . از ساعت 19:30 تا ساعت 20، مرتب اشعاري در وصف خميني و شعارهايي به نفع خميني از بلندگو پخش ميشد. در ساعت 20، آقاي خميني در ميان ازدحام در حدود 4 هزار نفر، جمعيت شهرستانها و اهالي قم، با تاكسي در ميدان آستانه پياده شد و به مدرسه فيضيه رفت.
از ساعت 20، آقاي مرواريد واعظ بر منبر رفت و مطالبي درباره آزادي آقاي خميني و خواستههاي ملت مسلمان ايران از دولت فعلي ايراد كرد و همچنين خواستار قطع روابط سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايران با اسرائيل شد و نيز تقاضا كرد دولت در جرايد و راديو ـ تلويزيون اين موضوع را اعلام و به وعده خود عمل كند و به آقاي مسعودي، مدير اطلاعات پرخاش كرد: چرا مطالب دروغ از قول روحانيت در روزنامه چاپ ميكند؟ پس از سخنراني مرواريد، آقاي علي حجتي كرماني واعظ، قطعنامه 10 مادهاي حوزه علميه قم را قرائت كرد كه تعدادي بين اشخاص پخش شد و بعد از او آقاي خزعلي واعظ مطالبي ايراد كرد كه جنبه تحريكآميز نداشت.»
بازتاب آزادي امام در شهرستانها
البته جشن و چراغاني به مناسبت آزادي رهبر نهضت اسلامي، فقط به قم و مدرسه فيضيه محدود نبود، بلكه در شهرهاي سراسر كشور، مراسم سرور، شادماني و چراغاني برپا بود. در روز 20 فروردين سال 1343، قرار بود در مدرسه عبدالله خان تهران مجلس جشني برگزار شود كه ساواك مانع شد، اما دانشآموزان شعرهايي را كه در دفترهاي مشق خود نوشته بودند، به چراغهاي پايه بلندي كه جلوي مسجد چهارسوق كوچك گذاشته بودند، چسباندند. يكي از آن شعرها اين بود:
هرگز دل من ز خصم در بيم نشد
در بيم رضا جهان ديهيم نشد
اي جان به فداي آنكه پيش دشمن
تسليم نمود جان و تسليم نشد
با اين همه، ممانعت ساواك از برگزاري جشن، مانع از چراغاني و نصب تصاوير امام در مغازههاي بازار نشد. ساواك قم، دراين باره در گزارشي نوشته بود: «روز 17/1/43 عدهاي از بازاريان به عنوان تظاهر به آزادي آقاي خميني و عزيمت وي به قم پرچمهاي ملي افراشته بودند، چون روز مزبور جنبه ملي و مذهبي نداشت. از طريق شهرباني بهطور غير محسوس به صاحبان دكاكين مزبور تذكر داده شد كه از هر گونه تظاهر خودداري كنند.»
روحانيون كرمان هم بازگشت امام را طي اعلاميههايي به اطلاع مردم رساندند و در 19 فروردين سال 1343، مجلس باشكوهي را به همين مناسبت برگزار كردند. در شيراز، كازرون، همدان و... آيينهاي جشن و چراغاني برگزار شدند، از جمله روحانيوني كه در مسجد كمالآباد همدان به ايراد سخنراني پرداختند، ميتوان به آقايان: سماواتي، ملكيان، عندليبزاده، سپهري و سيد احمد حسيني همداني اشاره كرد كه راجع به امام و اهداف نهضت ايشان، به روشنگري پرداختند و اشعاري در مدح امام خواندند. از جمله شعري كه آقاي سيد احمد حسيني همداني قرائت كرد، اين بود:
«عالم دين بار ديگر رونقي ديگر گرفت
جلوه عاليتري گلزار پيغمبر گرفت
آيتالله خميني رهبر محبوب ما
شد رها از قيد و اينك پرده از رخ برگرفت
كرد ثابت مرد دانا، پيرو اغيار نيست
هيچكس مانند عالِم واقف اسرار نيست
مقصد آزادگان خير و صلاح كشور است
مرجع تقليد را با كس سر پيكار نيست
اي جوانان،اي دليران،اي بزرگان همتي
تا شود بنياد بيداد و ستم از بن خراب.»