تصميمات اخير کميته انضباطي فدراسيون فوتبال به قدري عجيب و سريع اتخاذ شده که شائبههاي زيادي را ايجاد کرده و صداي اعتراض تيمهاي مدعي قهرماني را درآورده است، اما هيچ يک از مسئولان اين کميته پاسخي قانع کنندهاي به افکار عمومي و هواداران نميدهد.
هفتههاست اصليترين مرجع رسيدگي به تخلفات صورت گرفته در مسابقات فوتبال ايران آرايي را صادر ميکند که تعجب همگان را در پي دارد؛ از يکسو به برخي تخلفات مهم بهرغم گذشت زمان اهميتي نميدهد و از يکسو در کمتر از يک روز متخلفان دربي تهران را نقره داغ ميکند. در اينکه مصاف سرخابيهاي پايتخت حساسيتهاي خاص خود را دارد و هر زمان که دو تيم پرسپوليس و استقلال به مصاف هم ميروند، حواشي نيز زياد ميشود شکي نيست، اما مسئله سؤالبرانگيز زماني مطرح ميشود که کميته انضباطي چه توجيهي براي رفتارهاي دوگانه خود در برخورد با خاطيان ساير تيمها در مستطيل سبز دارد؟! تا بوده حساسيت دربي سنتي آبيها و قرمزها از هر بازي ديگري در فوتبال ايران بالاتر بوده و قطعاً در بازيهاي آتي نيز شرايط به همين منوال خواهد بود منتها توجه به اين نکته ضروري است که در اين فصل از رقابتها پرسپوليس مدعي اصلي قهرماني است و استقلال نيز درست پس از دربي به جام فکر ميکند.
از طرفي به غير از اين دو، يک تيم ديگر نيز اميدوارانه و با انگيزه قهرماني به ميدان ميرود. برخي تيمهاي ميانه جدول هم بر اين باورند که آراي صادر شده تنها به سود يک تيم است و بس. در اين صورت چطور ميتوان از باشگاهها، مربيان، بازيکنان و هوادارانشان انتظار داشت که واکنشي به تضادهاي اخير در آراي کميته انضباطي نشان ندهند و تنها به اين توجيه که «حساسيت دربي بالاست» اکتفا کنند. اگرچه دقايق پاياني بازي حساس روز يکشنبه با حواشي تلخ بسياري همراه بود و بزرگان دو تيم صحنههاي غيرورزشي زشتي را رقم زدند، اما نبايد يکطرفه به قاضي رفت و همه اعتراضهاي مطرح شده را نادرست خواند. رفتار دو کاپيتان سرخابي در عرض يک روز کميته انضباطي را به نقره داغ کردن هر دو نفر واداشت، اما همين کميته پروندههاي ديگر را با اين سرعت بررسي نميکند. متأسفانه چند هفتهاي است که تصميمات مسئلهساز، بحران را در فوتبال ايران به اوج خود رسانده تا جايي که حالا ميتوان متصور بود کميته انضباطي را بايد کميته انضباطي دربي ناميد. بحث محروميت يکي از بازيکنان تيم مدعي قهرماني و حضور او در بازي بعد به حدي جدي است که تيم متضرر بيانيه صادر کرده و خواستار احقاق حق تيمش شده است. بدون شک با ادامه اين روند ديگر سنگ روي سنگ بند نميشود.
تا پيش از اين همه کساني که از سوي کميته انضباطي جريمه ميشدند به رأي خود معترض بودند و حتماً به کميته استيناف شکايت ميکردند؛ حالا با در نظر گرفتن تصميمات شائبهبرانگيز اخير ميتوان انتظار داشت که با نزديک شدن به هفتههاي پاياني ليگ برتر اين اعتراضها پررنگتر شود. اگر قرار باشد آقايان کميته به همين شکل براي برخي تيمها و بازيکنانشان جريمه در نظر بگيرند و در قبال برخيها سعه صدر نشان دهند هر بازيکن و تيمي که محروم شود، بيانيه اعتراضي خواهد داد؛ بايد پذيرفت که جايگاه کميته انضباطي به خاطر تبعيضها و تصميمات هفتههاي گذشته در بين اهالي فوتبال به خطر افتاده است. در حال حاضر حتي آنها که در مقابل هواداران و دوربينهاي تلويزيوني حاشيه ساختهاند نيز شاکي شدهاند. در حالي که اگر مسئولان کميته انضباطي با يک ديد به همه تخلفات رخ داده در فوتبال نگاه ميکردند جاي شاکي و متهم عوض نميشد و هر کسي به خود اجازه نميداد در کار قاضيان فوتبال دخالت کند. در گير و دار اعتراضهاي صورت گرفته يک نکته عجيب ديگر نيز وجود دارد و آن سکوت فدراسيون و شخص رئيس است و سؤال اينكه چرا فدراسيون فوتبال در مواجه با اين بحران سکوت اختيار کرده و نظارهگر دعواي تيمهاست؟! روزگاري که کفاشيان همهکاره ساختمان سئول بود، تصور ميکرديم اگر رئيس کسي ديگر بود اوضاع فرق ميکرد. منتها مهدي تاج نيز همچون رئيس قبلي سکوت را به پاسخگويي ارجح ميداند تا امروز برخي تيمها و هوادارانشان نگران اتفاقات بعدي باشند.