بعد از ظهر روز سهشنبه 21 ديماه 1395، دو انفجار مهيب در برابر 12 پارلمان افغانستان واقع در جاده دارالامان شهر كابل به وقوع پيوست كه بر اثر اين دو انفجار دستكم 37 نفر كشته و ۷۰ نفر زخمي شدند. بهگفته منابع خبري، ابتدا يك انتحاري خود را در نزديكي دفاتر پارلمان افغانستان در منطقه «دارالامان» شهر كابل منفجر كرد و پس از آن انفجار دوم با منفجر شدن خودروي بمبگذاري شده در همان منطقه صورت گرفت. «روحالله اندرابي»، معاون مديريت شهري امنيت ملي كابل از جمله قربانيان حملات دارالامان كابل بود و «رحيمه جامي»، نماينده مردم هرات در مجلس نمايندگان افغانستان نيز از ناحيه سر بهشدت زخمي شده است. گروه طالبان مسئوليت اين دو عمليات تروريستي را بهعهده گرفت. «ذبيح الله مجاهد»، سخنگوي گروه طالبان اعلام كرد در نتيجه اين حملات 98 نيروي ارتش افغانستان كشته و زخمي شدند.
اشرفغني رئيسجمهور افغانستان ضمن محكوم كردن شديد اين حملههاي وحشيانه، گفت كه طالبان با بيشرمي تمام مسئوليت كشتار افراد غيرنظامي را به عهده گرفته و به آنان افتخار ميكند. وي تأكيد كرد كه عاملان اين جنايت در هيچ نقطه كشور در امان نخواهند ماند. در تحليل علت رويداد چند مسئله مهم به نظر ميرسد:
اول اينكه حملات مستمر طالبان عليه نيروهاي خارجي و امنيتي افغانستان طي سالهاي گذشته حاكي از آن است كه طالبان همچنان بر سياستهاي نظامي خود تأكيد دارد و به نوعي خواهان تغيير وضع موجود (تغيير نظام سياسي فعلي افغانستان) است. طالبان كه احساس ميشد پس از مرگ ملاعمر و با كشته شدن ملااختر منصور تضعيف شده و در حال دگرديسي و فروپاشي است، اكنون سعي ميكند دوباره با انجام عملياتهاي انتحاري، موجوديت خودش را به همگان ثابت كند. هرچند گفته ميشود طالبان مستقل نبوده و ابزاري در دست بعضي از قدرتهاي منطقهاي است تا به نوعي سياستها و اهداف خود را در افغانستان به پيش ببرد.
دوم اينكه نگاه سطحي به موضوع صلح موجب شده تا هر يك از بازيگران، با نگاهي متفاوت به موضوع مذاكره صلح با طالبان بنگرند، به همين جهت نيز بازيگراني نظير روسيه و چين با طالبان افغانستان تماس داشتهاند و حتي در چند ماه اخير، هيئتي از اعضاي ارشد طالبان براي انجام گفتوگوها، به چين سفر كردند. دولت روسيه نيز به دليل نگراني از گسترش و انتشار داعش به كشورهاي آسياي مركزي و روسيه ارتباطات خود را با طالبان افغانستان آغاز كرده است.
چندين دور مذاكرات صلح با طالبان، نظير مذاكرات چهار جانبه (افغانستان، امريكا، چين و پاكستان) و نيز برگزاري برخي نشستها از جمله نشست سهجانبه روسيه، چين و پاكستان اوايل ديماه سالجاري در مسكو يا نشست سهجانبه امريكا، هند و افغانستان در شهريورماه 1395 در نيويورك و... نه تنها به نتيجه مشخصي نرسيده بلكه بر روند ناامنيها و سردرگميهاي افغانستان افزوده است. مسلماً برگزاري نشستهاي چندجانبه بدون حضور تمامي بازيگران مؤثر، نتيجه نخواهد داشت. متأسفانه نوع نگاه و منافع هر يك از اين بازيگران به نحوي در تضاد با همديگر است و به همين دليل نيز طالبان توانسته است پس از 15 سال همچنان قدرتنمايي كند و تنها در هفته اخير حملات خودش را در كابل، هلمند، قندها و ننگرهار افزايش دهد.
سوم اينكه مماشات و مداراي دولت اشرفغني با طالبان و امضاي تفاهمنامه صلح با حزب اسلامي حكمتيار، به جز دستاورد رواني و تبليغاتي، هيچ سودي بر اوضاع امنيتي افغانستان نداشته است. بحث عدمتعريف مشخص از دوست و دشمن توسط دولت افغانستان بهنوعي موجب حقبهجانب بودن جريان طالبان شده است. تأكيد دولت افغانستان بر آزادي زندانيان طالبان چه در دوره حامد كرزاي و اشرفغني و نيز مذاكره صلح با حزب اسلامي حكمتيار، هيچ نقشي در ايجاد امنيت افغانستان نداشته و چنين سياستهاي اشتباهی همچنان تداوم دارد.
بدون شك تنها راه ايجاد صلح با طالبان و برقراري امنيت در افغانستان، برگزاري نشستهاي چندجانبه داخلي و خارجي است كه در آن همه طرفهاي ذينفع داخلي و خارجي شركت كنند. به همين منظور ابتدا بايد اختلافات در درون دولت وحدت ملي بين جناح اشرفغني و دكتر عبدالله حل و فصل و سياست واحدي در مواجهه با طالبان اتخاذ شود. در سطح خارجي نيز بايد نشستهاي چندجانبه با حضور همه بازيگران درگير (پاكستان، امريكا، روسيه، چين، هند و ايران+ افغانستان) برگزار شود. هرچند نميتوان چشمانداز روشني از روند صلح افغانستان ارائه كرد چراكه بازيگراني مانند امريكا و حتي پاكستان، سياستهاي دوگانه خود را حفظ خواهند كرد. امريكا براي حضور درازمدت خود و پاكستان نيز براي افزايش نفوذ خود همچنان به طالبان نيازمند است.