عباس عراقچي، رئيس ستاد اجرايي برجام در ادامه گزارشهاي نوبهاي وزارت خارجه از برجام به مجلس شوراي اسلامي صبح ديروز در جلسهاي ويژه با كميسيون امنيت ملي سخنان چندي پيش ظريف درباره موفقيت برجام را تكرار كرد و در عين حال با اشاره به اينكه در زمينه تحريمها بخش بانكي و مالي وضعيت به حالت عادي برنگشته است، تصريح كرده است: در اين زمينه برجام مقصر نيست، بلكه تحريمهاي اوليه امريكا در اين زمينه هنوز وجود دارد.
آنگونه كه سيد حسين نقوي حسيني، سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس روايت كرده است، عراقچي در اين جلسه توضيح داده است كه بعد از يك سال از اجراي برجام شرايط خوب است و آنچه كه هدف ايران در برجام بوده، محقق شده است، به عنوان مثال تحريمها مطابق توافق هستهاي برداشته شده است. برجام مانع و تحريم فروش نفت را برداشته است اما اينكه ما چگونه و چقدر نفت فروختهايم موضوع ديگري است با اين حال آثار عملي برجام در همه حوزهها مشهود است. در سه حوزه اصلي انرژي، حمل و نقل، مالي و بانكي كه حوزههاي كليدي هستند تحريمها برداشته شده است. عراقچي توضيح داده است كه هر سه حوزهاي كه از نظر طرف مقابل تحريمهاي فلجكننده داشته است برجام آنها را لغو كرده بنابراين تحريمهاي هستهاي هر سه حوزه برداشته شده و ايران به شرايط عادي برگشته است.
عراقچي در خصوص رفع موانع بانكي و مالي در پي اجراي برجام اذعان كرده است: در اين حوزه وضعيت به حالت عادي برنگشته است البته در اين زمينه برجام مقصر نيست بلكه تحريمهاي اوليه امريكا در اين بخش هنوز وجود دارد كه ما را از بهرهبرداري از سيستم مالي و بانكي امريكا محروم كرده است.
بر اساس گفتههاي عراقچي FATF يكي از مشكلات پيش روي جمهوري اسلامي است البته مشكلات سيستم بانكي خودمان نيز در اين زمينه وجود دارد اما بايد گفت كه هيچ نوع اقدام بانكي و مالي مانع عمليات بانكي جمهوري اسلامي نيست و هر نوع اقدام براي بانكهاي ما امكانپذير است.
از سخنان چندباره دكتر ظريف و معاون ايشان طي ماههاي گذشته، مبني بر اينكه «اينكه دولت نميتواند از برجام استفاده كند يا استفاده نميكند ربطي به برجام ندارد»، نه تنها نميتوان نشانههاي خوبي دريافت كرد، بلكه ميتواند واجد ناتواني دولت و فراتر از آن تبرئه دشمن در دشمني با جمهوري اسلامي باشد. به عبارت ديگر معني سخنان ظريف و عراقچي اين است كه برجام راه را باز كرده اما اگر مردم گشايشي نميبينند مشكل از ما، دشمن و برجام نيست. اين نگاه علاوه بر اينكه دشمن را تبرئه ميكند، دولت را در پيگيري و اجراي برجام بيعرضه و ناتوان معرفي ميكند كه توان بهرهبرداري از اين سفره آماده(برجام) را ندارد. از سوي ديگر قرائتهاي مختلف درباره برجام درون دولت ناهماهنگي و عدم انسجام را به ذهن مخاطب متبادر ميكند كه در غياب كارآمدي دولت، عدهاي از همكاران دنبال برداشتن فشار از روي خودشان و منتقل كردن آن به بخشهاي ديگر دولت هستند.
بنابراين دولت و دستگاه ديپلماسي با اين نگاههاي متناقض علاوه بر اينكه كمكي به حل مسئله نميكنند، بلكه همچنان با ترسيم چهرهاي ناكارآمد و در عين حال ناهماهنگ از دولت تدبير و اميد، عملاً با پمپاژ نااميدي به بدنه جامعه، شرايط را پيچيدهتر ميكنند و اعتماد عمومي را بيش از پيش نسبت به خود خدشهدار ميكنند.