نويسنده: پريناز مهرابي
استفاده بيهوده يا بيش از حد نياز خود را در هر وسيله يا ابزاري اسراف ميگوييم. مفهوم اسراف در مقولههاي متعدد به كار ميرود و قابل مشاهده است. با وجود اينكه در دين اسلام بر حقوق مالكيت تأكيد شده و هيچ مخالفتي با آن نميشود، اما افراد را از اسراف در مال خود نهي ميكند. به طوري كه قرآن اسرافكاران را در حد برادر شيطان دانسته است. الا ان اعطا المال فيذغير حقه تبذير و اسراف و هو يرفع صاحبه في الدنيا و يضيعه في الاخره مكرمه في الناس و بهينه عند الله: «آگاه باشيد. مال را در غير مورد استحقاق صرف كردن، تبذير و اسراف است. ممكن است اين عمل انسان را در دنيا بلند كند، اما مسلماً در آخرت او را پست و حقير خواهد كرد.»
وقتي به اين موضوع دقيقتر نگاه ميكنيم، ميبينيم كه مصرف بيش از اندازه در خريد لوازم لوكس و مجلل، خريدن گوشيها و لوازم الكترونيكي غيرضروري و گرانقيمت بدون اينكه نياز اساسي و مبرمي كه به آنها داشته باشيم، داشتن چند ماشين گرانقيمت و... به وفور مشاهده ميكنيم. اين در حالي است كه نه تنها در ماديات، بلكه در همه زمينهها بيمحابا اسراف ميكنيم، حتي در رفتارهايمان. به نمونههاي زير دقت كنيد.
اسراف در زمان
زمان مقولهاي است كه كمتر به آن توجه ميكنيم. گاهي اوقات اصلاً به اين موضوع فكر نميكنيم كه صرف كردن وقت خود در طول سالهاي گرانبهاي عمرمان، براي انجام كارهاي بيهوده يا حتي غيرضروري ما را در زمره اسرافكاران قرار ميدهد.
نداشتن هدف
بيهدفي نيز به نوعي اسراف است. چون از استعدادهاي ذهني و روحي و جسمي خود كه خداوند در اختيار ما قرار داده بهره لازم را نميبريم. به عنوان يك فرد بالغ در جامعه نميتوانيم در حد و اندازه خويش در مقولهاي پيشرفت كنيم و راهگشا باشيم. اين نيز نمونهاي بارز از اسراف است.
اسراف در تحصيلات اسراف در تحصيلات يعني اينكه وارد دانشگاهها ميشويم ولي به مقدار لازم و كافي از اساتيد و مربيان حرفهاي خود بهره لازم را نميگيريم. در واقع سالهاي عمر خود را فقط وقف گرفتن مدرك ميكنيم.
اسراف در سلامتيبرخي افراد از سلامت خود سوءاستفاده كرده و به بدن خود آسيب ميرسانند، حتي با كار كردن بيش از اندازه. مصرف چيزهاي مضر براي سلامتي عين اسراف است. مثلاً با مصرف سيگار، مواد مخدر و حتي خوردنيهاي مضر اسراف ميكنيم.
هزينه، فرصت، كالادر جوامع امروزي با مصرف كالاهاي متعدد رو به رو هستيم و بايد اين مسئله را مورد توجه قرار دهيم كه بالاخره منابع طبيعي روزي پايان مييابد، پس بايد نفس و وجود انسان را كه دوستدار تنوعطلبي است كنترل كرده و معيارهاي درست يك فرد سالم را در نظر بگيريم و از هر چيزي به مقدار تعادل و به اندازه مصرف كنيم، البته نه آن معيارمصرفي كه همه دارند و به قول خود تأكيد بر درستي آن ميكنند، معياري كه از لحاظ عقلي درست باشد و نياز واقعي ما را پوشش داده و متناسب با اقتصاد و فرهنگ جامعه ما باشد. به همين منظور دولتمردان و اقتصاددانان مفهوم «هزينه فرصت كالاها» را براي جوامع عنوان كردهاند. به اين منظور هر كالا و لوازمي با كيفيت مناسبتر و قيمت كمتر در كشور و ملتي كه از لحاظ موقعيت جغرافيايي و نيروي كار يا خدمات و تكنولوژي خاص برجسته است آن را به ميزان زيادي توليد كرده و به مابقي شهرها و كشورها و همسايگان اطراف خود صادر ميكنند. اين مسئله هم باعث افزايش ميزان صادرات كشور و هم افزايش ارتباطات كشورهاي همجوار ميشود و از لحاظ اقتصادي بسيار به صرفه و سودمند بوده و موجب صرفهجويي ميشود. مثل فرش ايران يا انواع خوراكيها كه با كيفيت بهتر و هزينه كمتر در كشور ما توليد ميشود.
اسراف در محيط زيست
در گذشته به نسبت كم بودن جمعيت و در نبود وسايل ارتباطي، پايين بودن آگاهي مردم، نبود تكنولوژي و... مردم حتي اگر بيرويه مصرف ميكردند كمتر نگراني در رابطه با كاهش يا اتمام منابع وجود داشت. ولي امروزه ما با بحرانهاي متعددي از لحاظ مصرف خود در منابع طبيعي و آلوده كردن و به نوعي نابودي محيط زيست خود روبهرو هستيم كه اين بارزترين شكل اسراف محسوب ميشود. ما در واقع بيرحمانه در حال بلعيدن محيط زيست خود هستيم!
آموزش و مشاركت براي مقابله با اسرافبا وجود تمامي آنچه گفته شد با كمك مردم و آموزشهاي مختلف در مدارس و خانوادهها و تبليغات مفيد در رابطه با نشان دادن تبعات و آسيبهاي بيشمار اسراف ميتوانيم گامهاي بزرگ و پر اهميتي در جهت مصرف درست و جلوگيري از اسراف بيرويه برداريم. مثلاً با پيشرفت دانش و صنعت و فناوريهاي لازم ميتوان روي مسئله بازيافت زبالههاي تر و خشك و... كارهاي زيادي انجام داد و از به هدر رفتن اين طلاي كثيف كه عدم مديريت آن تخريب زيادي را به محيط زيست وارد ميكند جلوگيري كرد. چرا با تفكيك كاغذهاي باطله به درختان و آيندگان خود فرصتي براي زندگي و تنفس سالمتر ندهيم؟
بدون شك هر خانوار ميتواند با مديريت و برنامهريزيهاي مناسب به سلامت محيط زيست و طبيعت كمك و در اين عرصه مشاركت كند. بياييم يك مصرفكننده عادي باشيم، يعني فردي كه در حد نياز خود مصرف ميكند، به جاي اينكه يك مصرفگراي صرف باشيم و فقط به دنبال مصرف كردن و تأمين نيازهاي خود باشيم.
در دورهاي كه مردم به خاطر چشم و همچشمي و رواج بسياري از مدهاي غلط به دنبال انتخاب درست و خريد هستند رعايت چند نكته ضروري است تا بتوانيم مطابق بودجه مالي خود و اولويتهاي خوب خريد كنيم. از خود بپرسيم نياز واقعي من چيست؟ قيمت محصول و هزينههايي را كه ميخواهيم مطابق بودجه خود بپردازيم، محاسبه كنيم. حتي قبل از خريد هر محصولي تحقيقات لازم براي اينكه چه محصولي با كيفيت و مرغوب است را انجام دهيم. با انجام اين برنامهريزيها خود را از دغدغههاي تبليغات و بازاريابي بسياري از شركتهاي سودجو و منفعتطلب خلاص ميكنيم. پايان كلام اينكه اگر دقت و بينش و آگاهي خود را در مصرف بالا ببريم، خودبهخود موجب اصلاح الگوي مصرف خواهيم شد.