نويسنده: فريبا مفخميان
عوامل تأثيرگذار در كاهش ازدواج بسيار متنوع و متعدد و داراي ارتباطي تنگاتنگ هستند ولي به طور كلي عواملي چون مشكلات اقتصادي، گراني مسكن و اجاره بها، بيكاري، نبود امنيت شغلي، ادامه تحصيلات، تنوعطلبي جوانان، ترس از طلاق و شكست در زندگي، الگوپذيري از فرهنگ غربي و دهها مسئله اقتصادي و اجتماعي ديگر اشتياق جوانان به ازدواج و تشكيل خانواده را كاهش داده و از مطلوبيت آن كاستهاند.
شايد بتوان گفت در شرايط فعلي جامعه ما، مشكلات اقتصادي و معيشتي از مهمترين دلايلي هستند كه تشكيل زندگي و تداوم آن را تحت تأثير خود قرار دادهاند. امروزه داشتن شغلي با درآمد بالا تبديل به يكي از پيششرطهاي مهم ازدواج شده است، چراكه روز به روز شاهد رشد تجملگرايي در بين خانوادهها، صرف هزينههاي بالا و تشريفات مفصل مراسمهاي ازدواج، مهريهها و جهيزيههاي سنگين، بالا رفتن سطح توقعات خانوادهها از يكديگر و چشم و همچشميهاي نامتعارف و بسياري از موارد مادي و فرهنگي مختلف ديگر هستيم كه با اينكه، بيشتر جوانان تمايل به ازدواج و تشكيل خانواده دارند اما خود را ناتوان از تأمين اين شرايط ميبينند و تمايل چنداني به تشكيل خانواده نشان نداده و زندگي مجردي را به متأهلي ترجيح دادهاند بدون آنكه به تبعات و آسيبهاي آن فكر كنند.
از دلايل كاهش گرايش ازدواج در ميان دختران ميتواند اين باشد كه بسياري از آنها، نگاهي مادي به ماهيت ازدواج دارند و از همان ابتدا خواهان رفاه و امكانات خاص در شروع زندگي مشترك هستند و حتي گاهي با اشتغال و رسيدن به استقلال مالي و كسب موقعيتهاي اجتماعي نيازي به ازدواج در خود احساس نميكنند يا ازدواج را مانعي براي ادامه تحصيلات و پيشرفت و ارتقاي اجتماعي خود ميدانند و همين باعث تأخير و ديررسي ازدواج در ميان آنها ميشود. به علاوه گسترش تصورات نادرستي كه ازدواج كولهباري از مسئوليتها، تعهدات و مشكلات متعدد را به بار ميآورد و نتيجه ترس و نگراني از اينكه آزاديهاي فردي آنها محدود شود.
از سوي ديگر سختگيريها و مانعتراشيهاي بيمورد و بياعتنايي برخي والدين در حمايت از ازدواج فرزندانشان يا به طور كلي ضعف حمايتهاي اجتماعي در اين زمينه مؤثر است. خانوادهها نقشي اساسي در تعيين ذهنيت و نگرش جوانان نسبت به مسئله ازدواج دارند. خانوادههاي باثبات، با برنامهريزيهاي سنجيده و درست و با حمايت و پشتيباني كافي بستر و زمينه مناسب ازدواج فرزندانشان را فراهم ميسازند و آنها را براي تشكيل خانواده تشويق ميكنند.
عوامل فرهنگي نيز نقش بسزايي در اين امر دارند. تغييرات در فرهنگ و سبكهاي زندگي، دور شدن از الگوهاي سنتي و آداب و رسوم، گرايش به مدرنيته، هجوم ماهوارهها و فضاي مجازي و الگوپذيري از فرهنگهاي غربي با تأكيد افراطي بر فردگرايي و آزاديهاي فردي و ارضاي نيازهاي عاطفي و رواني در خارج از چهارچوب خانواده مسائلي هستند كه نگرش جوانان به ازدواج و خانواده را تحت ثأثير قرار داده و كشمكش نهان ميان دو نسل، نسلي که پايبند به اصول و سنتهاي جامعه و نسلي تحت تأثير عوامل فرهنگي خارجي است، تغييرات و دگرگونيهاي فرهنگي را مانعي بر سر راه ازدواج جوانان كردهاند.
از طرفي آمار بالاي طلاق و زندگيهاي ناموفق، باعث ايجاد ديدي نامطلوب و منفي نسبت به ازدواج و ترس و نگراني از طلاق و شكست عاطفي شده است و بسياري با احتياط، دلهره و وسواس بيش از اندازه تصميم به ازدواج گرفته يا با تأخير اقدام به ازدواج ميكنند. اين يعني دلهره براي ازدواج و گرفتن يك بله! از عروس خانم...
از علتهاي ديگر شايد بتوانيم به روابط آزاد و معاشرت بدون محدوديت بين دختران و پسران اشاره كنيم. وقتي در اين روابط نيازهاي عاطفي و رواني فرد تأمين شود، انگيزه فرد براي تشكيل خانواده و پذيرش مسئوليتها كمرنگ شده و از سوي ديگر اين روابط به جو بياعتمادي و بدبيني نسبت به جنس مخالف دامن ميزند.
ازدواج روزنهاي بر ارضاي مناسب نيازهاي زيستي، رواني و اجتماعي افراد جامعه است. بنابراين تأخير در آن ميتواند پيامدها و آسيبهاي اجتماعي زيادي چون گرايش به ارتباطات نامتعارف، انحرافات و بيبند و باريهاي اخلاقي، ايجاد خلأهاي عاطفي و رواني، افسردگي، نااميدي، پرخاشگري، منزوي شدن و دلسردي، از دست دادن شور و نشاط زندگي، روي آوردن به مصرف مواد مخدر، روابط نامناسب اجتماعي و ارتكاب برخي جرايم و بسياري از آسيبهاي اجتماعي ديگر داشته باشد.
براي اينكه امر مهم ازدواج براي جوانان ما ميسر شود، بهتر است راهكارهاي اساسي و برنامهريزيهاي كلان اقتصادي، اجتماعي، در حمايت از جوانان صورت بگيرد. كارشناسان معتقدند افزايش ازدواج در گرو آموزشهاي گسترده و متناسب با نيازهاي جوانان، ارائه الگوهاي مناسب و ارتقاي فرهنگ ازدواج در جامعه، ايجاد بسترهاي مناسب و فرهنگسازي براي ازدواج آسان و ترويج آن از طريق رسانه ملي، كاهش سطح توقعات و تجملگرايي و مسائل سنتي غلط و دست و پا گير در خانوادهها، افزايش حمايتهاي اجتماعي توسط دولت، ايجاد شرايط و زيرساختهاي لازم براي اشتغال جوانان، ارائه خدمات مشاورهاي براي بالا بردن سطح آگاهي جوانان نسبت به مسئله ازدواج و سپردن اين امر به دست افراد متخصص و مشاوران فعال و نهادهاي مربوطه و ساير راهكارهاي كارسازي است كه در تحقق اين هدف ميتوانند راهگشا باشند. تمامي اين اهداف با توجه به اهميت و حساسيت موضوع با همكاري و همراهي همه نهادهاي اجتماعي، رسانه ملي، مطبوعات و حمايت و پشتيباني دولت و خانوادهها كه نقش پررنگي در اين زمينه دارند ميسر ميشود.