کد خبر: 841626
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰
سرمقاله مدیر مسئول:
از مهم‌ترين خواص برگزاري انتخابات و مشاركت سياسي اين است كه همه منازعات، مدعيات، ايده‌ها و برنامه‌ها در معرض محك قرار گيرد و از فرداي انتخابات كه ايده و ادعاي برتر رخ‌نمايي مي‌كند، بايد بقيه به بازي مردم‌سالاري تن دهند و آرامش بر كشور حكمفرما شود.
دکتر عبدالله گنجی
از مهم‌ترين خواص برگزاري انتخابات و مشاركت سياسي اين است كه همه منازعات، مدعيات، ايده‌ها و برنامه‌ها در معرض محك قرار گيرد و از فرداي انتخابات كه ايده و ادعاي برتر رخ‌نمايي مي‌كند، بايد بقيه به بازي مردم‌سالاري تن دهند و آرامش بر كشور حكمفرما شود. تا 110 سال پيش در ايران شمشير تعيين‌كننده قدرت حاكم بود و مردم نيز در آن نظام سياسي با قاعده نظام ارباب – رعيتي معنادهي مي‌شدند. اكنون صندوق جايگزين شمشير شده و پايان‌دهنده به منازعات شناخته مي‌شود. مردم در نظام‌هاي جديد مالك كشورند و نظام دولت- شهروند جايگزين ارباب – رعيت شده است.

مقام معظم رهبري نيز مي‌فرمايد:«بايد انتخابات مايه آرامش در كشور شود.» اما وقتي به سمت انتخابات حركت مي‌كنيم احساس رواني كاهش آرامش بيشتر حس مي‌شود و بسياري نگران آنند كه در فرداي انتخابات صندوق پايان‌دهنده و فصل‌‌الخطاب نباشد. اين نگراني به صورت نهفته در مسئولان و نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي قابل درك است. علت چيست؟ براي پاسخ به اين مسئله مي‌توان «ماهيت» رقابت را مورد توجه قرار داد. در كشورهايي كه بيشترين تمرين دموكراسي را داشته‌اند رقابت بر سر چيست؟ و آيا در كشور ما نيز آنگونه است؟ در آن كشورها رقابت بر سر «برنامه برتر» است. جناح‌ها و احزاب سياسي با تمركز بر مسئله‌هاي مبتلا به زندگي مردم، براي حل آنها برنامه مي‌دهند و ملت نيز برنامه‌اي كه سود بيشتري برايشان دارد را برمي‌گزينند. اما محتواي رقابت‌هاي سياسي ايران كمتر برنامه‌محور است.

به همين دليل رقابت سلايق بعضاً به رقابت هويت‌ها مي‌انجامد كه الزاماً نمي‌توان در چارچوب گفتمان مادر آنان را شناسايي نمود. در غرب رقابت بر سر تأمين اجتماعي، سن بازنشستگي، پذيرش يا عدم پذيرش مهاجران، پيوستن به اتحادها و ائتلاف‌ها يا جدايي از آنان، تعرفه واردات يا صادرات و... است. اما اينگونه شعارها كمتر در برنامه‌ جريانات رقيب در ايران ديده مي‌شود. همانگونه كه عده‌اي رقابت را فرصتي براي تقويت نظام مي‌دانند عده‌اي ديگر انتخابات را محل مناسبي جهت معارضه با نظام مي‌دانند (توصيه ‌هانتينگتون به اصلاح‌‌طلبان كه از انتخاباتي كه رژيم به راه مي‌اندازد حداكثر استفاده را بكنيد). بنابراين ممكن است تشكلي از نظر حقوقي در چارچوب تعريف شود اما از جهت مطالبات و نگرش به برون‌گرايي رسيده باشد. با اين مقدمه مي‌توان گفت برخي از رقابت‌ها در ايران بر سر چيستي نظام است، برخي به خاطر حذف يا تقويت جوهره انقلابي حاكميت به ميدان رقابت مي‌آيند، برخي سياست‌هاي كلي نظام را آماج حملات قرار مي‌دهند و برخي آرمان‌هاي انقلاب را هدف سلبي يا ايجابي خود در تبليغات مي‌دانند. قبل از انتخابات اسفند 1394 ذيل تيتر، تيتر اصلي روزنامه شرق از قول محمدرضا خاتمي اين بود كه اختلاف ما با اصولگرايان بر سر دموكراسي است. معني حرف اين است كه طرف حين رقابت در پروسه دموكراسي، فقدان آن را نيز شعار مي‌دهد، بنابراين مي‌‌توان طرف‌هاي رقابت در انتخابات را سه دسته دانست:

1- عده‌اي رقابت را «براي نظام» مي‌خواهند و فاصله‌‌اي بين خود و نظام نمي‌بينند. شأن نظام را شأن خود مي‌دانند و هدف اصلي از رقابت‌ را كسب اعتبار و تقويت نظام مي‌‌دانند.
2- دسته دوم كساني هستند كه رقابت را «در نظام» مي‌دانند. به اين معنا كه احساس تعلق عاطفي به نظام ندارند، اما قواعد، ضوابط و قوانين موضوعه و قانون اساسي را پذيرفته‌اند و علاقه‌مند هستند در چارچوب نظام و به صورت قانوني به قدرت برسند و خدمتي كرده و از مواهب آن هم استفاده كنند.
3- دسته سوم كساني هستند كه توصيه‌هاي‌ هانتينگتون را دنبال مي‌كنند و رقابت آنان «بر نظام» است. اين جماعت انتخابات را هنگامه قبض و بسط براي جايابي مجدد مي‌دانند و تلاش مي‌كنند با هجوم به دفاتر ثبت نام و رد صلاحيت، فقدان دموكراسي مدنظر غرب را فرياد بزنند و يا با حضور احتمالي در قدرت مبارزه دروني را در قالب همين ضوابط موجود (مجلس ششم) با نظام شروع نمايند. بدون ترديد برخي عرصه انتخابات را بستر تحريك اجتماعي مي‌دانند كه ممكن است از آن سود ببرند يا اينكه حاكميت براي پيشگيري از سود آنان رفتاري نمايد كه القاي امنيتي شدن فضا را تبليغ كنند. اين رقابت از جنس رقابت با رقيب نيست كه رقابت با خود نظام است. براي پيشگيري از حضور دسته سوم راه چاره اين است كه رقابت از دو ويژگي برخوردار باشد. اول اينكه بر سر اصول انقلاب اسلامي بين رقبا اشتراك نظر وجود داشته باشد كه معني چنين رقابتي «رقابت سلايق» خواهد بود. دوم اينكه محتواي رقابت بر سر برنامه اداره كشور باشد. كاش اين امكان به صورت حقوقي فراهم شود كه برنامه‌هاي رقبا نيز توسط سيستم‌هاي نظارتي حاكميت بررسي شود تا كارآمدي نظام نيز افزايش يابد و رقابت‌هاي برون هويتي از حيز انتفاع ساقط شود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۴:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۵
1
2
1_نیروهای انقلاب یا به تعبیر مقاله فوق "آنهایی که رقابت را «براي نظام» مي‌خواهند و فاصله‌‌اي بين خود و نظام نمي‌بينند" برای وحدت راهی بجز جمع شدن دور کلمه تقوا ( أین جامع الکلمه علی التقوی) ندارند
2_ معیار تقوا در مسائل انتخابات هم، فرمایش ولیّ امر و شاخص های ایشان است و باید منتظر سخنرانی رهبر در سال نو در حرم رضوی باشیم انشاء الله
3_تجربه تلخ "عدم وحدت" «8+7» و «جبهه متحد اصولگرایی» و «جبهه پایداری» در انتخابات سال 92 وتشکیل مثلث (ولایتی,قالیباف و جلیلی) و از بین رفتن فرصت برای وحدت ایمانی حول کلام ولیّ فقیه برای انتخاب فرد «اصلح» هنوز از خاطرها نرفته است و در پیش چشم ما است.
حسن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۵
0
1
با سلام . یکی از با ارزش ترین اقدامات بعد از انقلاب تصمیم به اجرای اصل 44 قانون اساسی می باشد . که با حفظ حاکمیت دولت ندیریت بخش دولتی شرکتها به بخش خصوصی واگذار شود . که اولین اقدام در مورد مخابرات بود . که مانند کشورهای المان .ژاپن . انگلیس . و...دولت با حفظ حاکمیت خود با داشتن سهام 20% در مخابرات مابقی سهام را به بخش خصوصی واگذار کرد .لذا عملا مدیریت از بخش دولتی به مدیریت بخش خصوصی منتقل شد . با این اقدام . سود سالانه 3% مخابرات به سود 20% ارتقا یافت و شرکت توانست با سود خویش بدون افزایش تعرفه مخابرات نسبت به باز سازی دستگاها و ارائه خدمات ارزان با حتی کاهش پرسنل از 70 هزار نفر به 20 هزار نفر انجام بدهد . انتظار این بود که مانند مخابرات این انتقال مدیریت از دولتی به بخش خصوصی در مورد توزیع برق . گاز . فراورده های نفتی . هواپیمایی . راه اهن و.... نیز اتفاق بیافتد .متاسفانه جوی سازی بعضی از مانند (رسانه ها . خبرگذاری ها . قانوگذاران مجلس ) عملی نگردید . و می بینیم ضعف مدیریت شرکت ها از طریق افزایش تعرفه و یا از فروش منابع مانند نفت جبران می گردد . این واقعیت درست است که عدم تجربه نظام و گذر شرکت مخابرات از قانون کار دولتی (مدیریت خدمات کشوری )به قانون کار (کار و کارگر) مشکلاتی در اوایل برای مخابرات بوجود اورد ولی خوشبختانه الان یک تجربه بسیار مفید در مدیریت بخش خصوصی بدست امده است .بگذریم بحث اینجاست . ایا الان ( کارکنان و مدیران ) شرکتهای دولتی قبول خواهند کرد که از حقوق نجومی . پاداش و سایر مزایاها .و...... بهره مند هستند . بگذرند و این حقوق و پاداش و مزایا ها را مانند کارگران و مدیران بخش خصوصی خود و سایر کشورها در قبال ارائه تلاش و کار مفید بدست آورند ؟بنظر می رسد قبول نخواهند کرد .مگر اینکه خود دولت و قانوگذاران مجلس وادارکنند .انشاله
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۵
0
2
رقابت بر سر اینکه کی چه جوری ببره و ۹ ماه حقوق کارگرای پلی اکیلو ندیم است چه رقابت شیرینی بر سر چپاول منابع ملی وپرداخت حقوقهای نجومی ورقابت بر سر افزایش فساد وبیکاری وخالی کردن خزانه وفقیر کردن مردم وفریاد اسلام خواهی سر دادن
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار