مجلس سقف معافیت مالیاتی کارمندان و کارگران را به ترتیب 2 و 5/1 میلیون تومان تعیین کرده بود که پس از اعتراض مخالفان مصوبه را اصلاح و معافیتها را یکسان کرد
وزیر بیکاری و رفاه اشتباهی افزود: «ما حامی حق و حقوق کارگران هستیم و همیشه حقشان را میدهیم، اما این مسئله به ما مربوط نیست، ما مسئول رسیدگی به وضعیت بیکاران و حل معضل اشتغال هستیم.» وی در پاسخ به سؤال خبرنگار «بیکارینیوز» که پرسید: «شما که قبلاً میگفتید مشکل بیکاری به ما مربوط نیست.» جواب داد: «حالا بیا و خوبی کن!»
خبرگزاریها نوشتند مجلس بدون بررسی کارشناسی در کمترین زمان ممکن این پیشنهاد را تصویب کرد
در این رابطه علی لاریجانی، رئیس مجلس، گفت: از دست بعضیها نمیدانیم چه کنیم. هر موقع آمدیم تند برویم همین مدعیان تندروی بهمان گیر دادند! آن از برجام که تندتند در 20 دقیقه تصویبش کردیم، اینم از این! ما بالاخره نفهمیدیم به کدام ساز شما برقصیم! وی در پاسخ به این سؤال که پس چی شد عوضش کردید؟ گفت: بعضی از نمایندهها آمدند پیش ما گفتند از بس تندتند تصویب کردید ما عقب ماندیم، رأیهایمان عوض به در شد! اینها همانهایی هستند که توی دبستان هی به معلم میگفتند ما جا موندیم! ولی چه کنیم مجبوریم باهاشان بسازیم. بخاطر همین از نو رأیگیری کردیم.
وزارت اقتصاد: دولت بهصورت کلی با روح
این مصوبه مخالف بود!
کلاً دولت یازدهم با مسائل ماورایی بیشتر حال میکند، همانطوری که نقض برجام را به روح آن مرحوم(!) حواله میدادند. در این مورد هم جای نگرانی نیست، مسئولان خبره ما جدا از خود مصوبه، روح مصوبه را هم در مجلس تصویب کردهاند! حالا اگر دیدید که دولت جلوی تصویب مصوبه تبعیضآمیز را نگرفت ناراحت نشوید چون با روحش مخالف است!
من فقط مبهوت ماندهام مجلسی که اینقدر رابطهاش با دولت خوب است، به هم دل میدهند و قلوه میگیرند و به قول کواکبیان «ما به آخوندی رأی دادیم این که چیزی نیست...!» اگر واقعاً مخالف این مصوبه بود چطور نتوانست در زمان تصویب اصلاحش کند؟!
وزارت اقتصاد: منظورمان این بود که از
کارمندها هم بیشتر بگیرید!
نماینده وزارت اقتصاد توضیح داد که علت مخالفت ما با این مصوبه کم شدن درآمدهای مالیاتی بوده! ما را باش که خیال میکردیم مخالفتشان از باب حمایت از کارگرهاست، نگو اعتراض دارند که چرا از کارمندها بیشتر نمیگیرید! این هم یک جور عدالت است دیگر! حالا با اصلاحیه مجلس احتمالاً صدای وزارت اقتصاد بیشتر در میآید چون با یکسان شدن سقف معافیتها، 2، 3 هزار میلیارد تومان از درآمد مالیاتی کم میشود!
نماینده موافق: حقوق کارگران کمتر است
پس باید بیشتر مالیات بدهند!
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در توجیه مصوبه قبلی گفته بود چون حقوق کارگران کمتر از یک میلیون تومان است باید سقف معافیت مالیاتیشان 5/1 میلیون تومان باشد. حکایت مستخدمی است که به دنبال ارباب خود از پلههای خانه بالا میرفت، ناگهان مستخدم از نشیمنگاه ارباب نیشگون گرفت و در برابر غضب ارباب گفت: «ببخشید خیال کردم خانم است!» توجیه آقای یوسفیانملا هم یک «عذر بدتر از گناه» تو همین مایههاست!
لابد بعدش هم میآیند میگویند اینکه حقوق کارگران کمتر از کارمندان دولت (و ایضاً کمتر از کارگران دولتی) است اساساً بهخاطر این بوده که مستخدمین دولت حرف گوشکنتر هستند!
شنیدهها حاکی از آن است که یک نفر در جلسه کمیسیون تخصصی مجلس هنگام بحث روی این مصوبه گفته است: «یافتم! راهحلی پیدا کردم که مشکل حل شود. پیشنهاد میدهم حداقل دستمزد کارگران را افزایش دهیم تا برابر با کارمندها شود و مالیاتشان هم برابر شود.» که رئیس کمیسیون چشم غرهای رفته و میگوید: «شما دوغت را بنوش!»
یکی از مخالفان: استدلال خاصی مطرح نشد!
یکی دیگر از نمایندگان مجلس گفته است: «استدلال خاصی برای تغییر مصوبه کمیسیون تلفیق در صحن مطرح نشد!» وی در پاسخ به این سؤال که پس «استدلال خاصی» در کجا مطرح شد؟ گفت: «نمیدانم، از آنهایی که رأی موافق دادند بپرسید!»
سپس ما به سراغ نماینده پیشنهاد دهنده رفتیم و پرسیدیم: «چرا استدلال خاصی در صحن مطرح نکردید؟» وی پاسخ داد: «حالا قبلاً که استدلال مطرح میکردیم مثلاً چی میشد؟! کسی که گوش نمیداد. ما هم ایندفعه گفتیم یک کار بهتر بکنیم، چند تا «دادزن» آوردیم که موقع رأیگیری «دو دو» بگویند! نتیجه هم داد و با قاطعیت تصویب شد!»
اما بعداً که داد کارگران بلند شد و مجلس مجبور به اصلاح مصوبه شد، معلوم شد که داد بالای داد بسیار است!
عذر «بهتر» از گناه؛ خیال کردم رأی اعتماد به وزیر است!
یکی از نمایندگان موافق هم درباره علت رأی دادن به آن مصوبه گفت: «والا من بیتقصیرم. خواب بودم که یک نفر دم گوشم داد زد: «دو...» من هم از خواب پریدم خیال کردم رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی است، برای همین رأی دادم.» خبرنگار پرسید: «این که باز عذر بدتر از گناه است.» نماینده جواب داد: «آخه داشتم خواب میدیدم که یک «پیتحلبی» را برای وزارت معرفی کردهاند و ما قبلاً لابی کردهایم که به خاطر مصالح کشور(!) بهش رأی بدهیم.» اینجا بود که خبرنگار اعتراف کرد: «بله، خداییش این دیگه عذر بهتر از گناه است!»
بعد از نگارش این مطلب مطلع شدیم که نمایندگان مجلس مصوبه خود را پس گرفتهاند و برخلاف قانون «جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود» رفتار کردهاند. راستش ما تا آن لحظه به قدرت قلم خود پی نبرده بودیم که هنوز جوهر نوشتهمان خشک نشده اثر خود را گذاشت و حقوق کارگران به جیبشان برگردانده شد! ابتدا تصمیم گرفتیم ما هم مطلبمان را پس بگیریم، اما از آنجایی که در چانهزنی مهارت نداریم و هیچوقت تا حالا نشده که جنس فروخته شدهای را پس بدهیم، این بار هم همینطور شد! در همین اثنا بود که دچار یک همذاتپنداری ریزی با نمایندگان مجلس شدیم و فهمیدیم چه کار سختی است آدم حرف خودش را پس بگیرد. خدا نصیب گرگ بیابان نکند.
حالا خودتان را جای نماینده بیچارهای بگذارید که با پول پدرش رفته مجلس؛ بعد از این اتفاق پدر سرکوفت میزند که: «این همه خرجت کردم بری مجلس یللیتللی کنی؟!» نماینده جواب میدهد: «آخه به من نگفته بودید نماینده باید این همه داد بزند! من گلوم حساسه صدام میگیره! اصلاً نخواستم من قهرم!» خدا گرگ بیابان را نصیب این یکی نکند!