تا زماني كه ارتقاي اساتيد فقط بر پايه ارائه مقاله استوار است نميشود انتظار پيشرفت علمي كشور را داشت. يكي از اساتيد دانشگاه صنعتي شريف كه پنج اختراع ثبت شده داشت چند سال پيش دو تا از اختراعاتش را رئيس وقت دانشگاه به يكي از اساتيد برجسته دانشگاه ارجاع داد. آن استاد پس از بررسي پيشنهاد كرد كه اين دو اختراع به عنوان دو طرح ملي اجرا شود. نامهاي به معاون آن وقت رئيسجمهور نوشتند كه به عنوان طرح ملي اجرا شود. اما آن فرد ترفيع ساليانه نگرفت، چون مقاله نداشت، در حالي كه تأثير اختراعاتش براي كشور ميتوانست بيش از تعدادي مقاله باشد.
يكي از اساتيد خيلي خوب و مؤمن دانشگاهمان، كه زماني معاون آموزشي دانشگاه بود، اخيراً برايم نقل كرد: من از يك دانشگاه امريكايي فارغالتحصيل شدم ولي بعد از گذشت سالها وقتي براي فرصت مطالعاتي به آن دانشگاه رفتم، ديدم يكي از اساتيد دوران تحصيلي من كه نه درس دادنش خوب بود و نه مقاله مينوشت حالا پروفسور شده بود. از استاد راهنمايم علت آن را جويا شدم. پاسخش اين بود كه اين استاد كتابي نوشته كه حالا در اكثر جاها كتاب درسي شده است. به همين خاطر براي قدرداني از او به وي سمت پروفسور دادند.
او در تعريفهايش درباره يكي ديگر از اساتيدش نيز صحبت كرد كه همان وضعيت را داشت و حالا پروفسور شده بود. علت ارتقاي او نيز اين بود كه نيروي دريايي امريكا وسيلهاي را به آن دانشگاه سفارش داده بود و آن استاد آن را ساخته بود، وسيلهاي كه بسيار مؤثر و كارساز بود. به همين خاطر نيروي دريايي امريكا به دانشگاه نامه نوشته بود و خواستار بهترين تشويق براي اين استاد شده بود. بنابراين راهي كه طي كردهايم اشتباه است و من اين را استعماري ميبينم كه اجانب توسط عواملشان به ما تحميل كردند.