نويسنده: فرزانه حسنزادهنمين*
الگوهاي ارتباطي كه كودكان و نوجوانان در خانواده ياد ميگيرند، بدون ترديد در ارتباطات آينده آنها در گستره زندگي تأثير بسياري دارد. روابط درون خانواده علاوه بر اهميتي كه در رشد كودكان دارد، در جلوگيري از مشكلات رفتاري آنان نيز نقش بسزايي دارد. بر اين مبنا تعامل والد - كودك از جنبههاي گوناگون قابل بررسي است. سبكهاي تعاملي والدين با فرزندان بر سلامت روان آنان تأثير بسياري دارد و آنچه كيفيت اين تعامل را شكل ميدهد سبك فرزندپروري است.
در جستوجوي سبك فرزندپروري فضاي خانواده ميتواند مهرورزانه، پذيرنده، مسئولانه و درككننده يا طردكننده باشد. فضاي خانواده بهترين پيشبيني كننده رفتارهاي غير انطباقي و بزهكارانه افراد در سنين نوجواني است. نحوه ارتباط والدين با كودك و روش والدين در حل تعارضها يكي ديگر از جنبههاي تعاملي است.
تمامي والدين و تمامي كودكان، بدون استثنا شيوهاي براي تعامل با يكديگر دارند. در بعضي موارد اين تعاملات مثبت و سازنده و در بعضي موارد ديگر منفي و مخرب است. سبكهاي ارتباطي شما و اينكه آيا با سبك ارتباطي فرزندتان هماهنگي دارد يا خير بر پوياييهاي ارتباطي در خانواده شما و ميزان موفقيتتان به عنوان يك والد و يك خانواده تأثيرگذار است.
توانايي حل مسائل خانوادگي فرمول جادويي ندارد و محدود به عده خاصي نيست، بلكه مستلزم آن است كه سبك و شيوه فرزندپروري خود را بشناسيد و روشي را در پيش بگيريد كه متناسب با طرز رفتار فرزندتان باشد و سبب هماهنگي ميان شما شود. اگر واقعاً ميخواهيد در خانوادهتان تغيير ايجاد كنيد، اين كار كاملاً ضروري است.
سه سبك، شيوه، يا سطح مديريتي عمده در ارتباط والدين با فرزندان وجود دارد. اگر چه هر يك از ما يك سبك فرزندپروري غالب داريم اما بايد گفت كه هيچ يك از اين سبكها دائمي و بيتغيير نيستند و ميتوانند در تناسب با تعاملات خانوادگي تغيير كنند. به ديگر سخن ممكن است ما در شرايط و موقعيتهاي مختلف، سبكهاي فرزندپروري مختلفي را اتخاذ كنيم.
سبك فرزندپروري را به عنوان منظومهاي از نگرشها و رفتارها تعريف كردهاند كه جو عاطفي فراگيري ايجاد ميكند و ماهيت تعاملهاي والد - كودك را مشخص ميسازد. سه الگو از سبكهاي فرزندپروري مطرح شده است كه اين الگوها را اقتدارگر - مستبدانه و سهلگيرانه ناميدهاند.
سبك فرزندپروري اقتدارگراسبك فرزندپروري اقتدارگرا سبكي شايسته است، زيرا نيازهاي كودك براي كنترل و فرديت را شناسايي كرده و با ديدي مكمل به حقوق و وظايف كودك و والدين نگاه ميكند. همچنين نسبت به تواناييها و تكاليف تحولي كه كودك با آن مواجه ميشود حساس است. به طور كلي ميتوان ويژگيهاي والدين اقتدارگرا را در سه مؤلفه اصلي خلاصه كرد كه عبارتند از: پذيرش، كنترل رفتاري و نظارت.
اين گروه از والدين كنترل سفت و سخت اما قابل تحملي را بر فرزندان خود اعمال ميكنند. اين والدين به عنوان والديني پاسخگو، متوقع، گرم و صميمي شناخته ميشوند و انتظاراتشان از كودك متناسب با تحول وي است. اين والدين كودكانشان را توسط ابزار كلامي و جسماني حمايت ميكنند. آنها از كودكانشان با محبت و روابط نزديك مراقبت ميكنند و انتظاراتشان با تواناييهاي كودكانشان تناسب دارد.
سبك فرزندپروري مستبدانهوالدين داراي سبك فرزندپروري مستبدانه در بعد متوقع بودن، بالا و در پاسخگو بودن، پايين هستند. اين گروه از والدين تلاش ميكنند رفتار فرزندانشان را شكل دهند و آنها را كنترل كنند. آنها رفتارها و نگرشهاي فرزندانشان را بر حسب يك سري استانداردهاي مطلق كه به واسطه يك قدرت برتر شكل گرفته است مورد ارزيابي قرار ميدهند. اين والدين در مشاجراتي كه ميان والدين و كودكان پيش ميآيد، بحث و گفت و گو را تشويق نميكنند بلكه معتقدند كه كودكان بايد قوانين را بدون اينكه لازم باشد بفهمند و بپذيرند. آنان طرفدار تنبيه هستند و معتقدند زماني كه اعمال يا باورهاي كودكان با آنچه والدين تصور ميكنند صحيح است در تناقض باشد، تنبيه ابزاري مناسب براي تحت كنترل در آوردن كودكان است. اين گروه از والدين پيروي كردن و كنترل را مورد تأكيد قرار ميدهند در حالي كه بده و بستان كلامي، خودمختاري و استقلال را منع ميكنند.
سبك فرزندپروري سهلگيرانهوالدين در اين سبك فرزندپروري در مقايسه با ميزان پاسخگويي خود، توقعات كمي از فرزندانشان دارند. اين گروه از والدين در مقابل تكانهها، خواستهها و اعمال كودكانشان، به شيوهاي غيرتنبيهي، پذيرا و تصديقآميز عمل ميكنند. آنها در تصميمگيريها با كودكان خود مشورت ميكنند و در مورد قوانين خانواده به كودكانشان توضيح ميدهند.
اين والدين مسئوليتي به عهده فرزندانشان نميگذارند و نظم و انضباط كمي از آنها طلب ميكنند. اين گونه والدين خود را به عنوان ابزاري در جهت برآوردن نيازهاي كودكانشان ارائه ميكنند نه به عنوان فردي كه مسئول شكلدهي و تغيير رفتار كنوني و آينده كودك است. آنها اجازه ميدهند تا جايي كه ممكن است كودك خودش فعاليتهايش را تنظيم كند، از اعمال كنترل ميپذيرند و كودك را به اطاعت از استانداردهاي تعيين شده تشويق نميكنند.
توصيههايي براي سبك فرزندپروري موفقنگرشي باز و پذيرا اتخاذ كنيد و برخوردي معقول و منطقي با فرزندانتان داشته باشيد و حرفهاي آنها را بشنويد. وقتي فرزندانتان ميخواهند با شما ارتباط برقرار كنند، تمام توجه خود را به آنان معطوف كنيد. سعي كنيد به آنچه ميگويند واقعاً گوش كنيد تا پاسخها و واكنشهايتان از نظر آنها مربوط تلقي شود و مورد توجه قرار گيرد. سعي كنيد نيازي كه باعث شده فرزندتان با شما ارتباط برقرار كرده و صحبت كند را درك كنيد. با فرزندتان در قالب يك فعاليت گفتوگو كنيد، زيرا اين كار باعث ميشود كه او احساس توي چشم بودن و تحت فشار بودن نكند. با فرزندتان وقتي مشغول بازي، پيادهروي يا رانندگي هستيد صحبت كنيد.
هر وقت امكان داشت كمي تمرين كنيد تا هميشه بهروز باشيد. اگر با گفتههاي فرزندتان موافق نيستيد جرئت آن را داشته باشيد كه ديدگاهشان را به شيوهاي منصفانه و متعادل پاسخ دهيد. اشتباهات و نقاط ضعف خود را بپذيريد. در هر فرصتي ويژگيهاي مثبت فرزندتان را به او خاطرنشان كنيد. از فرزندتان بخواهيد تا در حل و فصل يك موقعيت مشخص به شما كمك كند. آنها را شريك خود قرار دهيد. درباره مشكلات و مسائل فرزندتان به طور خصوصي با وي صحبت كنيد. هرگز با فرزندتان در حضور دوستان و خواهران و برادرانش يا ساير بستگان در اين باره صحبت نكنيد. اگر ميخواهيد فرزندتان رفتار مناسبي داشته باشد اول بايد معيارهاي رفتار مناسب را تعيين كنيد. بايد دقيقاً مشخص كنيد از فرزندتان انتظار چه رفتاري داريد. هميشه بهترين راه برخورد با كودكان اين است كه به ويژگيهاي مثبت آنها توجه كنيم.
*روانشناس خانواده و كودك