جشنواره عمار را تقريباً با نامهاي جديد ميشناسند، اما نام محسن اسلامزاده كه از برندگان امسال اين جشنواره بود نامي آشنا براي دنياي فيلمسازان مستند محسوب ميشود. در داخل و خارج از كشور اسلامزاده را با فيلمهاي مختلفش در كشورهاي بحرانزدهاي همچون عراق، سوريه، ليبي، افغانستان و... به عنوان نماينده مستندسازي بحران در ايران ميشناسند. وي با اثر «اهل سنت ايران» براي اولين بار كار مهمي را درسينماي مستند رقم زد و با «تنها درميان طالبان» كاري را كه آرزوي مستندسازان دنيا بود عملي كرد. در اين زمينه با ايشان گفتوگويي داشتيم كه ميخوانيد:
فيلم« 15روز تنها در ميان طالبان» به يك خبر جهاني تبديل شد. چه شد كه تصميم به ساخت فيلمي با چنين ريسك بالايي گرفتيد؟ اولاً من يك فيلمساز هستم و قاعدتاً همه فيلمسازان به دنبال ساخت آثار متفاوت هستند. كار متفاوت دردسرهاي متفاوتي هم دارد تا بتوان كاري درخور توجه ساخت. ثانياً من خراساني هستم و دغدغه طالبان و افغانستان براي ما مسئله مهمي بوده است. يادم است در دوره دبيرستان بوديم كه فاجعه كنسولگري مزارشريف و شهادت ديپلماتها پس از حمله طالبان به شهر پيش آمد و اتفاقاتي كه پس از آن به وقوع پيوست و همه چيز نشان از وقوع جنگي سخت داشت كه الحمدلله به خير گذشت. ۱۳ سال بعد بهخاطر ساخت مستند درباره شهداي مزارشريف همراه با تنها بازمانده آن حادثه و محمدحسين جعفريان به مزار شريف رفتيم. در آن سفر بود كه حرفهايي متفاوت درباره طالبان ميشنيدم. حتي آقاي شاهسون (بازمانده فاجعه كنسولگري) تحليلش اين بود كه شهادت ديپلماتها بنا به دستور سران طالبان نبوده است. خلاصه خيلي برايم جالب شد تا درخصوص طالبان بيشتر بدانم. كمكم به دنبال ارتباطگيري و ساخت فيلم از آنها رفتم كه پس از حدود ۴۰ ماه پيگيري موفق به تصويربرداري بين طالبان شدم.
به نظرتان اين فيلم چه تأثيري در شناخت جهاني روي طالبان گذاشت و آيا توانست چهره اين گروه را اصلاح كند؟به نظرم مهمترين رسالت مستند «تنها ميان طالبان» شك كردن است. شك كردن به اطلاعاتي كه از امپراطوري رسانهاي غرب به دست آوردهايم درباره طالبان تا ديگر جنبشهاي اسلامي، از كشورهاي اسلامي تا ديگر كشورهاي جهان و... چراكه غربيها هر كس را آنطور كه ميخواهند، در دنيا تعريف ميكنند.
سال 2013 براي مستند «اسرار زندان ابوسليم» به جشنواره الجزيره دعوت شديد. فضاي آنجا را چطور ديديد؟ به نظرتان چه تفاوتهايي با جشنوارههاي ايراني دارند؟بله من با فيلم «اسرار زندان ابوسليم» به جشنواره الجزيره به كشور قطر رفتم. از همه دنيا فيلمسازاني آمده بودند. الحمدلله اكران موفقي داشتم. آنجا متوجه شدم فيلمهاي مستند ايراني كيفيت خوب و قابل قبولي دارند و ميتوانند به راحتي در بهترين جشنوارههاي دنيا بدرخشند. خاطره جالبم هم اين بود كه اكثر مخاطبان با تعجب ميپرسيدند؛ تو مگر ايراني نيستي پس ليبي چكار داشتي كه فيلم ساختي؟ برايشان عجيب بود يك ايراني از كشور ديگري فيلم ساخته باشد.
فيلمسازهاي ايراني در اين جشنوارهها حضور پررنگي ندارند؟چرا حضور خوبي دارند. من مشاهدات خودم را گفتم. دو فيلم ديگر ايراني هم در جشنواره بود. ولي منظور من كيفيت ديگر فيلمها و نسبتشان با فيلمهاي ايراني است.
به نظرتان اگر بازهم بخواهيد براي ساخت مستند نزد طالبان برويد با توجه به تغييراتي كه از آن زمان تاكنون انجام شده و مستند شما در رسانههاي مختلف بازتابهايي داشته باز هم طالبان شما را خواهد پذيرفت؟شرايط رفتن بين طالبان بسيار پيچيده است و دشواريهاي خاص خودش را دارد و نميدانم كه اين كار باز هم امكانپذير خواهد بود يا نه؟!
شما از برگزيدگان جشنواره عمار در چند سال گذشته هستيد. برد اين جشنواره را در داخل و خارج چطور ديديد؟ و جوايز عمار چقدر روي كارهايتان يا شناخته شدن شما اثر داشته است؟جشنواره عمار با توجه به توليدات زياد جبهه فرهنگي انقلاب و بايكوت جشنوارهاي كه درباره اين آثار بود بهوجود آمد انصافاً موج خوبي را ايجاد كرده است. آنها موفق شدند توجه قشر مذهبي و انقلابي را به سينما جلب و پخش فيلمها را همهگير كنند. مثلاً فيلم «تنها ميان طالبان» با قرار گرفتن در بسته شهرستانهاي جشنواره در خيلي از شهرستانها اكران شد يا مستند «اهل سنت ايران» علاوه بر پخش موفق داخلي به كشورهاي ديگر هم ارسال شد، حتي اين هفته فيلم در نوار غزه اكران خواهد شد. براي يك فيلمساز خيلي مهم است فيلمش خوب ديده شود و صددرصد باعث دلگرمي فيلمسازها خواهد شد. به نظرم حضور جشنواره عمار باعث شده است كه فيلمسازان جوان نسبت به اتفاقات هر سال حساس باشند تا از آنها فيلم بسازند. براي عمار، كه اين اتفاق بسيار بزرگ است.
شما را به عنوان نماينده فيلمساز بحران در ايران ميشناسند كه معمولاً در كشورهاي بحرانزده براي مستندسازي حضور داشتيد. چرا ما در بيان حقايق سوريه و عراق آنگونه كه بايد دربحث رسانه و مستند خوب عمل نكرديم؟متأسفانه ما صحبت رهبري مبني بر تمركز بيشتر بر رسانه را جدي نگرفتهايم. در بسياري از كشورها كه عملاً اجازه حضور نداريم. مثلاً مصر، ليبي، بحرين، يمن و... آنجايي هم كه آزادي عملمان زياد است مسئولان برنامه منسجمي براي كار رسانهاي نداشتهاند. اكثر كارها در عراق با ارتباطهاي شخصي شكل گرفته و در سوريه متأسفانه به اندازه انگشتهاي يك دست هم كار خوب نداريم.
عملكرد رسانههاي بيگانه حتي دشمن در اين مناطق را چطور ارزيابي ميكنيد؟يادم است وقتي پسر قذافي در يكي از شهرهاي دور افتاده و كوچك ليبي بهنام زنتان دستگير شد، خبرنگارهاي اروپايي و امريكايي به آنجا هجوم بردند. تعدادشان اينقدر زياد بود كه تعجب كردم. همه بودند الا تلويزيون ايران! جالب است وقتي قبل از شبكه بي.بي.سي با كسي كه پسر قذافي را دستگير كرده بود مصاحبه كرديم و به صداوسيما گفتيم حاضريم بهصورت رايگان فيلمها را در اختيارتان بگذاريم ديديم هيچ رغبتي وجود ندارد. نقطه مقابل خبرنگاران غربي بودند كه در سختترين شرايط در آن شهر بودند. شهر هيچ امكاناتي نداشت و تنها مسافرخانه شهر به سرعت پر شده بود و خيليها مجبور بودند در هواي سرد آن روزها به سختي شب را به روز برسانند، ولي طاقت ميآوردند. طبيعي هم است كه آنها بايد امروز همه مناسبات رسانهاي را در دنيا به دست بگيرند، چراكه آنها كاملاً هوشيار هستند و ما غافل و تنبل. هر جا كمي ابتكار به كار برديم دهها برابر نتيجهاش را گرفتيم، ولي متأسفانه بنا به دلايلي دستور اكيد رهبري را فراموش كرديم.
سال گذشته جشنواره فيلم مدافعان حرم درتهران برگزار شد كه خروجي خوبي هم داشت ولي چرا هنوز بسياري از آن آثار به نمايش در نيامده است؟به نظرم قرار است اين فيلمها بهصورت مجموعه 10 قسمتي ارائه شود كه چند قسمت آن هنوز آماده پخش نيست.
خاطرم هست يك شركت اروپايي دنبال حق پخش و اكران فيلم «تنها در ميان طالبان» بود آيا اين اتفاق افتاد؟مستند «تنها ميان طالبان» توسط يكي از بهترين پخش كنندههاي كشورمان در عرصه بينالمللي حضور دارد تا ضمن شركت در جشنوارهها به شبكههاي تلويزيوني ارائه شود. در حال حاضر ايشان در حال مذاكره با چند كمپاني معتبر هستند كه بهزودي پس از نهايي شدن قرارداد اخبار خوبي از اين امر منتشر خواهد شد.
مستند «اهل سنت ايران» يك ابتكار جالب و اثرگذار در مورد اهل سنت در ايران بود كه كليشههاي موجود در مورد اين قشر را در ايران بيان ميكرد. شكست تأثيرات خارجي اين مستند را چگونه ديديد؟اين مستند بيش از يك ميليون بازديد در شبكههاي اجتماعي داشته و مورد استقبال مخاطبان غيرايراني قرار گرفته است. يكي از دوستان چند پلان از اين فيلم را براي فيلم معرفي ايران استفاده كرده بود و در جشنوارهاي در بنگلادش پخش كرد كه ميگفت وقتي مردم پلان نماز عيدفطر شهر گنبد را ديدند همه ايستادند و دست زدند. الحمدلله اين فيلم واكنشهاي اينچنيني داشته است.
اين مستند در داخل هم ظاهراً بياثر نبوده و بازتابهاي خوبي در داخل هم داشته است خاطرهاي از اين بازتابها داريد؟بله الحمدلله بازخوردهاي خوبي داشته است. مهمترين رسالت اين مستند براي مخاطب داخلي معرفي اين برادرانمان به شيعيان است. متأسفانه تصور اغلب شيعيان نسبت به برادران اهل سنت درست نيست و نميدانند كه اين برادران با وهابيت ضديت دارند يا اينكه نميدانند آنها چقدر براي حفظ تماميت ارضي ايران اسلامي فداكاري كردهاند.
به نظرتان فيلمسازي بحران در ايران با توجه به بحرانهاي منطقهاي كه پيرامون ما را گرفته به بلوغ رسيده است ؟ مشكلات اين ژانر چيست؟بله الحمدلله به بلوغ رسيده است. مهمترين مشكل عدم تبيين استراتژي و استفاده بهينه و با برنامه از ظرفيت موجود است. البته شايد بهتر باشد كه كار به همين روال بهوسيله دغدغههاي شخصي پيگيري شود.
يكي از مهمترين رسانههاي امروز فضاي مجازي شبكه يوتيوب است. آثارتان را در اين فضا هم منتشر كرديد؟بله. كارها در آنجا هم منتشر شده است. مركز فرهنگي ميثاق در يوتيوب صفحه اختصاصي دارد. اكثر بازديدكنندگان يك ميليوني «اهل سنت ايران» در يوتيوب هستند.
يكي از راههاي درآمدزايي مستندسازان جهان اين روزها فضاي مجازي است. به نظرتان چه موانعي براي حضور جدي مستندسازان ما در اين فضا وجود دارد؟گامهايي در اين عرصه برداشته شده آن هم فقط براي داخل كشور كه بسيار محدود است و اميدوارم بهزودي مؤسساتي بهصورت تخصصي در اين امر وارد شوند.