کد خبر: 839275
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۰
گفتاري از آيت‌الله علي‌اكبر رشاد
برخي هنر را ذاتاً مقوله‌اي ضدارزشي پنداشته‌اند، بعضي ديگر آن را بالذات بي‌طرف و عاري از وصف ارزش و ...
برخي هنر را ذاتاً مقوله‌اي ضدارزشي پنداشته‌اند، بعضي ديگر آن را بالذات بي‌طرف و عاري از وصف ارزش و ضدارزش انگاشته‌اند، گروهي ديگر هنر را في‌نفسه و مطلقاً ارزشمند دانسته‌اند و تقسيم هنر به «ارزشي» و «غيرارزشي» را ناصواب خوانده‌اند. آيت‌الله علي‌اكبر رشاد، رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه با بررسي ريشه واژه هنر و تحقيقي در روايات به مقوله «هنر و ارزش» و نسبت اين دو مي‌پردازند كه گزيده‌اي از اين يادداشت در ادامه آمده است.

 ريشه‌شناسي هنر

كلمه‌ «هنر»‌واژه‌اي اوستايي است و در زبان فارسي از پيشوند «هو» به‌معني خوب و واژه «نر» به‌معني مردانگي و توانايي تشكيل يافته و «هونر» در اصل به معني «خوب تواني» است.
اين واژه از واژگان پركاربرد و داراي معاني و اطلاقات گوناگوني در ادب فارسي است. اين كلمه از جمله به معناي فضل و فضيلت، كمال و كياست، زيركي و فراست، علم و معرفت، خطورت و اهميت، خاصيت و فائده، خطركردن، فن و مهارت، تدبير و توانايي فوق‌العاده، زورآزمايي و هماوردي به‌كار رفته است.
هنر در تداول كنوني و كاربرد متأخر آن در معناي معادل «فنِ» عربي و «art» لاتين استعمال مي‌شود و از اين واژه اكنون همين معني به ذهن نسل ما تبادر مي‌كند. اين معنا در ادوار اخير پديد آمده و در گذشته ادبيات فارسي، به اين معنا به‌كار نمي‌رفته است. براي هنر تعاريف فراواني ارائه شده است. تعريف مختار من از اين مقوله شايد با تعاريف رايج متفاوت باشد و احياناً و البته قابل نقض و نقد. به‌نظر مي‌رسد هنر مي‌تواند دو اطلاق اصطلاحي داشته باشد اعمي (هنر بالمعني‌الأعم = آفرينش فناورانه) و اخصي (هنر بالمعني‌الأخص = آفرينش فطراني). مراد از هنر بالمعني‌الأعم، هنر صناعي و فني است كه مي‌تواند شيطاني و تلبيسي نيز باشد و مراد از هنر بالمعني‌الأخص، هنر سماوي و فطري است و هنر حقيقي و حقيقت، همان هنر سماوي و فطري است كه جز مصداق رحماني نمي‌تواند داشته باشد.
اثر هنري حاصل از هنر سماوي («ملهم از»/ «متلائم با» مشيت تكويني و تشريعي الهي) و فطري (مطابق فطرت قدسي)، «نسخه دوم خلقت» و «نسخه سوم هستي است»؛ نسخه‌ اصل و اول هستي، حق‌تعالي است و نسخه‌ دوم آن فعل حق، به‌ويژه انسان است و هنر كه آفريده انسان است، نسخه‌ سوم هستي است. اين تشكيك و ترتيب را از آياتي همچون:
«هُوَ اللهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَورُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْني‏ يسَبحُ لَهُ ما فِي السماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» و «فَتَبارَك اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ» و «وَ إِذْ قالَ رَبك لِلْمَلائِكة إِني جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً.»
و از احاديثي چون: «كنْتُ كنْزاً مَخْفيا فَاَحْبَبْتُ اَنْ اُعْرَفَ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكي اُعْرَفَ»، الهام گرفت.  با توجه به آنچه گذشت، هنرِ حقيقي و بالمعني‌الأخص عبارت است از: «بازآفريني يا بازنماياندن رحماني يك عين يا معني». ملاك رحمانيت، مطابقت با مشيت تكويني و تشريعي الهي است كه از رهگذر الهامات الهي فراچنگ‌آمدني است؛ اما هنر بالمعني‌الأعم عبارت است از: «صنعت‌كردن و تخيل‌ورزيدن»؛ هنر بالمعني‌الأعم مي‌تواند غيررحماني و ملهم از وساوس شيطاني نيز باشد.
 
هنر در شرع

هنر در شرع، به تبع احكام خمسه، به پنج گروه دسته‌بندي شده است؛ اگر مطلق هنر ارزشمند بود، در شريعت مقدس اسلام، برخي محرم و برخي مباح شمرده نمي‌شد؛ برخي نمونه‌هاي هنر به لحاظ شدت حرمت در تراز شرك قرار گرفته است. در كلام رسول خدا (ص) آمده است كه «سرانجامِ چهار چيز دوزخ است، كه يكي از آن چهار چيز تمثالگري و پيكرتراشي است»؛ يعني در منظر رسول خدا (ص) پيكرتراشي كه يك نوع هنر است، از آنجا كه در روزگار آن حضرت با غايت ترويج بت‌پرستي و كاربرد شرك‌آميز صورت مي‌بست، پهلو به ‌پهلوي شرك مي‌زند و بازو به بازوي كفر مي‌ايستد. آن كسي كه بت مي‌تراشد و آنكه ستون‌هاي مسجدالحرام را مي‌سازد هر دو هنرمند سنگ‌تراش هستند؛ اما آيا هنر هر دو ارزشي و ارزشمند است؟ حتماً جرم و معصيت كسي كه مرتكب هنر ضدارزشي، ضداخلاقي، ضدديني، ضدشرعي، ضدانساني و ضدعدالت‌خواهي مي‌شود سنگين‌تر از ديگر طبقات اجتماعي است؛ چون هنر حاوي پيام است و ديگران را متأثر مي‌كند و گاه هنرمند نقش امام كفر را ايفا مي‌كند و جمعي را در پي خويش وارد دوزخ مي‌كند: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمةً يدْعُونَ إِلَي النارِ.»  چگونه مي‌شود كسي را به صرف اينكه اثري صناعي، ولو به لحاظ تكنيك فوق‌العاده قوي، پديد آورده است، فردي ارزشمند و اثر او را اثري ارزشي بينگاريم؟ عمل، تجلي فاعل و تبلور غايت خويش است، «إِنمَا الْأَعْمَالُ بِالنيات‏.»
لهذا مي‌بينيم «شعر» كه نوعي هنر كلام است در برخي آيات قرآن و احاديث معصومين (عليهم‌السلام)، مذمت و در برخي ديگر مدح شده است. آيات آخر سوره‌ شعرا، شاعران را به دو دسته‌ متقابل با اوصاف كاملاً متمايز تقسيم كرده است: وَ الشعَراءُ يتبِعُهُمُ الْغاوُونَ * أَ لَمْ‌تر أَنهُمْ في‏ كل وادٍ يهيمُونَ * وَ أَنهُمْ يقُولُونَ ما لا يفْعَلُونَ * إِلا الذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ وَ ذَكرُوا اللهَ كثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيعْلَمُ الذينَ ظَلَمُوا‌اي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ
بياني از حضرت رسول(ص) نقل شده كه مي‌فرمايند: «لَأَنْ يمْتَلِئَ جَوْفُ أَحَدِكمْ قَيحاً حَتي يرِيهُ‌اي يفْسِدَهُ خَيرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يمْتَلِئَ شِعْراً»؛اگر درون يكي از شما انباشته از چرك و فساد شود و آن را به تباهي كشاند، بهتر از آن است كه جايگاه شعر شود.  در عين حال هم ايشان مي‌فرمايد:‌«ان من الشعر لحكمة»؛ و نيز از معصومين (عليهم‌السلام) وارد شده كه «أن لله كنوزاً تحت عرشه و مفاتيحه في ألسنة الشعراء»؛ لسان شعرا كليد گنج‌هاي ويژه ذيل عرش الهي است.
از حضرت صادق(ع) نقل شده كه «ما قال فينا قائل بيت شعر حتي يؤَيد بروح القدس» كسي درباره ما اهل‌بيت (عليهم‌السلام)، بيتي نسرود مگر روح‌القدس تأييدش كرد. همچنين وارد است كه «مَنْ قَالَ فِينَا بَيتَ شِعْرٍ بَنَي اللهُ تَعَالَي لَهُ بَيتاً فِي الْجَنه»؛ هر آنكه يك بيت شعر در شأن اهل‌بيت (عليهم‌السلام) و دفاع از مكتب و حقوق آنان بسرايد، بيتي در باغ بهشت براي او بنا مي‌شود.  آن‌گاه كه شعر به خدمت غفلت و غرور، جهل و جهد و ظلم و ظلمت گرفته مي‌شود مذموم است، ولي زماني كه به خدمت حقيقت، عدالت‌طلبي، آزادي‌خواهي و قدس و قرب و وحيانيت و فطرانيت گرفته مي‌شود، تبديل به عمل جهادي مي‌شود و زبان شاعر نيز تبديل به شمشير مي‌شود. شاعر، مجاهدي مي‌شود در صف جهاد كه فرماندهي آن در كف باكفايت رسول خدا(ص) است.
لذا بسته به اينكه هنر از چه فاعلي صادر شده باشد و فاعل آن داراي چه نيتي باشد و در پي تحقق چه غايتي باشد، هويت پيدا مي‌كند و قهراً ماده و صورت نيز در ارزش‌گذاري دخيلند، اما عناصر صوري و تكنيكي هنر، شاخص‌هاي ثانوي ارزشيابي آن هستند و قهراً اثر و پديده‌ هنري‌اي هنرمندانه‌تر است كه از حيث هر چهار علت (علل اربعه) از رتبه‌ برين و شأن درخور و فراخوري برخوردار باشد.
خلاصه اينكه هنر، نه في‌نفسه مقوله‌اي ضدارزشي است و نه ذاتاً ارزشمند و ارزش‌نمون و نه مطلقاً عاري از وصف ارزش و ضدارزش، بلكه اثر هنري، بسته به هويت علل پديدآورنده‌اش، عيارسنجي شده، ارزش و ضدارزش‌بودن و ميزان ارزشمندي آن مشخص مي‌گردد.
منبع: خبرگزاري مهر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر