در ابتداي نامه محسن رضايي به رئيسجمهور آمده است: جنابعالي و جمعي از دوستان شما، چندي قبل، با ادبيات جديدي از جنگ و ضدجنگ، سخن گفتيد، به دليل خطرات استفاده از اين نوع ادبيات براي امنيت ملي، مناسب ديدم، برادرانه و دلسوزانه، نكاتي را در قالب مكتوب، يادآور شوم. با استقرار دولت ترامپ در امريكا و تحركات اسرائيل و عربستان سعودي، شرايط منطقه تغيير كرده و نيازمند مراقبت بيشتري از سوي دولت شماست.
تجربه اين ملت نشان داده كه هرگاه دولتي جمهوريخواه در امريكا بر سركار آمده و همزمان در ايران، دولتي با مشي ليبرال بر سركار باشد، فشارهاي سنگيني بر جمهوري اسلامي واردشده و همچون چكش و سندان، منافع ملت ايران را تحتفشار قرار داده است. رضايي افزوده است: بيشك اگر جنابعالي با زبان جديدي با آقاي ترامپ سخن نگوييد، ممكن است، رفتار فعلي جنابعالي از سوي حاكمان ايالاتمتحده، اظهار ضعف تلقي شده و تصور كنند كه هر نوع فشاري بر دولت ايران، مؤثر واقع ميشود. كما اينكه سخنگوي دولت جديد امريكا، اعلام كرد كه هشدار ما باعث شد ايران از پرتاب ماهواره، عقبنشيني كند.
وي تصريح كرده است: در شرايط فعلي برخي معتقدند نبايد آقاي ترامپ را تحريك كرد كه بيشك، اين سخن درستي است ولي نبايد او را به رفتارهاي غيرمعقول نيز اميدوار نمود كه اين خود، يك هنر است. اگر دو گانه جنگ و ضدجنگ جنابعالي در عصر اوباما ميتوانست دستاوردي داشته باشد، اين ادبيات در زمان دولت فعلي امريكا، ممكن است موجب سوءاستفاده جنگطلبان امريكايي و اسرائيلي شود چراكه هر سخن، جايي و هر نكته مكاني دارد و بيشك، امروز موقعيت ما نسبت به دولت ديروز امريكا تغيير كرده است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه نامه خود به روحاني نوشته است: جنابعالي واقف هستيد كه نتانياهو، اين فتنهگرِ منطقه و قاتل هزاران كودك، با كمك آلسعود، درصدد ماجراجويي و تحريك ترامپ عليه ايران، سوريه و عراق است. در چنين شرايطي، آيا سخن گفتن از يك گروه موهوم، در داخل كشور، بهعنوان عامل جنگافروزي، تأييدي براي آنها نخواهد داد؟ به فرض، اگر افرادي قليل و غيرمسئول در داخل كشور، چنين افكاري عليه منافع ملي و امنيت ملت داشته باشند، باوجود رهبري حكيم و انقلابي و مردمي بصير و آگاه و مسئولان امنيتي و نظامي دلسوز و توانمند و عاقل، آيا چنين تصويرسازي غيرواقعي، محلي از اعراب دارد؟ بنابراين اگر هم تهديدي موجود باشد از سوي جنگ افروزانِ منطقه، يعني اسرائيل و عربستان است.
ثانياً آنها با اين تهديدات قصد دارند كه به جنگِ اصلي خود عليه ما كه جنگ اقتصادي است كمك كنند. پيشنهاد ميشود جنابعالي در اظهارات خود بهجاي اين ادبيات، بر جنگ اصلي عليه اين ملت، تمركز كنيد؛ يعني همان جنگ تمامعيار اقتصادي كه بهصورت ناجوانمردانهاي عليه مردم ما جريان دارد و با چاشني ناكارآمدي و بيتدبيري مسئولان، مادر شهيد را به دستفروشي واداشته و همسر جانباز دفاع مقدس را به خودسوزي رسانده است. محسن رضايي در ادامه نامه خود از رئيسجمهور پرسيده است: اگر از اين جنگ، سخني به زبان نياوريد و به تهديدات منطقهاي هم اشاره نشود و درنتيجه، توپ در ميدان خودمان به چرخش درآيد و از يك جنگ فرضي و غيرواقعي، سخن به ميان آيد، نتيجه آن چه خواهد بود؟ بيترديد صحنه اصلي مبارزه كه اقتصاد و تهديدات ناشي از آن است به كنار گذاشته ميشود و ركود ادامه مييابد و درنتيجه بهجاي استفاده از پشتوانههاي نظام و رهبري، خود را از آن محروم ميسازيد، مردم را به كمك فرانميخوانيد، درحاليكه اگر مردم و جوانان ما همچون دوران انقلاب و دفاع مقدس به صحنه بيايند، اين جنگ را به يك شكوفايي بزرگ اقتصادي تبديل ميكنند. رضايي به روحاني يادآور شده است: دوگانه جنگ و ضدجنگ جنابعالي، اگر شكل ديگري از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، بايد گفت كه اين بار، نهتنها كارساز نخواهد بود، بلكه زيان فراواني هم در پي خواهد داشت. چرا؟ كه اولاً زحمات و تلاشها و برنامههاي شما در مذاكرات با اوباما براي رفع تحريمها نتوانسته مشكلات اقتصادي را حل كند.
ثانياً امروز، طرف شما آقاي اوباما نيست و اگر صرفاً با شاكله حقوقداني زمان اوباما، با ترامپ روبهرو شويد ممكن است آنها تصور كنند كه فشار به ايران، جواب ميدهد و ميتوانند بدون پيامد و واكنشي هزينهبر از سوي ايران و روي ميز مذاكره، حرف خود را به كرسي بنشانند. وي در ادامه نامه خود با اشاره به كاهش ارزش پول ملي و نابسامانيهاي اقتصادي به رئيسجمهور گفته است: حال، اگر مشكلات جاري مردم براي جنابعالي روشنشده، بازخواني قصه سرهنگ و حقوقدان، اين بار، با دوگانه جنگ و ضدجنگ، واقعاً چه گرهي از كلاف سردرگمِ مشكلات مردم باز ميكند؟
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه آورده است: جناب آقاي روحاني! باوجود زحمات فراوانِ جنابعالي و جناب آقاي ظريف در موضوع برجام، بپذيريم كه اشتباهاتي هم داشتيد.
جنابعالي ميدانيد كه من و دوستانم با وجود انتقاداتي كه به برجام داشتيم، از مذاكرات حمايت كرديم و ترجيح داديم كه در شروع كار دولت جديد، با عدم پيگيري انتقادات خود، كمكي به دولت كرده باشيم. ولي شما اولاً سياست خارجي را محدود به برجام كرديد و ثانياً برجام را كه يك امر تاكتيكي بود، به مقولهاي راهبردي تبديل نموديد. رضايي در بخش ديگري از نامه خود تصريح كرده است: اشتباه غربزدههاي ايران، اين است كه بهجاي برخورد تاكتيكي با امريكا به دنبال يك رابطه راهبردي با ايالاتمتحده هستند، كه تجربه نشان داده سرابي بيش نيست و بايد از اين تجربه، درس عبرت گرفت. وي در پايان آورده است: خلاصه كلام اينكه اگر در فرصت تاريخي چند سال گذشته، دولت در كنار ديپلماسي سياسي و برجام به عنوان يك تاكتيك و نه راهبرد، همت اصلي خود را بر تبديل كردنِ تهديدات اقتصادي به يك فرصت تاريخي با بسيج سرمايههاي انساني و مالي داخلي متمركز كرده بود و سياست خارجي را در اختيار توليد و اشتغال و پول ملي ميگذاشت جامعه ما به يك شكوفايي كمنظيري دستيافته بود. بههرحال از گذشته بايد درس گرفت.
بياييم با اتحاد كامل و برادري و در مسير رهبري عاليقدر نظام و بهكارگيري تواناييهاي داخلي و بها دادن به مردم و اعتماد به جوانان كشور، دشمنان ايران اسلامي و ملت فداكارمان را در سومين گام انقلاب كه عبور موفقيت آميز از ايستگاه اقتصاد و فرهنگ است، به شكست كشانده، شگفتي ديگري را در كنار انقلاب و دفاع مقدس، رقم بزنيم.