کد خبر: 843893
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۲
از سوي ديگر جامعه، سياست، فرهنگ و اقتصاد در پيوندي نا‌گسستني با يكديگر هستند و اساسا رشد و تكامل و كارايي هر جامعه مستلزم برقراري تعادلي پويا ميان اقتصاد، سياست، فرهنگ و جامعه است.
نویسنده: كبري فرشچي 
 
تكرار شعار اقتصاد مقاومتي از سوي رهبر معظم انقلاب براي سالي كه پيش رو داريم، بيانگر نكاتي است كه نشان مي‌دهد اقتصاد مقاومتي نه فقط يك شعار بلكه يك برنامه، رويكرد، فرهنگ و باور است كه تا زماني كه اين فرهنگ در ميان اقشار مختلف جامعه به خصوص اقشار مرجع اجتماعي همچون مسئولان سياسي كشور جا نيفتد نمي‌توانيم به تحقق اين رويكرد اساسي و نجات بخش براي جامعه چندان اميدوار باشيم.
 
بديهي است رشد يا اتخاذ سياست‌هاي نادرست براي هر بخش روي ساير بخش‌هاي جامعه آثار مطلوب يا نامطلوب خود را نشان مي‌دهد پس اگر امروز در حوزه اقتصادي مشكل داريم اين بدين معنا نيست كه تنها در اين حوزه با عملكرد نادرست مواجه بوده‌ايم بلكه چالش‌هاي اقتصادي امروز جامعه برونداد سياست‌هاي فرهنگي و اجتماعي نادرست نيز هست كه تبلور آثار سوء آن خود را به شكل چالش‌هاي اقتصادي نمايان مي‌سازد.
 
 در برابر اين چالش‌ها غرب و به خصوص امريكا نيز به خوبي دريافته‌اند براي بر هم زدن تعادل عمومي در نظام ايران اسلامي با هدف قرار دادن يك مولفه نظام همچون اقتصاد مي‌توانند حكومت اسلامي را با عدم تعادل مواجه سازند پس برنامه‌هايشان را بر اين مسئله متمركز كرده‌اند و شاهد آن هستيم كه بخش مهمي از نفوذ از مسير اقتصاد و صد البته با تغييرات در فرهنگ و سبك زندگي مردم كشورمان در حال رخ دادن است.
 
 ارزش شدن مصرف‌گرايي، تجمل‌گرايي و افتخار به استفاده از برندهاي خارجي نمونه‌هايي از فرهنگي است كه در تقابل با اقتصاد مقاومتي در كمين اقتصاد جامعه ايران اسلامي و در راستاي بر هم زدن تعادل نظام ايران اسلامي ماست. در اين ميان رفتارهاي بسياري از مسئولان و گروه‌هاي مرجع در تبليغ و استفاده از كالاهاي خارجي، افزايش واردات كالاهاي لوكس و غير ضروري، ترويج مصرف‌گرايي، تغيير سبك زندگي به سمت ارزش‌هاي غير‌بومي، اختلافات طبقاتي شديد، توسعه بي‌رويه كلانشهرها و كم توجهي به ظرفيت‌هاي داخلي توليد همگي نقاط ضعف و تنگناهايي است كه مي‌تواند تعادل نظام اسلامي را بر هم بزند.
 
همين مسائل هم نشان مي‌دهد اقتصاد مقاومتي يك مقوله صرفا اقتصادي نيست و پيوندهاي عميقي با سياست، جامعه و فرهنگ دارد و حتي قرائن تاريخي متعددي وجود دارد كه نشان مي‌دهد اقتصاد مقاومتي در كشورمان ريشه‌هاي تاريخي متعددي دارد.
با وجود اين اما نمي‌توان اين مهم را انكار كرد كه ما در حوزه اقتصادي بي‌هويت هستيم و اين بي‌هويتي با مفاهيم غير بومي اقتصادي پر شده است. همين مسئله هم موجب شده تا حوزه‌هاي مختلف اقتصادي ما به يك جريان بي‌هويت تبديل شود و ارتباط تاريخي ميان مفاهيم اقتصادي همچون الگوي مصرف ميان نسل امروز و نسل گذشته دچار گسستگي كامل شود. اين در حالي است كه نخستين گام براي شكستن يك ملت پاك كردن حافظه تاريخي آنهاست و انسان چيزي جز گذشته و آينده‌اش نيست.
 
براي دستيابي به اقتصاد مقاومتي بايد گسست‌هاي ميان فرهنگ، سياست و اقتصاد ترميم شود و مقاومت جاري در اركان جامعه ما لايه‌هاي اقتصادي را هم فتح كند. رهبر معظم انقلاب با طرح مفاهيمي همچون اصلاح الگوي مصرف، سبك زندگي و اقتصاد مقاومتي پرچمدار اين مسير شده و چراغ راه را روشن كرده‌اند اما تحقق كامل اين امر نيازمند عزمي ملي و همراهي همه اركان جامعه و دولت و ملت است؛ مسيري كه انتهايش دستيابي كشورمان به افق‌هاي روشن و فتح قله‌هاي پيشرفت در شأن ملت ايران است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار