«پشت گوش» خیلی از ما، تعطیلات عید است! نخیر، منظورمان این نبود که تعطیلات را نمیبینیم! «پشت گوش» حکم مکان یا زمانی را دارد که بعضی از کارهایمان را به آنجا حواله میدهیم. کارهای مهم و بزرگی که به هر دلیل حال انجامش را نداریم پشت گوش میاندازیم و مقصود از پشت گوش برای بعضیها، تعطیلات طولانی نوروز است! چون عادت کردهایم هر آنچه را که در طول سال (و چه بسا سالیان قبل!) نتوانستهایم انجام بدهیم، موکول کنیم به تعطیلات عید.
خیال میکنیم سال که نو شد، ما هم آدم دیگری میشویم! اما روز 14 فروردین متوجه میشویم همان چیزی که در بقیه ایام مانع عمل به ایدهآلهایمان شده است، در تعطیلات هم وجود دارد. عیدها به مدت دو هفته خیلی چیزها تعطیل میشود اما «تنبلی» تعطیلی نمیشناسد!
امروز در این مطلب قصد داریم مقایسهای خلاصه شده بین «آنچه قبل از تعطیلات در ذهن میپرورانیم» با «آنچه در عمل اتفاق میافتد» انجام دهیم. البته این کار در برنامه ما نبود، در حقیقت تصمیم داشتیم در این روزها یک دایرةالمعارف طنزنویسی تألیف کنیم! ولی علیالحساب همین دستمان را گرفت :