در سال ۹۵ -سال گذشته- با وجود اینکه کشور دچار مشکلات اقتصادی بود ولی ملت ایران از دو جهت خوش درخشید؛ هم از جهت پایبندی به مسائل انقلاب و ارزشهای انقلاب و نظام اسلامی که مظهر آن پرشور بودن راهپیمایی عظیم بیستودوم بهمن و اجتماعات مردم در مورد مسائل مربوط به انقلاب بود که نشاندهنده پایبندی و شور و هیجان و دلبستگی ملت ایران به مسائل انقلاب بود. جهت دوم، پایبندی مردم به مسائل ایمانی و دینی بود. امسال به گزارش مورد اطمینانی که از سراسر کشور در ماه مبارک رمضان، در ماه محرم و ماه صفر و بقیه مراسم دینی داده شد، شور و حضور و دلبستگی مردم به مسائل ایمانی، از همیشه بیشتر بود. هم در قضایای مربوط به انقلاب، هم در قضایای مربوط به مسائل دینی و ایمانی، حضور مردم و بروز همتهای بلند مردم از همیشه بیشتر بود. این خیلی مهم است از این جهت که اولاً سمت و سوی حرکت ملت ایران را و هویت ملت ایران را به رخ دوست و دشمن میکشد. نه راهپیمایی بیستودوم بهمن مربوط به یک سلیقه سیاسی است و نه جلسات محرم و ماه رمضان و اعتکاف و راهپیمایی اربعین مربوط به یک سلیقه سیاسی است، [بلکه] مربوط به همه ملت ایران و مربوط به همه سلایق گوناگون کشور است. پس این نشان میدهد که سمت و سوی حرکت ملت ایران، سمت و سوی انقلابی و دینی است، مربوط به هر سلیقه سیاسی که باشند. [پس] هویت ملت ایران را به رخ دوست و دشمن کشید.
این یک، دوم اینکه اجتماع عمومی مردم و وحدت ملی را هم به همه نشان داد. وقتی شما این سال ۹۵ را از آغاز تا انجام نگاه کنید، همه قضایا این دو نشانه مهم را نشان میدهد: هم همبستگی مردم را در مسائل اساسی زندگی با وجود اختلافنظرها در مسائل فرعی و سیاسی گوناگون نشان میدهد -اما در جهت اصلی که جهت نظام و جهت انقلاب است، مردم همسو و همجهتند- این یک و بعد دلبستگی مردم را نشان میدهد به انقلاب و به نظام و به مسائل دین و ایمان، این در دنیا خود را نشان داده است، این به رخ دشمن و دوست کشیده شده است.
-البته حوادث تلخ در طول سال وجود داشت که آخرین آن، قضیه همین آتشنشانان جانباخته عزیز بود که فداکاری کردند و حادثه تلخی بود. حوادث تلخ همیشه هست، عمده این است که همت مردم و اراده مردم و جهت حرکت مردم، مژدهبخش و نشانه پیشرفت باشد که این بحمدالله وجود داشت.
-برادران و خواهران عزیز! مسئله اقتصاد، مسئله اولویتدار کشور است، نهفقط امسال که چند سال است این مسئله در رأس اولویتهای فوری کشور قرار دارد و نیاز به تحرک اقتصادی به شکل صحیح و با برنامهریزی صحیح، در این چند سال محسوس بوده است و کارهایی هم شده است که من اشاره خواهم کرد. اولویت امروز ملت ایران، مسئله اقتصادی است و توجه کنید که اولویت دشمن هم مسئله اقتصادی است، یعنی امروز دشمنان جمهوری اسلامی برای اینکه بتوانند اهداف خودشان را در مورد ایران و ایرانی و جمهوری اسلامی محقق کنند، دنبال راهکارهای اقتصادی و یا به تعبیر درستتر، دنبال ضربهزدن اقتصادی به ملت ایرانند. هدف دشمن این است که بتواند با فشار اقتصادی، ملت ایران را نسبت به نظام اسلامی و جمهوری اسلامی دلسرد و دلزده کند و بین ملت ایران و نظام اسلامی فاصله بیندازد و هدفهای خودش را از این راه دنبال کند، البته من به شما عرض کنم دشمن نادان بیایمان ما سالهاست که این تلاش را میکند برای جدا کردن ملت از نظام [ولی] موفق نشده است، بعد از این هم به حول و قوه الهی موفق نخواهد شد. خب، دشمن توفیق پیدا نمیکند اما ما موظفیم این بحث را طرح کنیم، برای اهمیت آن، برای توجه مسئولان به آن، برای ایجاد پیوندها و ارتباطات همکاری میان مردم و مسئولان در زمینه اقتصاد، چون مسئله اقتصاد، مسئله معیشت مردم، مسئله بسیار مهمی است.
-امام سجاد (علیهالصلاهوالسلام) در دعا به خدای متعال عرض میکنند: وَ نَعوذ بکَ من تَناول الاسراف وَ من فقدان الکَفاف این نشاندهنده اهمیت مسئله اقتصادی است که امام سجاد از خدای متعال درخواست میکند و به خدای متعال پناه میبرد. از اسراف و از اینکه منابع معیشتی، به قدر کافی در اختیار مردم وجود نداشته باشد، این نشاندهنده اهمیت مسئله اقتصاد است.
-دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش میکند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد، این نقشه دشمن است. آنها میخواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملت ایران را و مشکلات اساسی ملت ایران را حل کند و گرهها را باز کند، یک سوءاستفاده اینجوری میخواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینه آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملت ایران در این مدت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم میشود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد، این ضعفها مربوط به مدیریت ماهاست، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند اما نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند، آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
-من چند نمونه را عرض میکنم، البته اینها فقط نمونههایی است که من میگویم وَالا آن فهرست خدمات نظام جمهوری اسلامی، یک فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است. ببینید! جمعیت کشور از اول انقلاب تا امروز دو برابر شده است. یعنی از حدود 40 میلیون به نزدیک به 80 میلیون رسیده است، اما آنچه اتفاق افتاده و آن کارهایی که در زمینههای مختلف انجام گرفته است، بحث دو برابر و سه برابر نیست، [بلکه] ارقام فوقالعاده و بسیار چشمگیری است.
در زمینههای زیرساختی، کارهایی در کشور شده است که حقیقتاً از نظر معیار و مقیاسی، [که] انسان با کشورهای دیگر میسنجد، بسیار بزرگ و عظیم است. از باب مثال: راههای کشور در این مدت، شش برابر شده است؛ ظرفیت بنادر کشور در این مدت، 20 برابر شده است. سدهای مخزنی کشور -که آب شرب و آب کشاورزی را تأمین میکنند- 30 برابر شده است. تولید برق کشور، 14 برابر شده است. صادرات غیر نفتی کشور، ۵۷ برابر شده است -قبل از انقلاب، [یعنی] در دوران طاغوت، صادرات کشور تقریباً منحصر بود به نفت و یک مختصری اشیاي تولیدی دیگر که درجنب صادرات نفتی، تقریباً هیچ بود؛ امروز صادرات غیر نفتی ۵۷ برابر افزایش پیدا کرده است- تولید محصولات پتروشیمی 30 برابر و تولید محصولات فولادی 15 برابر [شده است]، اینها کارهای زیرساختی است. هر کشوری بخواهد تحرک پیدا کند، پیشرفت اقتصادی پیدا کند، به این چیزها احتیاج دارد، این کارها در دوران انقلاب انجام گرفته است.
در زمینه علم و فناوری، از اول انقلاب [تا کنون]، تعداد دانشجویان ۲۵ برابر شده است. اول انقلاب، همه دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار [نفر] بود، امروز نزدیک 5 میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی 16 برابر [شده] و فعالیتهای علمی و فناوری فراوان دیگر.
در زمینه توسعه اجتماعی و انسانی، شاخصها بسیار بالا است. در زمینه خدمات -خدمترسانی- به مردم -مثل برق و گاز و تلفن و آبادی روستاها- آمارها بسیار خوب و مژدهبخش است. در زمینه فعالیتهای نظامی، آمارها فوقالعاده است. کشوری که قبل از پیروزی انقلاب، از لحاظ نظامی وابسته محض به خارج از کشور بود -آن هم به دشمنانی مثل امریکا- امروز از لحاظ پیشرفتهای نظامی، آنچنان چشمگیر است که چشم دشمن را هم میزند، او را هم خشمگین و نگران و عصبانی میکند.
-خب، ضعفهایی هم داشتهایم که کم نبوده، بنده از ضعفهای فعالیتهای مسئولین کشور -از جمله خود این حقیر- در سطح عموم ملت ایران و در طول سالها، آگاهم، ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریتهای ماست، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست. ما هرجا یک مدیریت انقلابی فعال پرتحرک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرک داشتیم، کارها یا متوقف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد، یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد باید مدیرانمان انشاءالله پرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوه الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریت در بخشهای مختلف کشور، متدین باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همه مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلی در کشور نداریم.
-ظرفیتهای کشور بسیار بالاست. ما تواناییهایمان، استعدادمان در کشور خیلی زیاد است؛ یعنی اگر ما امیدواریهایی را به آینده ابراز میکنیم و میگوییم که این کارها باید انجام بگیرد یا میگوییم این کارها انجام خواهد گرفت، این با تکیه بر ظرفیتها و تواناییهای بالقوه کشور است. ما کشورمان، هم از لحاظ نیروی انسانی، هم از لحاظ نیروهای طبیعی -نیروهای زیرزمینی، رویزمینی و امکانات گوناگون- جزو کشورهای ثروتمند محسوب میشود. از لحاظ نیروی انسانی -همینطور که عرض کردیم- 5 میلیون دانشجو، یک ثروت عظیمی برای کشور است، علاوه بر این، ما حدود 10 میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی داریم که اینها میتوانند کارهای مختلف را انجام بدهند. ما ۳۳ میلیون جوانی که در سن کار باشد -یعنی بین 15 سال و 40 سال سن داشته باشد- در کشور داریم؛ یعنی یک کشور جوان [هستیم] که دارای این توانایی است که بتواند کار کند. برطبق [عقیده] اهل نظر و اهل فن، بهترین زمان [کارایی] انسان دارای توان کار -مرد و زن- بین 15 سال و 40 سال است و ما از این جهت، در کشور وضعمان بحمدالله بسیار خوب است و ۳۳ میلیون از جمعیت کشور در این سنین قرار دارند، که میتوانند کار کنند، میتوانند بارهای سنگین را بر دوش خودشان حمل کنند. در منابع زیرزمینی [هم] در دنیا پیشرفته هستیم. من یک وقتی عرض کردم که جمعیت کشور در حدود یک صدم جمعیت دنیاست اما تقریباً همه منابع اصلی ما از یک صدم بیشتر است؛ بعضی دو صدم است، بعضی سه صدم است، بعضی پنج صدم است؛ یعنی ما از لحاظ منابع، دستمان باز است. در همین جلسه اول سال -یکی دو سال قبل- گفتم که ما از لحاظ منابع نفت و گاز روی هم، در دنیا اولیم، یعنی بهترین کشور و ثروتمندترین کشور در همه دنیا از لحاظ منابع نفت و گاز روی هم [ما هستیم]، گفتم که ما در درجه اول قرار داریم. اخیراً آماری به بنده دادند و معلوم شد که ما از لحاظ تنها گاز هم در دنیا اولیم، یعنی هیچ کشوری به قدر کشور ما نفت و گاز ندارد، و درخصوص گاز، هیچ کشوری در دنیا به قدر ما گاز ندارد که امروز یکی از منابع مهم انرژی است. خب این کشور، کشور ثروتمندی است؛ بیخود نیست که دشمنان ما -[یعنی] قدرتهای سلطهگر، امریکا و امثال آن- چشم طمع دوختهاند به این کشور و میخواهند این کشور را زیر سلطه دربیاورند، البته این آرزوی همیشگی آنها است و این آرزو برآورده نخواهد شد و این آرزو را قطعاً به گور خواهند برد.
-ما برای کشورمان و برای ملتمان چه میخواهیم؟ ما میخواهیم ملت و کشور به کجا برسد؟ ما برای ملت ایران امنیت ملی میخواهیم، عزت ملی میخواهیم، سلامت عمومی میخواهیم، رفاه عمومی میخواهیم، پیشرفت همهجانبه میخواهیم، استقلال از قدرتهای سلطهگر جهانی میخواهیم، شکوفایی استعدادها میخواهیم، رها شدن و نجات یافتن از آسیبهای اجتماعی -مثل اعتیاد و فساد و امثال اینها- میخواهیم؛ اینها را برای کشور میخواهیم، اینها چیزهایی است که ما در زمینه مسائل مادی برای کشورمان دنبال میکنیم و میخواهیم. آن وقتی ملت به آسایش خواهد رسید که این مواد برای او در داخل کشور تأمین بشود. خب چگونه میشود اینها را به دست آورد؟ عزت ملی، امنیت ملی، اقتدار ملی، پیشرفت همهجانبه چهجور به دست میآید؟ من عرض میکنم بدون اینکه کشور یک اقتصاد قوی داشته باشد، اینها به دست نمیآید. نیاز ما اقتصاد قوی، تولید قوی، همراه با مدیریت قوی است؛ نیازمان این است: یک اقتصاد قوی و مطمئن و متکی به خود که دستمان به سمت دیگران دراز نباشد، بتوانیم انتخاب کنیم، بتوانیم حرکت کنیم، بتوانیم اقدام کنیم، بتوانیم روی قیمت نفت اثر بگذاریم، پول ملی را ارزشمند کنیم، قدرت خرید مردم را بالا ببریم؛ بدون یک اقتصاد قوی اینجوری، نه به یک عزت مستمری خواهیم رسید، نه به یک امنیت مستمری خواهیم رسید، این چیزها را باید تأمین کنیم. اهمیت اقتصاد این است و البته بدون اتحاد ملی هم به دست نمیآید؛ بدون پیوند عمومی ملت با نظام هم این خواستهها به دست نمیآید، بدون فرهنگ انقلابی هم به دست نمیآید، بدون مسئولان شجاع و فعال و پرکار هم این خواستهها تأمین نخواهد شد. همه اینها را لازم داریم و باید تأمین کنیم و میتوانیم تأمین کنیم.
-اقتصاد مقاومتی را مطرح کردیم و گفتیم؛ دوستان و فعالان مسئول در قوه مجریه و بقیه دستگاههای کشور، با علاقه این مسئله را دنبال کردند و برنامهریزیهایی کردند، کارهایی را انجام دادند. خب این کارها خوب است و من به بعضی [از آنها] هم اشاره خواهم کرد لکن آنچه امروز برای ما مشهود است و مقابل چشممان میبینیم، [این است که] خلأهای اقتصادی ما خلأهای بزرگی است. یکی مسئله بیکاری است، بهخصوص بیکاری جوانان و بهخصوص بیکاری جوانان تحصیلکرده. این یک خلأ است، یک حفره است، این را باید تأمین کرد. مسئله معیشت طبقات ضعیف [مهم است]، ما اطلاعات را دائماً دنبال میکنیم و از وضع مردم در بخشهای مختلف کشور مطلع میشویم، مردم از لحاظ معیشت دچار مشکلند. مسئله بیکاری هست، مسئله سختی معیشت هست و مشکلات گوناگونی که در زمینه فرهنگی و اجتماعی به دنبال اینها میآید. خب، عرض کردیم که دشمن هم روی همینها تمرکز میکند و روی اینها تبلیغات میکند. صاحبنظران اقتصادی، آن کسانی که در زمینه مسائل اقتصادی صاحبنظرند، مشکل عمده را در رکود و بیکاری میبینند، حق هم با آنها است. یکی مسئله بیکاری است، یکی مسئله رکود تولید و کمبود تولید در داخل کشور است. خب اینها در اقتصاد مقاومتی هست منتها اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است.
اگر ما بتوانیم این مجموعه را تجزیه کنیم و در هر فرصت زمانی، روی بخشی از مسائل مهم آن تکیه بیشتری در کشور انجام بگیرد، مطمئناً خواهیم توانست نتایج خوبی از آن بگیریم.
-در سال ۹۵ کارهای خوبی انجام گرفت. حق این است که به تلاشهایی که مسئولان محترم انجام دادهاند بپردازیم و از آنها قدردانی بکنیم. در اوايل سال گذشته که بنده در همین جلسه اول سال تأکید زیادی روی کارگاههای کوچک و متوسط کرده بودم، مسئولین تصمیم گرفتند که به کارگاههای کوچک و متوسط کمک کنند؛ 15 هزار میلیارد تومان بودجه گذاشتند برای اینکه مثلاً حدود 20 هزار کارگاه کوچک را تحرک ببخشند و فعال کنند و از رکود خارج کنند، اقدام هم کردند، البته یک قدری دیر شد لکن بالاخره اقدام شروع شد و انجام گرفت. خب این اقدام، اقدام خوبی بود منتها در هر کار خوبی، آنچه لازم است، نظارت و استمرار است.
اگر چنانچه نظارت لازم و توجه و دقت لازم در ادامه کار انجام نگیرد، کار به سرانجام نمیرسد یا به سرانجام مطلوب نمیرسد. من توضیح خواستم از کسانی که دستاندرکار این قضیه بودند و از طرق مختلف، از لحاظ میدانی تفحص کردم، [فهمیدم] خب کار پیش رفته است منتها نه به آن اندازهای که هزینه شده. کار پیشرفتهایی داشته است منتها آنجوری که مورد نظر است و باید پیش میرفت و انجام میگرفت، انجام نگرفته است. باید کاری کنیم که تدابیر مسئولان و سیاستهای اجرایی مسئولان بتواند به نتایج نهایی برسد.
-امروز مشکلات ما در زمینه بخشی از شاخصها، مشکلات زیادی است. بعضی از شاخصها خوب است. فرض بفرمایید که شاخص تورم کاهش نشان میدهد که این خوب است، اما شاخص بیکاری افزایش نشان میدهد یعنی بیکاری بیشتر شده است. اینها آمارهای رسمی خود مسئولین است. یا رشد اقتصادی، مثبت نشان میدهد اما رشد سرمایهگذاری، منفی است که این یکی از عیوب اساسی و بزرگ است یا مثلاً در بعضی از بخشها -مثل بخش نفت- پیشرفت داریم، [اما] در بعضی از بخشهای دیگر -مثل بخش معدن، مثل مسکن- عقبرفت داریم. یعنی آمارهای رسمی انسان را قانع نمیکند به اینکه حرکت عمومی به سمت رفع مشکلات اقتصادی است.
-حالا از گذشته عبور کنیم، به آینده نگاه کنیم. آنچه بنده در مورد آینده بهعنوان نقطه اولویتدار و کلیدی به آن نگاه میکنم، عبارت است از تولید، تولید ملی، تولید داخلی. توصیه بنده، خواسته بنده، مطالبه بنده، تکیه روی تولید داخلی است. تولید داخلی یک کلیدواژه است. اینها را عرض میکنیم تا اولاً چون در محضر ملت ایران این حرفها دارد گفته میشود، مسئولین محترم به این توجه کنند و روی آن تکیه کنند، ثانیاً افکار عمومی مردم هم در همین جهت مطالبهگر باشد، مطالبات مردم هدایت بشود به این سمتی که مورد توجه و مورد تعرض امروز ماست. من اینجور احساس میکنم که اساس کار فعلاً برای این برهه از اقتصاد کشور، مسئله تولید ملی و تولید داخلی است. این یک کلیدواژه است، سرفصلهای متعددی از این مسئله ناشی میشود. اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق بدهیم، اشتغال به وجود میآید و مشکل بیکاری -که یکی از مصیبتهای امروز کشور ما بیکاری جوانان است و نرخ بیکاری، بالاست- برطرف خواهد شد یا کاهش پیدا خواهد کرد.
سوم، مصرف نشدن ارز بااهمیت که ارز کشور -که دارای اهمیت است- برای کالاهای مصرفی، مصرف نخواهد شد، هزینه نخواهد شد. بعد، به کار افتادن پساندازهای راکد [برای] آنهایی که پسانداز دارند، اگر در کشور تولید رونق پیدا بکند، پساندازهایی که راکد هستند، به گردش میافتند و خودشان برای کشور تولید ثروت میکنند.
جهش صادرات، اگر تولید باشد، صادرات هم جهش پیدا خواهد کرد و باز برای کشور ایجاد ثروت و تولید ثروت خواهد کرد. یک فایده دیگر، کمرنگ شدن مسابقه به رخ کشیدن مارکهای خارجی [است]. امروز یکی از بلاهای اجتماعی و اخلاقی بزرگ ما این است که مارکهای خارجی را به رخ هم میکشیم، این لباس، این کفش، این کیف، این محصول، مال فلان کارخانه معروف خارجی است. بنده به رخ دیگری میکشم، او به رخ دیگری میکشد، یک مسابقهای در این مورد به راه میافتد، ما درواقع، این بلای فرهنگی و این مشکل فرهنگی را بهوسیله رونق تولید میتوانیم در کشور کم کنیم یا جلویش را بگیریم.
یکی از فواید تولید، از بین رفتن یا کم شدن مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی است، بیکاری موجب فساد است، موجب تأخیر ازدواج است، موجب اعتیاد است، اگر بیکاری وجود نداشته باشد، اینها هم از بین میرود؛ تولید میتواند علاج اینها هم محسوب بشود.
ایجاد نشاط ملی، خود تولید در کشور وقتی راه بیفتد، یک نشاط عمومی و ملی به وجود میآورد که این خودش یک عامل مهمی در پیشرفت کشور است. ظرفیتهای معدنی کشور -که امروز متأسفانه خیلی در این زمینه عقب هستیم- به کار میافتد و میتوانیم از منابع خدادادی که خدای متعال به این ملت بخشیده است، استفاده کنیم. این چند عنوان و سرفصل است، اگر شما فکر کنید، باز سرفصلهای دیگری هم پیدا میکنید؛ اینها همه نتایج و آثار و فواید رونق تولید در کشور است.
خب، ما یک کلمه میگوییم تولید -تولید ملی، تولید داخلی- اما خب امکاناتی لازم دارد، آیا ما این امکانات را داریم یا میتوانیم به دست بیاوریم؟ جواب بنده این است که بله. ما این امکانات را امروز هم داریم، بعضی را بالفعل داریم، بعضی را میتوانیم به دست بیاوریم. این امکانات عمدتاً نیروی انسانی است، مهارت است، سرمایه است و ابزار کار لازم و پیشرفته است، اینها چیزهایی است که برای یک تولید موفق در یک کشور مورد نیاز است. من معتقدم که ما بعضی از این وسایل و امکانات را الان بالفعل در کشور داریم، بعضی را هم میتوانیم در کشور به وجود بیاوریم، بدون اینکه دشواری زیادی داشته باشد.
-اما نیروی انسانی، عرض کردیم که ۳۳ میلیون [نفر] از جمعیت کشور در سنین کارند، یعنی سنشان از 15 سال تا 40 سال است. البته آن کسانی که توانایی کار دارند بیشترند، یعنی از 15 سال تا ۶۵ سال -که ۶۵ سال را مثلاً دوران ازکارافتادگی بهحساب میآورند- ۵۵ میلیون [نفر] جمعیتند اما آن که جوان محسوب میشود و میتواند در میدان کار فعالیت کند، لااقل ۳۳ میلیون نیروی کارند. ما 10 میلیون تحصیلکرده دانشگاهی داریم، نزدیک به 5 میلیون دانشجو داریم، اینها ثروت است برای کشور. کسانی که مطلع بودند، به ما اطلاع دادند که تعداد متخصصین مهندسی در کشور ما جزو اولین ردیفهای تعداد مهندسین در کشورهای دنیا -حتی در کشورهای پیشرفته و بزرگ- است، یعنی امکانات از لحاظ انسانی، اینقدر بسیار است.
سرمایه؛ یکی از چیزهایی که برای تولید لازم است، سرمایه است. غالباً گفته میشود که ما سرمایه لازم برای اینکه تولیدکننده را بتوانیم به تولید وادار کنیم نداریم، بنده این را قبول ندارم. علاوه بر امکانات شخصی -که اشخاص خودشان امکاناتی دارند- دولت توانسته است صندوق توسعه ملی را به وجود بیاورد. من یک توضیحی درباره صندوق توسعه ملی بدهم: این جزو سیاستهایی بود که از چند سال قبل از این، در ضمن سیاستهای کلی گنجانده شد و دولتها اجبار پیدا کردند که صندوق توسعه ملی را در برنامههایشان بگنجانند. صندوق توسعه ملی چیست؟ معنای صندوق توسعه ملی این است که از درآمد نفت کشور -نفتی که بدون اینکه ارزش افزودهای تولید کند، از چاه درمیآوریم و میفروشیم- هرسال یک درصدی کنار گذاشته بشود که وابستگی اقتصاد کشور به نفت کم بشود. گفتیم اول 20 درصد، بعد بر این 20 درصد، هر سال اندکی [یعنی] 3 درصد اضافه میشود؛ اگر این 3 درصدها را تاکنون بنا بود اضافه بکنیم، امسال بايد ۳۶ درصد از درآمد نفت، صرف صندوق توسعه ملی میشد یعنی نگهداری میشد در صندوق توسعه ملی که کشور از وابستگی به نفت به این اندازه نجات پیدا میکرد و این وقتی پیش برود، در ظرف چند سال دیگر، نفت بهکلی از اقتصاد کشور جدا خواهد شد که این برای کشور یک فرصت بزرگ و یک فوز عظیم است. یکی از بدبختیهای کشور ما و بعضی از کشورهای دیگر، این است که اقتصادشان وابسته به نفت است؛ اختیار نفت هم دست کشورهای تولیدکننده نفت نیست، دست مصرفکنندهها است، دست قدرتهای جهانی است، آنها هستند که قیمت میگذارند، بالا میبرند، پایین میآورند. در واقع تولیدکننده نفت در این مورد، در مقابل قدرتها منفعل است. اگر کشوری بتواند اقتصاد خودش را از نفت جدا بکند و دارای نفت هم باشد، این کشور قطعاً پیشرفت چندبرابر خواهد کرد. این صندوق توسعه ملی به این منظور به وجود آمد، البته در سال ٩۴، مسئولین دولتی گفتند درآمدهای نفتی کم شده است -هم فروش کم بوده، هم قیمت نازل بوده است- درخواست کردند، اظهار ضرورت کردند که از اختیارات رهبری استفاده کنند که آن 20 درصد اضافه نشود، فقط 20 درصد را بگیرند، ما هم قبول کردیم و این اجازه را به دولت دادیم که بتوانند فقط 20 درصد را در صندوق ذخیره کنند. این صندوق برای این است که به بخش خصوصی -یعنی به تولیدکننده داخلی- پول بدهد و به او توانایی بدهد تا بتواند کار تولید را راه بیندازد، این شد سرمایه. یعنی توانمند کردن بخش خصوصی از طریق صندوق توسعه ملی، یک چیز خیلی لازمی است. صندوق توسعه ملی را بهعنوان یک فرصت برای کشور باید به حساب آورد، این فرصت میتواند در خدمت تولید قرار بگیرد و باید در خدمت تولید قرار بگیرد، یعنی تولیدکننده داخلی میتواند از این صندوق با سیاستها و برنامهریزی درست دولتها استفاده کند. نیروی انسانی آنجور، سرمایه هم اینجور [تأمین میشود].
ابزار کار، بعضی میگویند ما ابزارهای مدرن نداریم، ابزارهای پیشرفته نداریم؛ بنده عرض میکنم: جوان ایرانی که میتواند غنیسازی اورانیوم را در ظرف مدت کوتاهی از 5/3 درصد به 20 درصد برساند -که این کار بسیار بزرگی بود که در کشور انجام گرفت و من این را در سخنرانی عمومی گفتهام که عمده مشکل غنیسازی اورانیوم، بین همان 3 درصد یا 5/3 درصد با 20 درصد است. وقتی کشوری این توانایی را پیدا کرد که غنیسازی اورانیوم را به 20 درصد برساند، بهراحتی میتواند تا ۹۹ درصد برود؛ عمده مشکل در اینجاست؛ این قطعه مشکل کار را، جوانان دانشمند ما، در مدت کوتاهی که ما شاهد بودیم [گذراندند] و توانستند این راه را طی کنند و غنیسازی را از 5/3 درصد به 20 درصد برسانند- آن جوانی که میتواند اینجور حرکت علمی عظیمی را انجام بدهد یا میتواند در ساخت موشک و هواپیما با وجود تحریمهای بسیار سخت بینالمللی کاری بکند که افسر صهیونیست، مدیر نظامی صهیونیست میگوید من با ایرانیها دشمنم، اما نمیتوانم خودم را از تحسین کاری که اینها کردند باز بدارم، [اینها] کار بزرگی انجام دادند، خب جوانی که میتواند آنجور موشک درست کند، آنجور هواپیما درست کند، آنجور سلاح نظامی درست کند، سلاح پیشرفته درست کند، دشمن را بترساند، میتواند غنیسازی اورانیوم را از 5/3 درصد به 20 درصد برساند، این جوان نمیتواند ماشین را برای تولید خودرو یا فلان موضوع دیگر پیشرفت بدهد و پیش ببرد؟ چرا نمیتواند؟ جوان ما تواناییاش را دارد؛ نیروی انسانی ما، مغز متفکر و فعال جوان باسواد و بااستعداد و تحصیلکرده ایرانی، آماده است برای این کارها؛ خیلی کارها را میتوانیم انجام بدهیم. میدان را باز کنیم برای جوانها، جوانها بسیاری از گرههای بزرگ و مشکل ما را میتوانند حل کنند و باز کنند. دانشگاههای ما تشنه همکاری با دستگاههای صنعتی ما هستند. بنده از چند سال قبل، همکاری صنعت و دانشگاه را توصیه کردم، البته مقداری هم انجام گرفته، در بخشهای نظامی خیلی خوب انجام گرفته است، در بعضی از بخشهای دیگر همینجور. دانشگاههای ما میتوانند کمک کنند، [این] هم برای دانشگاهها خوب است، هم برای پیشرفت علم خوب است، هم برای صنایع ما خوب است، بنابراین ما در تولید، مشکلی از لحاظ امکانات نداریم؛ هم نیروی انسانی را داریم، هم میتوانیم ابزار کار پیشرفته تهیه کنیم، هم سرمایهگذاری میتوانیم بکنیم بهوسیله صندوق توسعه ملی و امثال اینها و ثروتهای خود مردم. بنابراین تولید، عملی است، امکانات تولید در کشور وجود دارد.
-اما الزاماتی هم هست. یک وظایفی است که همه ما باید به عهده بگیریم. هم آحاد ملت، هم مسئولین دولتی، هم مسئولین قضايی، هم مسئولین قوه مقننه یک وظایفی دارند، الزاماتی دارند، این الزامات را اگر انجام بدهند، تولید [رونق میگیرد]. من حالا مقداری از این الزامات را عرض میکنم، من میگویم، برای اینکه این افکار عمومی مردم نسبت به این مسئله آگاه بشوند و بدانند، ما بنبست نداریم. ما راهی که نتوانیم حرکت کنیم و پیش برویم نداریم. ما میتوانیم پیش برویم، یک خرده بايد به خودمان تحرک ببخشیم. یکی از الزامات، مدیریت کارآمد و متعهد و متدین است. مسئولان بالای کشور، برای بخشهایی که به تولید ارتباط پیدا میکند، مدیریتهای کارآمد بگذارند، مدیریتهای بانشاط، با حال؛ مدیریتهای علاقهمند، پرانگیزه، قوی. یکی از الزامات این است که [این] دست مسئولان ارشد کشور است.
یکی از کارها، دخالت دادن مردم در کار تولید است. مردم باید در کار تولید [دخالت داده بشوند]. ما سیاستهای اصل ۴۴ را که چند سال پیش ابلاغ کردیم، همه کسانیکه در مسائل اقتصادی صاحبنظر بودند گفتند این یک انقلاب در کار سیاسی است. خب همین را دنبال کنند، مردم را دخالت بدهند. جمهوری اسلامی در کار جنگ و دفاع از کشور -که معمولاً کار جنگ و دفاع از کشور و دفاع از مرزها کار دولتهاست، کار مردم نیست؛ کار ارتشهاست، کار دولتهاست- با مدیریت درست و با گزینشهای صحیح توانست مردم را بسیج کند، وارد این میدان کند و جنگ را ببَرد. وقتی مردم در کار دفاع از مرزها وارد میدان شدند -کاری که مربوط به دولتها و مربوط به ارتشهاست- توانستند پیش بروند. بسیاری از برجستگان نظامی ما، مردمی و بسیجیاند، بسیجی بودند و بسیجی هم مبارزه کردند، بسیجی هم شهید شدند خب کار اقتصاد به طریق اولی[همینطور است]. کار اقتصاد یک کار مردمی است، اگر در زمینه مسائل اقتصادی مردم را در میدان وارد بکنیم و مردم نقشآفرین بشوند در میدان اقتصاد و میدان تولید، یقیناً پیش خواهد رفت. این هم یکی دیگر از الزامات.
یکی از الزامات، صادرات است که مسئولین دولتی باید فعال بشوند. گزارشی به دست من رسید از مسئولین دولتی که متأسفانه عمده صادرات کشور ما بلکه عمده معاملات تجاری ما از صادرات و واردات، با پنج یا شش کشور است، خب این خطاست، این خلاف اقتصاد مقاومتی است. ما در بندهای اقتصاد مقاومتی روی این هم تکیه کردهایم. یکی از سیاستهای اقتصاد مقاومتی همین است؛ گسترش صادرات و گسترش طرفهای صادراتی ما. اینکه ما به پنج کشور یا شش کشور اکتفا بکنیم و خودمان را محدود بکنیم [صحیح نیست]، این تحرک مسئولین را لازم دارد؛ چه در سیاست خارجی، چه در بخشهای دیگر.
یکی دیگر، امنیت سرمایهگذاری است که این کار ضابطین قوه قضائیه و کار نیروهای امنیتی است، باید کاری کنند که امنیت سرمایهگذاری محفوظ باشد. یکی از کارهای مهم، ثبات سیاستهاست؛ قوانین، قوانین دائماً در تغییر نباشد که این کار، کار مجلس شورای اسلامی است. اولاً مقررات و زوائد دستوپاگیر را بردارند، ثانیاً ثبات در قوانین ایجاد کنند و هر روز یک قانون جدیدی نیاورند که نتواند [سرمایهگذاری شود.]
این مسئله امنیت اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری که عرض کردم، خیلی مهم است. گاهی ما در این زمینهها کوتاهی کردهایم. فرض بفرمایید در یک نقطهای از کشور، یک سرمایهگذاری و یک سروصدایی به پا میشود، صداوسیما هم وارد میشود و تبلیغات میکنند، مردم [هم] میآیند طلا و خانه و پول و همهچیزشان را خرج میکنند و صرف سرمایهگذاری میکنند، بعد معلوم میشود در آن تقلب بوده است! خب این خلاف امنیت اقتصادی است. بايد امنیت تولید را حفظ کرد. بنابراین اینها چیزهایی است که جزو الزامات حتمی برای تولید است.
-یکی از مسائل بسیار مهم در مسئله تولید داخلی، احساس مسئولیت آحاد مردم است. حالا بنده طرف مردمم، من خواستههای مردم و مطالبات مردم را عرض میکنم اما این را هم مردم عزیز ما بدانند که کار، فقط به عهده مسئولین نیست، [بلکه] کار به عهده خود مردم هم هست. اینکه ما روی تولید داخلی تکیه میکنیم، خب حتماً مصرف داخلی هم مورد توقع است. چرا مردم به مصرف تولیدات داخلی کمتوجهی میکنند؟ البته خوشبختانه در این اواخر یک کارهایی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از فروشگاهها فقط تولید داخلی را عرضه میکنند. مصرفکننده ایرانی برای آن چیزهایی که در داخل تولید میشود، ارجحیت قائل باشد و دنبال اسم خارجی و مارک خارجی و نام خارجی ندوند، یکی از توقعات این است.
یکی از توقعات این است که جوانهای عزیز ما واقعاً دنبال کار باشند و بیحالی و بیمسئولیتی وجود نداشته باشد. یکی از کارهایی که واقعاً بر عهده عموم مردم است، همین مسئله احساس مسئولیت است،باید احساس مسئولیت بکنند. یک نمونه از بیمسئولیتی، این است که در کار برخی از اجناس و اقلام صادراتی -که در این زمینه به ما خبر میرسد- بعضی از صادرکنندهها کاری میکنند که آن مشتری بیرون کشور را نسبت به تولید داخلی ما بدبین میکنند، مثل اینکه فرض کنید ما در جعبه پرتقال، آن [ردیف] رو، پرتقال درشت و خوب بچینیم، آن زیر پرتقال پوسیده و ریز بگذاریم. آنچه در صادرات ما انجام میگیرد، بايد نماینده و نمودار حسن عمل و صحت عمل ایرانی باشد، اگرچنانچه اینجور عمل نکنیم، بیمسئولیتی است. [وقتی] جنس نامرغوب را بفرستیم، خب معلوم است که بازار صادراتی از بین خواهد رفت. بنده از کارآفرینان کشور دعوت میکنم که وارد میدان تولید و کار بشوند و انشااﷲ در این زمینه کار انجام بدهند.
دو مسئله مهم در زمینه تولید وجود دارد: یکی مسئله واردات است، یکی مسئله قاچاق است. من قبلاً هم این را گفتهام، تذکر دادهام، الان هم مجدداً عرض میکنم. واردات کالاهایی که در داخل بهقدر کافی تولید میشود، بايد بهصورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود، آنچه در داخل تولید میشود، از خارج وارد نشود. اینکه ما نگاه کنیم ببینیم کالاهای مصرفی ما، از خوراک گرفته تا پوشاک تا وسایل منزل تا کیف و کفش بعضی از بانوان، تا وسایل مدرسه و دفتر و قلم و امثال اینها از خارج بیاید، این مایه شرمندگی است! انسان احساس شرم میکند؛ هم در مقابل تولیدکننده داخلی احساس شرم میکند، هم در مقابل آن کسی که این جنس را از بیرون برای ما میفرستد. با این امکاناتی که در کشور هست، نگذاریم این راه به این شکل ادامه پیدا بکند، واقعاً جلوی واردات بهمعنای واقعی کلمه گرفته بشود. بعضی از اجناس اساسی هست که در داخل قابلیت تولید دارد اما درعینحال وارد میشود، درحالیکه میشود در اینجا تولیدش کرد، ولو امروز نداریم و امروز تولید نمیشود اما قابل تولید کردن است. بنده چند سال قبل از این شنیدم که علوفه را وارد میکنند. گفتیم خب علوفه که واردکردنی نیست، با اینهمه مراتع و مزارع و مانند اینها؛ گفتند علوفه احتیاج به فلان جنس دارد که این جنس در داخل کشور تولید نمیشود. گفتیم خب تولید کنید! یک جنس کشاورزی را -حالا بنده یادداشت دارم و اسمش هم مشخص است، نمیخواهم حالا بهخصوص اسم بیاورم- میتوان تولید کرد و در داخل قابل تولید است، خب تولید کنید که مجبور نباشید علوفه گوسفندان خودتان را از خارج وارد بکنید. [پس] یکی مسئله واردات است که خیلی مهم است.
یکی [هم] مسئله قاچاق است. قاچاق کالاها بسیار مهم است. گفته میشود ۱۵ میلیارد دلار صرف قاچاق میشود؛ این عدد، حداقلی است که امروز گفته میشود، این خیلی رقم بالایی است، تا ۲۰ میلیارد و ۲۵ میلیارد هم گفته میشود! اینها ضربه به اقتصاد کشور است، جلوی قاچاق باید گرفته بشود، البته آن کسانی که مسئول مبارزه با قاچاقند، سوراخ دعا را گم نکنند! ما میگوییم بروید با باندهای قاچاق مبارزه کنید. من میگویم از مبادی رسمی کشور که جنس قاچاق وارد میشود، آن کسی که مأمور این کار است، خیانت نمیکند، [بلکه] کوتاهی میشود، خیانت نیست. به بنده گزارش دادند که از فلان بندر -یک بندر مشخصی- در روز مثلاً 3 هزار تا 5 هزار کانتینر وارد کشور میشود. از مجموع این 3 هزار یا 5 هزار، فقط ۱۵۰ کانتینر بازدید میشود! خب چرا؟ بقیه بازدید نمیشود و میآید؛ وقتی داخل انبار رفت، معلوم میشود که جنس قاچاق است که وارد شده است؛ [آن هم] از مبادی رسمی کشور! حالا آنچه از مرزهای غیررسمی وارد میشود که بحث دیگری است یا از مناطق آزاد همینجور، باید جلوی اینها گرفته بشود و میتوانیم. من به رئیسجمهور محترم همین را گفتم و تذکر دادم که آن کسانی که صاحبنظر و مطلعند، گفتند که ما میتوانیم وسایلی بیاوریم که همین کانتینر را بدون اینکه احتیاج به توقف داشته باشد، در حال عبور بازدید کند، خب این ابزار را به وجود بیاورند؛ اگر لازم است بخرند یا وارد کنند یا تولید کنند. ما میتوانیم جلوی قاچاق را بگیریم. بنابراین یکی از مسائل مهم قاچاق است. مقصود ما این است، نه چیزهای جزئی، اینکه بروند در بازار رضای مشهد سراغ فلان فروشنده انگشتر نقره که «تو قاچاق وارد کردی» یا دم مرز، مثلاً فرض کنید [بروند سراغ] فلان خانواده را که با یک مختصر جنس کوچکی که از اینطرف مرز به آنطرف [میبرد]، زندگیاش دارد میگذرد، مسئله اینها نیست، مسئله، آن حرکت عظیم قاچاق است.
در انتخابات مر قانون باید عمل شود
اما مسئله انتخابات، برادران و خواهران عزیز! انتخابات در کشور ما بسیار مهم است، نهفقط انتخاب ریاست جمهوری، انتخابات مجلس هم همینجور است، انتخابات شوراها هم همینجور است. انتخابات یکی از دو رکن مردمسالاری دینی است. مردمسالاری دینی روی دو ستون ایستاده است؛ یکی از این دو ستون رأی مردم است، انتخابات است. ما به برکت انتخابات به دنیا فخر میفروشیم. دشمنان برای کوبیدن ملت ایران و جمهوری اسلامی انتخابات ما را ندیده میگیرند و متهم میکنند. این نشان میدهد انتخابات خیلی مهم است. انتخابات بسیار مهم است. مایه عزت ملی است. مایه تقویت ملت ایران است، مایه آبروی ملت ایران است. البته در باب انتخابات انشاءالله من باز هم صحبت خواهم کرد. آنچه امروز در[باره] مسئله انتخابات عرض میکنم این است که این یک پدیده اقتدارآفرین است. مردم دنیا، صاحبنظران دنیا در مقابل فکر مردمسالاری دینی که در دنیا مطرح شد، مجذوب شدند. در مقابل مکاتب گوناگون مثل لیبرالیسم و کمونیسم و فاشیسم و امثال اینها، امام بزرگوار مردمسالاری دینی را که همان جمهوری اسلامی است، وارد میدان کرد و ملتها را و خواص را در همه امکنه عالم، در همه کشورهای دنیا مجذوب خود کرد. این مردمسالاری دینی متکی است به انتخابات و باید در انتخابات واقعاً ملت ایران بدرخشد. آنچه من عرض میکنم و در درجه اول برای این حقیر مهم است، شرکت عمومی در انتخابات است و [اینکه] همه آحادی که میتوانند رأی بدهند و مشمول قانونند وارد انتخابات بشوند و انتخابات را پرشور کنند، این اولین خواسته و مهمترین خواسته ماست.
آنچه در مورد انتخابات من عرض میکنم این است که در امر انتخابات مر قانون باید عمل بشود. نتیجه انتخابات ملت هرچه شد، این معتبر است، این قانون است. بنده در انتخاباتها دخالت نمیکنم؛ هیچوقت به مردم نگفتهام و نمیگویم این کس را انتخاب کنید، آن کس را انتخاب نکنید. فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند. هرکس بخواهد با نتیجه آراي ملت دربیفتد، بنده در مقابلش میایستم. در سالهای گذشته و انتخاباتهای گذشته هم همینجور بوده، در سال ۷۶ در سال ۸۴ در سال ۸۸ در سال ۹۲؛ بعضی مقابل چشم مردم بوده و مردم مطلع شدهاند، بعضی را هم مردم مطلع نشدهاند اما این حقیر در جریان قرار گرفتهام. در همه این سالهایی که شمردم، کسانی بودند که میخواستند در مقابل انتخابات بایستند که در سال ۸۸ آشکار شد و آمدند در میدان اردوکشی کردند، و در آن سالهای دیگر جور دیگری [بود]. در همه این سالها بنده ایستادم و گفتم نتیجه انتخابات مردم هرچه هست باید تحقق پیدا کند، این آنجایی است که من در امر انتخابات دخالت میکنم و در مقابل مخالفین و معارضین انتخابات میایستم اما در بقیه امور دیگر نه، باید مر قانون عمل بشود؛ مردم تشخیص بدهند و حرکت کنند.
من پیشبینیام این است که به توفیق الهی انتخابات ما انتخابات پرشوری خواهد بود، انتخابات فراگیری خواهد بود. امیدواریم انشاءالله نتیجه انتخابات هم -چه در شوراها، چه در مورد ریاست جمهوری- چیزی باشد که موجب رضای الهی و سعادت ملت ایران باشد و من میگویم انتخابات را خوب برگزار کنید، ملت سرافراز خواهد شد، ملت با انتخابات خوب پیش خواهد رفت و دشمن هم به توفیق الهی هیچ غلطی نمیتواند بکند.