کد خبر: 842748
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۸
گفتگو با دكتر نوذر شفيعي، استاد دانشگاه و كارشناش ارشد مسائل شبه قاره هند
اقدام تازه دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريكا مبنی بر صدور دستور تدوین طرحی برای مبارزه با گروه تروريستي داعش تا نابودی کامل آن، قدمی در مسیر تحقق وعده انتخاباتی او محسوب می شود

نويسنده: روح الله صالحي

اقدام تازه دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريكا مبنی بر صدور دستور تدوین طرحی برای مبارزه با گروه تروريستي داعش تا نابودی کامل آن، قدمی در مسیر تحقق وعده انتخاباتی او محسوب می شود؛ اما اینکه این اقدام در نهایت بتواند روش امریکا در مبارزه با تروریسم و به طور مشخص، داعش را تغییر دهد و ابهام ها و پرسش های سنگین موجود در این زمینه را برطرف کند، هنوز محل تردید است. دكتر نوذر شفيعي، استاد داشنگاه و كارشناس ارشد مسائل شبه قاره هند، در گفتگو با جوان گفت:«به رغم اعلام موضع ترامپ براي مقابله با داعش ممكن است ساختارهاي امنيتي آمريكا اين اجازه را ندهد تا با اين گروه مقابله كند». شفيعي درباره افزايش حضور نيروهاي آمريكايي در افغانستان گفت كه اين اقدام آمريكا بيشتر براي تسلط بر منابع غني افغانستان و براي مهار چين در افغانستان انجام مي ­شود.

براي بررسي تحولات افغانستان به نوذر شفيعي به گفتگو نشستيم تا به سوالاتي در اين زمينه پاسخ دهيم.

دونالد ترامپ گفته است كه مي خواهد نيروهاي بيشتري را به افغانستان اعزام كند و قرار است اين نيروها به زودي به اين كشور اعزام شوند. باتوجه به اينكه بر اساس توافق امنيتي واشنگتن- كابل قرار بود نيروهاي آمريكايي به مرور زمان كاهش پيدا كنند اما اكنون اين نيروهاي درحال افزايش هستند. به نظرتان الآن چه مسائلي در افغانستان سبب نگراني آمريكا شده است كه با گذشت دو سال از خروج نيروهايش بار ديگر سعي دارد نيروهاي بيشتري را به افغانستان بفرستد. هدف آمريكا از اعزام نيروهاي جديد در چه راستايي انجام مي شود. چراكه بايد توجيه و بهانه اي براي حضور بيشتر در افغانستان داشته باشد تا هم دولت افغانستان و هم قدرتهاي منطقه اي را مجاب كند؟

اولين نگراني آمريكا ناشي از شكنندگي ثبات در افغانستان است و آمريكايي ها بيش از همه اين مسئله را مي دانند. باتوجه به تقويت و افزايش نفوذ گروه هايي مثل طالبان و داعش در افغانستان، ثباتي كه در سالهاي اخير ايجاد شده است، شكننده به نظر مي رسد و دولتي كه الان سر كار است هر لحظه احتمال فروپاشي آن وجود دارد. دولت فعلي قرادادي است يعني با عبدالله عبدالله، رئيس اجرايي و گلبدالدين حكمتيار رهبر حزب حكمتيار قرارداد بسته است و اگر طالبان حاضر به صلح باشد با آن هم قرارداد خواهد بست و هيچ تضميني هم وجود ندارد كه اين قرادادها پايدار باشند و از طرفي تركيب دولت نيز قوميتي است. از اينرو، حفظ دولت و ثبات افغانستان براي آمريكايي­ها مهم است و تلاش مي كنند از فروپاشي آن جلوگيري كنند.

آمريكايي ها تلاش مي كنند كه دولت افغانستان متمايل به آمريكا باقي بماند تا بتوانند منافعشان را تامين كنند. يك افغانستان بي ثبات منبع پرورش راديكاليسم مسلحانه است و حوادث 11 سپتامبر از همين راديكاليسم به وجود آمد. از منظر ثبات هژمونيك، همانگونه كه غربي ها ايران و چين را محدود مي­كنند، افغانستان را نيز بايد از منظر راديكاليسم چاره اي بينديشند.

آيا افغانستان فعلي با افغانستان چند دهه قبل تفاوت هايي دارد. همانگونه كه مي دانيد افغانستان هميشه از نوعي بي ثباتي داخلي رنج مي برد و به نظر نمي رسد كه تفاوت هاي چنداني نسبت به دوره هاي گذشته ايجاد شده باشد. پس دليل اصلي كه آمريكايي ها اين همه اصرار دارند تا حضور قدرتمند خود را در اين كشور حفظ كنند، چيست؟

بله تفاوت ها وجود دارد. الآن افغانستان غني ترين منابع اورانيوم جهان را دارد. در افغانستان ذخاير عظيم نفت و گاز وجود دارند، سنگهاي معدني و آهن در اين كشور به فراواني يافت مي شود. همچنين در شمال افغانستان بویژه در پایین دست حوزه آمودریا منابع غنی هیدروکربن وجود دارد كه اهميت اين كشور را افزايش داده است و اين مسئله براي واشنگتن بسيار مهم است كه بتواند بر اين منابع تسلط پيدا كند.

پس آمريكا در تلاش است اولا، از شكنندگي دولت افغانستان جلوگيري كند، دوم از منابع غني اين كشور بهره برداري كند و سوم، از ظرفيت ژئوپلتيكي افغانستان بهره برداري كند. الآن محور هند و آمريكا با هم هستند، محور چين و پاكستان و محور روسيه، چين و ايران نيز باهم هستند و بيشترين تعامل و همكاري را بايكديگر دارند. پس انگيزه هاي ژئوپلتيكي، سياسي- داخلي و اقتصادي وجود دارند كه همه كشورها را به تعامل و حضور در افغانستان وادار ساخته است. از سال 2014 كه نيروهاي ناتو و آمريكا نيروهاي خود را از افغانستان خارج كردند يك نگاهي به دست اندازي به داخل افغانستان شكل گرفت و همه كشورها سعي دارند تا نفوذ خود را در اين كشور افزايش دهند.

الآن در وضعيت بي ثبات افغانستان آمريكا چگونه مي خواهد از ظرفيتهاي اقتصادي و داخلي افغانستان بهره برداري كند؟ ايا برنامه هايي براي استفاده از اين ظرفيتها دارند؟

سياست را نبايد به يك دوره چند ساله محدود كرد بلكه بايد يك دوره 10 تا 50 ساله بايد در نظر گرفت. آمريكايي ها از سال 1357 افغانستان را مديريت كردند و پس از چند دهه توانستند تا دولتي طرفدار خودشان در اين كشور روي كار آوردند. الآن چيني ها باتوجه به مسئله همسايگي با افغانستان از لحاظ اقتصادي قدرت زيادي در افغانستان دارند و همانگونه كه به صورت نرم آسياي مركزي را از كنترل روسيه درآوردند به همان صورت مي توانند افغانستان را از كنترل آمريكا خارج كنند و بنابراين بخشي از نگراني آمريكا در افغانستان به حضور فعال چين مربوط مي شود تا اجازه ندهد چين قدرت هژمونيك آمريكا را به چالش بكشد.

پس شما معتقد هستيد كه تهديد چين براي آمريكا در اولويت قرار دارد؟

بله، بزرگترين تهديد آينده آمريكا چين است. رفتار يك قدرت هژمون در مقابل قدرت نوظهوري كه مي خواهد قدرت هژمون را به چالش بكشد يا استفاده از قدرت نظامي است كه ترامپ تا حدي سعي داشت از آن استفاده كند كه ديد اوضاع چندان مطلوب نيست. يا ايجاد محدوديت و محصور كردن است و يا ايجاد بي ثباتي در دورن كشور است. در آينده مناطق بي ثبات چين مثل «سين كيانگ، تبت و تايوان» فعال خواهد شد و تشديد جنبش دموكراسي خواهي در چين براي آن نيست كه در چين دموكراسي حاكم شود بلكه براي بي ثبات كردن چين است تا اين كشور نتواند در چنين محيط بي ثباتي رشد و توسعه پيدا كند. چيني ها مي خواهند محيط ارام باشد اما آمريكا مي خواهد اين بي ثباتي را ايجاد كند.

پروژه داعش در افغانستان تا چه حد در افزايش نظامي آمريكا در افغانستان تاثيرگذار بوده است. آيا اين گروه تروريستي عاملي براي افزايش حضور آمريكا است و استراتژي دولت جديد آمريكا در مقابل اين گروه چيست؟

داعش در افغانستان حضور دارد و عملياتهايي را انجام مي دهد و حتي به عضوگيري در اين كشور نيز اقدام مي كند. داعش در افغانستان در بلندمدت براي ما تهديداتي را ايجاد خواهد كرد. عمليات هاي تروريستي كه در جنبش روشنايي و همچنين عمليات تروريستي در عاشورا را داعش انجام داد كه نشان مي دهد يك موج ضد شيعي آشكار در بين داعشي ها وجود دارد كه يكي از تفاوت هاي بين طالبان و داعش همين است. در مورد درجه تعارض با شيعيان، گروه طالبان ملايمتر هستند و داعش تندروتر هستند. داعش يك پروژه از پيش طراحي شده كه از سال 2014 طراحي شده است تا از اينرو به موقعيت ژئوپلتيكي افغانستان تسلط داشته باشند.

باتوجه به اينكه دونالد ترامپ بارها گفته است كه هدفش مقابله با داعش است، شايد ساختارهاي امنيتي، سياسي، ساختارهاي دموكراتيك مردمي و افكار عمومي بين المللي با آمدن ترامپ اجازه بدهد تا مقابله با داعش را در دستور كار قرار دهد اما ممكن است ساختارهاي داخلي و امنيتي داخل آمريكا اين اجازه را ندهد كه ترامپ با داعش مقابله كند و اين نكته مبهم در سياست هاي آمريكا در قبال داعش است.


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار