کد خبر: 843829
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۰
گزارش «جوان» از روند انجام عمليات فتح‌المبين؛ عيدانه‌ترين عمليات در طول دوران دفاع مقدس
تيك تاك عقربه‌هاي ساعت نشان مي‌دادند كه تا تحويل سال 1361 در ساعت 2 و 25 دقيقه و 59 ثانيه زمان زيادي باقي نمانده است. هر ثانيه‌اي كه مي‌گذشت، شوق رزمندگان حاضر در منطقه غرب دزفول و شوش بيشتر و بيشتر مي‌شد.
نویسنده: عليرضا محمدي
 
تيك تاك عقربه‌هاي ساعت نشان مي‌دادند كه تا تحويل سال 1361 در ساعت 2 و 25 دقيقه و 59 ثانيه زمان زيادي باقي نمانده است. هر ثانيه‌اي كه مي‌گذشت، شوق رزمندگان حاضر در منطقه غرب دزفول و شوش بيشتر و بيشتر مي‌شد. آنها بعد از نبردي سخت در جبهه مياني خوزستان و آزاد‌سازي شهر بستان، حالا مي‌خواستند در عملياتي برق آسا اراضي شمال خوزستان و بخش‌هايي از ايلام را آزاد كنند. فتح‌المبين در زمان خودش اهدافي بلندپروازانه داشت كه در منطقه وسيعي در حدود بيش 2 هزار كيلومتر مربع صورت مي‌گرفت.      
  
تحويل سال به وقت سنگر
يكي از رزمندگان حاضر در عمليات فتح المبين مي‌گويد: در سنگر بوديم. يكي از بچه‌ها قرآن جيبي‌اش را درآورده بود و زير لب زمزمه مي‌كرد. نامش را به خاطر نمي‌آورم، اما يادم است قبل از قرائت قرآن مي‌گفت هر سال عيد سرسفره هفت سين و كنار پدرم دو زانو مي‌نشستم، اما حالا طوري به اسلحه‌ام چسبيده‌ام كه انگار عيدي سال 61 را از غرش گلوله‌هاي ژ. 3‌ام مي‌گيرم!   رزمندگان فتح المبين روز اول عيد 61 را در حال و هواي انتظار سپري مي‌كنند، اما انتظار بي‌فايده است و خبر مي‌رسد بايد تا روز دوم صبر كنند و آن وقت از سنگرهايشان خارج شوند. همان روز محسن رضايي قرآني برمي دارد و استخاره مي‌گيرد «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا» (به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان، زير آن درخت با تو بيعت مى‏كردند از آنان خشنود شد و آنچه در دل‌هايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد.) پس نام عمليات را «فتح المبين» مي‌گذارند.
  
يازهرا (س)
«يازهرا يا زهرا يا زهرا» رمز عمليات در ساعت 30 بامداد روز دوم فروردين ماه 1361 قرائت مي‌شود. هدف آزادسازي مناطق غرب شوش و دزفول و همين طور بازپس‌گيري سايت‌هاي موشكي چهار و پنج است كه قبل از انقلاب براي مقابله با حملات هوايي دشمن طرح‌ريزي شده بودند. در اين منطقه آبادي خاصي وجود ندارد، اما از حيث ايجاد جاي پايي امن براي انجام عمليات بزرگ بعدي ورود به منطقه لازم به نظر مي‌رسد.  تجربه تك قبلي يعني طريق القدس نشان مي‌دهد كه انجام چنين عمليات بزرگي مسلماً با تلفات بسياري همراه خواهد بود. در طريق القدس آنقدر شهيد داديم كه خيلي از فرماندهان گردان‌ها قصد استعفا داشتند. حالا به نظر مي‌رسد طريق القدس هرچه بود، در مقابل عيدانه سال 61 محدود به نظر مي‌رسد.  شيريني سفره هفت سين را خورده يا نخورده، يك طعمي زير زبان‌ها جاري مي‌شد كه بچه‌هاي جنگ به آن طعم شهادت مي‌گفتند. به قول يكي از راوي‌هاي راهيان نور، هيچ هفت سيني به اندازه نوروز 61 بوي شهادت نمي‌داد.
سردار قاسم صادقي از رزمندگان حاضر در اين عمليات مي‌گويد:«ما تا فتح‌المبين تجربه عملياتي با اين گستردگي را نداشتيم. عمليات‌هايي صورت گرفته بود، اما عملياتي با اين وسعت ميزان درگيري، ظرفيت و قابليت نيرو نه در تصور صدام بود و نه خودي‌ها باور داشتند كه مي‌شود.»
رزمنده‌ها كه از مقرهايشان خارج مي‌شوند، يك نفر مي‌گويد:«بي انصاف‌ها شوش و دزفول رو از همين جا مي‌كوبن. اگه دوباره به خونه هامون برنگشتيم حداقل يادمون مي‌مونه بچه‌هاي دزفولي عيد امثال سر سفره‌شون كاتيوشا ندارن!»
  
«علي گره زد» اولين عيدي
در ميان رزمنده‌هاي جنوب يك نام تا حدي ناشناخته است. او در غرب كاملاً شناخته شده بود و كردهاي مريوان روي اسمش قسم مي‌خوردند، اما در خوزستان تازه تيپي تشكيل داده و براي اولين حركت، وارد عمليات فتح المبين شده است. حاج احمد متوسليان به همراه نام‌هايي چون محمد ابراهيم همت، محمود شهبازي و حسين همداني چند وقتي مي‌شود كه از جبهه‌هاي شمالغرب و غرب به جنوب آمده‌اند. شايد پوست شان هنوز به گرماي آفتاب درخشان خوزستان عادت نكرده كه وارد فتح المبين مي‌شوند. حاج احمد اما كاركشته جنگ است. يك گردانش را برمي‌دارد و به علي گره زد مي‌رود. آنها با استفاده از پتوهايي كه روي آبراهه‌هاي فصلي مي‌گذارند، بدون اينكه دشمن متوجه حضورشان شود، خود را به توپخانه بعثي‌هاي مستقر در علي گره زد مي‌رسانند و آن را پس مي‌گيرند! دشمن زودتر از آنچه فكرش را مي‌كرد، اولين ضربه را مي‌خورد. اما نوروز 61 داستان طول و درازي دارد.
  
عين خوش- ارتش و سپاه
منطقه عملياتي فتح المبين آنقدر وسعت دارد كه در هر گوشه‌اي اتفاقي مي‌افتد. در منطقه عين خوش تيپ ۱۴ امام حسين(ع) سپاه و لشكر ۸۴ ارتش با هم وارد عمل مي‌شوند. در اين منطقه عراق براي خودش سنگرهاي بتني محكمي بنا كرده است. همچنين در اينجا براي اولين بار صداي شني تانك‌هاي t72   به گوش مي‌رسد. پيش از آن عراق از مدل پايين‌تر اين تانك مثل t62 استفاده مي‌كرد، اما تانك‌هاي مدرنش كه انگار تازه از زرورق درآمده‌اند، قابليت‌هايي دارند كه به حتم بچه‌هاي آرپي جي زن را غافلگير مي‌كنند.
اما در جبهه خودي نيز قابليت‌هاي ويژه‌اي وجود دارد. به عنوان نمونه تيپ 14 از فرمانده‌اي بهره مي‌برد كه بعدها كابوس ژنرال ماهر عبدالرشيد از فرماندهان مشهور ارتش بعث مي‌شود. نهايت رويارويي قابليت‌ها، پيروزي در عين خوش مي‌شود كه با ايستادگي تيپ 14 صورت مي‌گيرد. اين تيپ ضمن تصرف منطقه عين خوش، عقبه دشمن را در اين محور مسدود مي‌كند. سپس تيپ ‌٤١ ثارالله و تيپ ‌٨٤ خرم آباد ارتش نيز در جناح چپ اين قرارگاه از شمال دشت عباس طرف امامزاده عباس و تپه ‌٢٠٢ پيشروي كرده و مواضع دشمن را به تصرف خود در مي‌آورند.
  
ابن وليد در كوت كاپن
ابن وليد نام يكي از تيپ‌هاي زرهي دشمن بود كه در منطقه «كوت كاپن» مستقر بود. اين منطقه چهار ضلعي در پنج كيلومتري غرب كرخه قرار دارد كه تپه‌هاي موجود در آن هنوز آثار سنگر تانك‌هاي تيپ ۱۲ ابن وليد عراق را در خود دارند. امير پورداراب از رزمندگان لشكر 21 حمزه ارتش در خصوص نبرد با تانك‌هاي ابن وليد مي‌گويد: در كوت كاپن هيچ كس نبود جز خدا، در اين منطقه به شدت با دشمن درگير شديم و اگر عنايت الهي نبود، مشخص نمي‌شد برنده اين درگيري سخت كدام طرف بود. ما متر به متر و وجب به وجب جنگيديم تا كوت كاپن جهنم ابن وليد شد.
هرچند دژ كوت كاپن با رشادت رزمندگان ايراني فرو مي‌ريزد، اما دژ ابوصليبي خات، منطقه‌اي در چند كيلومتري جنوب كوت كاپن محلي است كه با سماجت لشكر يك مكانيزه عراق، به شدت مقاومت مي‌كند. لشكري كه در مدت حضور در اين منطقه، شهرهايي چون دزفول، شوش و انديمشك را تحت آتش خود داشت، حين عمليات فتح المبين با هجوم لشكر ۷۷ مشهد از ارتش و سه تيپ سپاه به طور مشترك به اين منطقه روبه رو مي‌شود، اما ادوات لشكر يك عراق به آن اندازه قوي است كه در برابر اين يورش تاب آورد، شهرهاي ايراني هنوز با شليك توپخانه‌هاي اين لشكر به خود مي‌لرزند.
  
عيدي به ياد ماندني
61/1/7 يك هفته از آغاز تعطيلات نوروز سال جديد مي‌گذرد، اما عمليات فتح المبين تعطيلي ندارد. اين روز زماني است كه با حمله نيروهاي قرارگاه‌هاي نصر يك و سه از مرحله سوم فتح المبين، عاقبت دژ ابوصليبي خات نيز فرو مي‌ريزد تا كمر ارتش بعث در منطقه عملياتي فتح المبين بشكند.  امواج انساني نيروهاي دشمن دسته دسته خود را تسليم مي‌كنند و غنايم بسياري به دست مي‌آيد. فتح المبين در مرحله چهارم و در ابوقريب به اتمام مي‌رسد. ۲۵۰۰ كيلومتر از خاك كشورمان در جبهه شمالي خوزستان آزاد مي‌شود. ۱۵۵۰۰ نفر از نيروهاي دشمن به اسارت درآمده و ۲۵ هزار تن نيز كشته و مجروح مي‌شوند. عيدي سال 61 رزمندگان هرچند شيون مادران شهدا را در خود دارد، اما از آن عيدي‌هاي شيريني است كه در تاريخ ماندگار مي‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار