کد خبر: 833804
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۶
دغدغه‌ها و چالش‌های به تصویر کشیدن وقایع نهضت اسلامی در گفت‌وگوي «جوان» با عليرام نورايي
پس از حادثه فيضيه و قيام 15 خرداد 1342، عده‌‏اي از بازاريان تهران به اين نتيجه رسيدند كه...
سمانه صادقي

پس از حادثه فيضيه و قيام خونين 15 خرداد 1342، عده‏اي از متدينين و چهرههاي موجه بازار تهران به اين نتيجه رسيدند كه مبارزه سياسي با رژيم شاه بيفايده است و براي براندازي آن بايد فكري كرد. آنان تنها راه مبارزه را در اقدام مسلحانه عليه رژيم و عناصر اصلي آن دانسته و دست به تشكيل گروهي واحد به نام«هيئتهاي مؤتلفه اسلامي» با مشي مسلحانه، از ميان شش هيئت مهم عزاداري تهران زدند. اكثر اعضاي اين هيئت‏ها از مقلدان حضرت امام خميني(ره) و وجه مشترك آنان، پذيرش اسلام به عنوان يك ايدئولوژي سياسي و رهبري و مرجعيت امام بود. پس از مدتي جمعيت مؤتلفه اسلامي، قصد آغاز مبارزه مسلحانه عليه رژيم پهلوي را داشتند كه ابتدا امام آنان را نهي نمودند. با تبعيد حضرت امام به تركيه ياران مؤتلفه، پس از كسب اجازه از آيت‏الله مرتضي مطهري و اذن شرعی آيت الله العظمی سید محمدهادي ميلاني، تصميم به اعدام انقلابي حسنعلي منصور نخستوزير سرسپرده شاه گرفتند و در مقابل مجلس شورا وي را به گلوله بستند. پس از آن با دستگيري اعضاي مؤتلفه، شهيد صادق اماني در دادگاه رژيم شاه دلاورانه از خود و راهي كه در پيش گرفته بودند دفاع كرد و با اشاره به حوادث خونين 15 خرداد 42 گفت:«ما با بررسي اوضاع به اين نتيجه رسيديم كه پاسخ به اين مسئله از لوله تفنگ مي‏تواند خارج شود.» سرانجام نيز در سحرگاه 26خرداد 1344، چهار نفر از اعضاي اين گروه حاج صادق اماني، محمد بخارايي، مرتضي نيك‏نژاد و رضا صفارهرندي در راه پاسداري از ارزش‏هاي اسلام و نهضت امام خميني(ره) به درجه شهادت نائل آمدند. با  علیرام نورایی بازیگر نقش شهید حاج صادق امانی  در سریال معمای شاه در خصوص  این نقش و دغدغههای به تصویر کشیدن وقایع نهضت اسلامی   به گفتو گو نشستیم که در پی میآید.

  

چطور براي بازي در نقش حاج صادق اماني انتخاب شديد؟

وقتي آقاي ورزي كارگردان كار در مورد بازي در اين مجموعه با من تماس گرفتند و راجع به حادثه ترور حسنعلي منصور و نقش حاج صادق اماني صحبت كردند من درگير پروژه آسپيرين بودم. ولي قرار شد هماهنگيها صورت گيرد و چند جلسه‌‌اي براي ايفاي نقش شهيد حاج صادق اماني در خدمت پروژه باشم. در نتيجه فيلمنامه را مطالعه كرده و در خصوص نقش ايشان مختصري هم تحقيق كردم. ترور حسنعلي منصور و حوادثي كه براي حزب موتلفه اسلامي پيش آمد آنچنان نبود كه زمان بسياري را به آن بپردازم. در ميان سكانسهاي محدودي كه داشتم مهمترينشان حضور اين عزيز در دادگاه بود. اتفاقاً فايل صوتي صحبتهاي ايشان را در دادگاه، آقاي عجمي به من دادند. من نيز سعي كردم بر اساس همان متني كه شهيد حاج صادق اماني در دادگاه خوانده اجرا كنم.

از قبل با اين واقعه تاريخي آشنايي داشتيد؟

به هر حال در خصوص هيئت مؤتلفه نكاتي شنيده بودم، ولي نه آنچنان كه به صورت خاص در موردشان تحقيق كنم، اما تا پيش از اينكه بخواهم چنين نقشي را بازي كنم اطلاعات كامل و جامعي نداشتم.

اين شخصيت را چطور ارزيابي كرديد؟

فضايي كه براي ايفاي اين نقش در اختيارم قرار گرفت خيلي فضايي نبود كه بتوانم به تمام ابعاد شخصيت حاج صادق اماني پي ببرم و خودم را در آن قالب قرار دهم. علاوه بر محدود بودن سكانسها من نيز زمان كمي در خدمت پروژه بودم. ولي به هر حال صادق امانيها و حزب مؤتلفه اسلامي قاعدتاً تأثيرات بسزايي در روند پيروزي انقلاب اسلامي داشتهاند.

ارزيابيتان از مجموعه «معماي شاه» چيست و چه بازخوردهايي از بازي در اين مجموعه گرفتيد؟

من درگير كار بودم و خيلي موفق نشدم اين سريال را به صورت كامل ببينم. حتي آن قسمت بازي خودم را هم از دست دادم و به خاطر اينكه همزمان سر كاري بودم، نتوانستم آن را تماشا كنم. به هر حال اينطور آثار انواع و اقسام واكنشها را خواهد داشت.

با توجه به موضوع فيلم «يتيم خانه ايران» تصور ميكنيد علت استقبال كم مخاطبان از اين فيلم چه بود؟

البته فيلم ديده شد ولي ميتوانست با كمك دوستان بهتر ديده شود، اما همانطور كه گفتيد نسبت به تلاشي كه براي ساخت اين اثر كشيده شده، سالنهاي بسيار كمي براي نمايش به آن اختصاص داده شد. متأسفانه بيمهريها كمي بيشتر بود و ميتوانست اتفاقات بهتري در اكران و تبليغات فيلم بيفتد، ولي ماجرا به شكل ديگري جلو رفت و نميدانم راجع به آن چه ميتوانم بگويم.

با توجه به مضمون فيلم«يتيم خانه ايران» چه ارزيابياي از اين فيلم داريد؟

زماني كه فيلمنامه را خواندم خيلي تحت تأثير قرار گرفتم. علاوه بر اينكه آقاي طالبي منابعي در اختيارم قرار دادند كه با مطالعه آنها متوجه شدم چه حوادث و اتفاقات عجيبي براي مردم كشورم افتاده كه حتي امكان نمايش بسياري از آنها در سينما وجود ندارد. البته جناب طالبي هم از بسياري از آنها صرف نظر كرد ولي در همين حدي كه به نمايش درآمد هم تأثيرگذار است. من هم براي اولين بار كه در سالن سينما اثر را ديدم با آنكه هفت، هشت ماه درگير فيلمبردارياش بودم، باز هم تحت تأثير قرار گرفتم. اين اثر از وقايع تلخي پردهبرداري ميكند كه عدهاي سعي كردهاند آنها را از تاريخمان حذف كنند. تا به امروز هم همان عوامل دست در دست هم دادند كه در اكران هم اين فيلم خيلي مورد استقبال قرار نگيرد و ديده نشود.

معتقديد برخي با اهدافي مشخص تلاش كردند كه اين فيلم كمتر ديده شود؟

بله. عواملي سعي خودشان را كردند و منكر اين نميتوانيم باشيم كه گروهي در مملكتمان هستند كه علايق و خاستگاهشان زندگي در غرب است و فكر ميكنم اين جماعت حتي در اكران اين فيلم تأثيرگذار بودهاند.

محمدجواد بنكدار در اين فيلم به گونهاي معرفي ميشود كه گويي نمونه واقعي داشته است. در واقع محمدجواد بنكدار شخصيتي است كه براساس ذهن نويسنده شكل گرفته، ولي نماينده مردان بزرگي است كه براي مردم سرزمينشان عليه استكبار ايستادگي كردهاند و من افتخار داشتهام كه نقش اين نماينده را بازي كنم. بنكدار قهرمان داستاني است كه به درستي براي پشتيباني از مردم كشورش جلوي قدرتهاي بيگانه ايستادگي ميكند. ما در تاريخمان از اين شخصيتها كم نداشتيم و من با راهنماييهاي آقاي طالبي تمام تلاشم را كردم كه به بهترين نحو ايفاگر نقش چنين شخصيتي باشم.

بازي در اين اثر برايتان چه مصائبي به همراه داشت؟

بازي در اين كار خيلي سخت بود. هشت ماه بدون وقفه كار كردن در يك حجم وسيع و لوكيشنهايي كه به صورت دكور ساخته شده بود و مسافرت به مناطقي مثل سرعين و كوه آلوارس و فيلمبرداري بخشهايي در سرما و برف. گروه سازنده هشت ماه ماراتن بسيار سختي را پشت سر گذاشت و من به عنوان كوچكترين عضو در كنار اين گروه زحمتكش و پرتلاش بودم به عشق اينكه بتوانيم كار كوچكي را براي شادي روح گذشتگانمان كه به خاطر اين ظلم و ستمها مظلومانه از بين رفتهاند، انجام دهيم. ما با هم، هم قسم شديم و دغدغه‌‌مان اين بود كاري بسازيم كه بتوانيم لااقل روح اجدادمان را شاد كنيم.

چقدر در مورد اين واقعه تاريخي از پيش مطالعه داشتيد؟

 به جرئت ميتوانم بگويم هيچ مطالعهاي نداشتم. بار اولي كه فيلمنامه را خواندم واقعاً حالم حال خوبي نبود و در كنارش منابعي كه آقاي طالبي در اختيارم قرار دادند و كتابهايي كه مطالعه كردم لحظه لحظه باعث شد حال عجيبتري پيدا كنم. چون از اتفاقاتي مطلع شدم كه آن دوره بر سر مردم ما آمده بود و درست نبود همه آنها نمايش داده شوند.

با اين اوصاف ميتوان گفت مطالعه تاريخي چنداني نداريد؟

مطالعه دارم، ولي نه در حدي كه بگويم تاريخ خوان حرفهاي هستم. ولي به طور كل بسته به فيلمنامهاي كه در اختيارم قرار ميگيرد و در راستاي رسيدن بهتر به نقشم علاوه بر فيلمنامه منابع و مأخذي كه كارگردان در اختيارم قرار ميدهد را مطالعه ميكنم. اما با آنکه خيلي به تاريخ خواندن علاقهاي ندارم، ولي كار در مجموعههاي تاريخي چون آدم را از فضاي زندگي روزمره دور مي‌‌كند، برايم جذابتر است.

بازخوردهايي كه از بازي در اين فيلم گرفتيد، چطور بود؟

خدا را شكر، مردمي كه رفتند و فيلم را ديدند ازهر قشري و با هر نوع سليقه و نگاهي فيلم را دوست داشتند، قاعدتاً اثر هنري كه ساخته ميشود در قالب فيلم سينمايي بدون نقص نخواهد بود، ولي مردم در كل اين كار را دوست داشتند و ميدانم برخيها چندين بار رفتند و كار را ديدند. باز هم اگر پيشنهاد شود در چنين پروژههايي بازي كنم، با كمال افتخار و صددرصد ميپذيرم.

چرا نسبت به آثاري كه شما بازي ميكنيد واكنشهايي وجود دارد؟ چه عاملي سبب ميشود همرنگ جماعت سينماگر امروز محسوب نشويد؟

 به خدا خودم نظري راجع به اين عدم همرنگي ندارم. من يك بازيگرم و به كارم به صورت حرفهاي نگاه ميكنم. نقشهايي هم كه به من پيشنهاد ميشود را اگر دوست داشته باشم انتخاب و سعي مي‌‌كنم تمام تلاشم را براي ايفاي آن نقشها انجام دهم. خيلي جناحبندي شده و سياسي به قضيه نگاه نميكنم، من كارم بازيگري است و نقشهايي كه به من پيشنهاد ميشود اگر پتانسيل خوبي براي كسب تجربه و پيشرفت كاريام داشته باشد انتخاب ميكنم و نهايت تلاشم را براي ايفاي آن نقش به كار ميگيرم.

ناگفته نماند كه عدم هماهنگي رنگياي در مسيري كه طي ميكنم، نميبينم. چون در جمهوري اسلامي ايران و سينمايي كه بانياش وزارت ارشاد و تلويزيوني كه متولياش سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي است با مميزيها و اصول اين مملكت فعاليت فرهنگي و هنري انجام ميدهم، حال اگر دوستاني هستند كه مرا همرنگ خود نميبينند، فكر ميكنم آنها بايد پاسخگو باشند. در واقع من اين تفاوت، مرزبندي و جناحبندي را نميفهمم. چون نه بازيگر جناحي هستم و نه عضو حزب خاصي. فقط يك بازيگرم و در آثاري كه دوست داشته و مثمرثمر باشم، كار ميكنم.

چندي است هجوم ساخت سريالهاي ماهوارهاي بيشتر شده است.

بله متأسفانه افت سريالهاي داخلي همزمان شده است با اوج گرفتن فعاليت شبكههاي ماهوارهاي، اما ساخت سريالهايي مثل آسپرين كه در شبكه نمايش خانگي توزيع ميشوند سبب جذب مخاطب داخلي شدهاند. شما اگر سري به يوتيوب بزنيد، میبینید آمار ديده شدن اين سريال يا شهرزاد بينهايت است. البته سايتهايي هم در داخل هستند كه بدون اجازه فيلم و سريال را نيم ساعت بعد از پخش هر قسمت روي سايتشان قرار ميدهند كه اين مسئله ضربه سنگيني به گروه سازنده و تهيهكننده كار ميزند و اصلاً كار شايستهاي نيست.

چه عاملي سبب استقبال جامعه از آثار توليدي شبكه نمايش خانگي نسبت به مجموعههاي تلويزيوني سيما است؟

ما سه يا چهار مدل مميزي داريم كه يكي براي سينما، يكي براي شبكه نمايش خانگي و ديگري براي تلويزيون است. جالب اينكه همه سازندگان هم در يك مملكت واحد كار ميكنند، اما با سه مدل مميزي. ولي فكر ميكنم اگر اين مميزيها يك كاسه شوند هم تكليف فيلمسازانمان مشخصتر خواهد بود و هم تكليف مخاطبان. همچنين مخاطب با خيال راحتتري ميتواند آن مديومي كه دوست دارد جذبش شود را انتخاب كند. در واقع فكر ميكنم يكي از دلايل عدم هماهنگي، مميزيهاي دوستان و بزرگواران باشد كه بسيار مهم است.

يعني در اين موارد اگر دست سازندگان باز باشد، بينندهها از مجموعههاي داخلي بهتر استقبال ميكنند؟

به نظرم اينطور است چون در روزگاري زندگي ميكنيم كه به جديدترين فيلمهاي سراسر جهان دسترسي داريم و ميتوانيم اين فيلمها را در گوشيهاي موبايلمان ببينيم. به نظرم وجود چند نوع مميزي سبب ميشود مخاطبان را به راحتي از دست بدهيم مگر اينكه بازنگري شود و مميزيها يك كاسه شوند و اعتماد بيشتري به سازندگان آثار وجود داشته باشد. اين مسئله جذب مخاطب را سهلالوصولتر ميكند.

جامعه چقدر به ساخت مجموعههاي تاریخی نياز دارد؟

به نظرم خيلي زياد. به هر حال  این فیلم ها و مجموعه ها ی تاریخی كاري است كه در مملكتمان و با شرايط و فرهنگ اين كشورساخته ميشود و ما به راحتي با ساخت چنين آثاري ميتوانيم بيننده و مخاطبي را كه از دست داده و جذب سريالهاي ترك و كرهاي شدهاند را بازپس بگيريم. همچنين از طريق همين فرمول ساده در لايههاي زيرين جامعه ميتواند فرهنگسازي درست اتفاق بيفتد.

خيليها معتقدند رنگ و لعاب سريالهای ماهواره ای سبب جذب مخاطب ميشود.

مگر سريال شهرزاد در همين مملكت ساخته نشد؟ اين سريال با قدرت بيشتر و تأثيرگذارتر و بسيار آموزندهتر براي جامعه و خانواده ايراني ساخته شد و در شبكه خانگي پخش شد و در جذب مخاطب ميتوانم به جرئت بگويم جذب صددرصدي داشت. پس ما پتانسيل اين كار را داريم فقط اعتماد وجود ندارد و حمايت كه اگر اين موارد اتفاق بيفتد واقعاً مخاطب ما هيچگاه به سمت سريالهاي سخيف تركي و جاهاي ديگر كه با فرهنگ آن كشورها ساخته ميشود، نخواهد رفت.

مديرانمان بايد بازنگرياي در سياستهاي كليشان براي ساخت چنين آثاري صورت دهند و واقعاً از اين آثار حمايت كنند. چون سينماگران ما كه در اين حجم فعاليت ميكنند پتانسيل فوقالعاده بالايي دارند فقط با توجه به اين عدم يك كاسه بودن مميزي‌‌ها فيلمنامهنويسهاي ما در شروع كار چنان دچار سانسوري ميشوند كه بيشتر مواقع مجبورند آنچه مينويسند را خودشان پاره كنند. از طرفي با آن امكانات مالي نميشود فيلمي ساخت. حال بعد از اين موارد بارها و بارها بازنويسيهايي بر اساس سلايق مختلف مسئولان به نويسنده القا ميشود كه گاهي از دست فيلمنامهنويس اصلياش خارج ميشود و فيلمنامه نويس ديگري بازنويسي ميكند و اين مسئله سبب ميشود آن فيلمنامه در نطفه به صورت درست اتفاق نيفتد و در دل كار هم هزاران هزار مشكل پيش آيد.

فكر ميكنم با يك مقدار اعتماد و اطمينان و حمايت بيشتر به راحتي بتوان باعث شد كه هيچ ايرانيای ديگر كنترل ماهوارهاش را به دست نگيرد و نخواهد شبكههاي ماهوارهاي را بالا و پايين كند.

البته تمام مجموعههايي كه در شبكه خانگي به نمايش درآمده با موفقيت همراه نبودند.

بله. بستگي دارد به ژانر اثر، فيلمنامه و گروهي كه كار را ميسازد، ولي مجموعهاي مثل آسپرين چون موضوع خاص و بكري داشت بيشتر با استقبال مواجه شد. اين فضا شديداً براي خود من هم جذاب بود. چون اين شخصيت بسيار دور از دسترس بود و نمونه واقعي از او در اطرافم وجود نداشت، در نتيجه مطالعه و رسيدن به آن فضا بسيار سخت ميشد. ولي با كمك فرهاد نجفي كه از زمان شكلگيري فيلمنامه با هم شديداً در تعامل بوديم و همچنين ديدن فيلمهايي كه مشابه چنين فضايي را داشتند، سعي كردم خودم را به حال و هواي كسي كه حافظهاش دستكاري شده، نزديك كنم.

ساخت فصل بعدي اين مجموعه چه زماني آغاز خواهد شد؟

همانطور كه ميدانيد سريال آسپرين چهار فصل است و ساخت سه فصل ديگر آن باقي مانده است، اما تهيهكننده كار آقاي نجفي شديداً دنبال اين است كه فصل دوم اين مجموعه را با شرايط بهتري كليد بزند؛ ولي به عنوان يك دوست در كنار ايشان شاهدم كه هيچ حمايتي از كار صورت نميگيرد و اين جوان با وجود هزاران مشكلي كه در خصوص ساخت سري اول با آنها مواجه بوده مثل عدم حمايت و دانلودهاي غيرمجاز و پخش مجموعه، تمام تلاشش را براي ساخت فصل بعدي اثر ميكند. البته درست است كه من نبايد در اين مورد صحبت كنم، ولي خودم را به عنوان دوست ايشان محق ديدم كه راجع به اين موضوع صحبت كنم. چون ميدانم پشتش خالي است و كسي حمايتش نميكند و شديداً با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم ميكند و پا پس نكشيده و پاي قول و هدفش ايستاده است. با وجود تلاشهايي كه براي شكلگيري بهتر فيلمنامه انجام ميدهد، اميدوارم در ساخت فصل بعدي با مشكل خاصي روبهرو نشود و اتفاقات بهتري براي ساخت فصل دوم رقم بخورد و خيلي ويژهتر باشد.

سينماگران ما چقدر ميتوانند بر چرخه اخلاقي جامعه تأثيرگذار باشند؟

خيلي زياد، اما به هر حال مواردي كه از سوي اين قشر اتفاق ميافتد در جامعه در اشل خيلي بزرگتري نيز اتفاق ميافتد و چون مردم عادي هستند آن حوادث چندان ديده و پر رنگ نشده و راجع به آنها صحبت نميشود. ما اهالي هنر هم اعضاي همين جامعه هستيم و در همين جامعه زندگي ميكنيم با تمام مشكلات و سختيها و اتفاقاتي كه پيرامونمان ميافتد؛ اتفاقاتي كه براي ما رخ ميدهد همانهايي است كه براي مردم عادي هم رخ ميدهد. اينطور نيست كه سينماگران ما تافته جدا بافته از اجتماع باشند، آنها هم دچار مشكلات عديده هستند، اما من و همكارانم به اين خاطر كه در اجتماع بيشتر مورد توجه و قضاوت هستيم بايد دقت بيشتري نسبت به برخي مسائل داشته باشيم.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار