سال 95 سال جالبي براي ورزش ايران بود، سالي كه نه آنچنان موفق بوديم و نه آنچنان شكست خورده، در برخي ميادين و رشتهها كه توقع درخشش داشتيم ناباورانه باختيم و در برخي ديگر كه چندان اميد نداشتيم نتايج چشمنوازي كسب كرديم، در برخي ديگر هم كار خودمان را كرديم و نتايج و موفقيتهاي قبلي را تكرار كرديم. با اين اوصاف سلطانيفر، وزيري كه چند ماه قبل جانشين محمود گودرزي، وزير سابق ورزش شد، معتقد است نتايجي كه در سال 95 براي ورزش به دست آمد به خصوص نتايج كسب شده در المپيك ريو ميتوانست خيلي بهتر از اينها باشد.
البته وزير ورزش بحث ناداوريهاي صورت گرفته براي ورزشكاران ايران را در خصوص نتايج به دست آمده و برخي شكستها بيتأثير نميداند، اما جناب سلطانيفر گويا فراموش كرده كه بيشتر اين عدم نتيجهگيريها و شكستهاي تلخ به سبب عدم توجه و رسيدگي لازم و شايسته به وضعيت ورزشكاران و رشتههاي مدالآور بوده است.
سلطانيفر در حالي جانشين گودرزي در وزارت ورزش شد كه رشتههاي المپيكي و مدالآور ايران چون دووميداني، تيراندازي، تكواندو و حتي كشتي با مشكلات ريز و درشت نرمافزاري و سختافزاري و مديريتي مواجهه بودند، به عنوان مثال ميتوان تيراندازي را نام برد كه حتي هنوز بعد از گذشت ماهها از المپيك از نداشتن فشنگ رنج ميبرند و به اصطلاح خشك تمرين ميكنند، بقيه رشتهها هم كه تكليفشان روشن است و اين روزها همه ميدانند كه اين رشتهها با چه معضلاتي روبهرو هستند و اگر حرفي نميزنند شايد به اين جهت باشد كه خوب ميدانند آنچه به جايي نميرسد، فرياد است پس سكوت را بهترين راهحل ميدانند.
بله، جناب وزير نتايج ايران در سال 95 به ويژه در المپيك ميتوانست بهتر باشد، به شرط آنكه وزارتنشينان وقت بيشتر از آنكه حرف بزنند، عمل ميكردند و به زير و روي ورزش و رشتهها و ورزشكاران مدالآور رسيدگي ميكردند، آن وقت بهطور قطع نتايج به دست آمده بسيار بهتر و قابل تقديرتر از چيزي بود كه امروز ميبينيم، به هر حال آنچه مشخص است در روزهاي پاياني سال، همه چيز تمام شده كارنامه ورزش نيز كاملاً مشخص است، كارنامهاي با دو وزير، ورزش سال پرافت و خيز خود را با گودرزي شروع كرد و با سلطانيفر به پايان ميبرد، اما...
سال پيشرو دستكمي از سال رو به پايان ندارد. سلطانيفر امروز در حالي ميگويد عملكرد و نتايج ورزش ميتوانست بهتر از اين باشد كه مشكلات رشتهها و ورزشكاران مدالآور همچنان پابرجاست، همچنان تمامي ورزشكاران منتظر تحقق برخي وعدهها هستند، همچنان مشكلات رسيدگي و تمرين و رقابتهاي تداركاتي برجاي خود باقي است و كنار هم گذاشتن تمامي اين نواقص اين واقعيت را بيان ميكند كه در پايان سال 96 نيز ميتوان نشست و اينگونه حرف زد كه ميتوانستيم بهتر از اين نتيجه بگيريم، ولي خب اسير ناداوري شديم!
سؤال اينجاست ورزش ايران و مديران ريز و درشت آن تا چه زماني قرار است مشكلات و نارساييهاي مربوط به خود را به گردن داوري بيندازند، در اينكه در برخي رشتهها و رقابتها حق ورزشكار ايراني خورده شده، هيچ شك و شبههاي وجود ندارد، اما از قديم گفتهاند كه يك سوزن به خود بزن و يك جوالدوز به ديگران، پس بهتر است آقايان وزارتنشين به جاي اينكه اينگونه نتايج را نقد كنند و با ربط و بيربط همه چيز را به هم بدوزند، قدري به حال و روز ورزش برسند، قدري به فكر رفع و رجوع مشكلات و معضلات باشند تا كارنامه ورزش كشور در سال 96 حداقل بهتر از سال 95 باشد، به گونهاي كه در پايان سال با افتخار بگوييم به آنچه ميخواستيم دست پيدا كردهايم و حالا ميخواهيم بهتر از سال پيشرو بينديشيم.
جناب سلطانيفر، درست است نتايج المپيك ريو ميتوانست بهتر باشد، ولي نشد. اين خود زنگ خطري است براي وزارت شما كه اگر قرار است پا جاي پاي رؤسا و وزراي قبل بگذارد، آن وقت شايد وزير بعدي همين حرف را در خصوص دوران شما به زبان بياورد.