کد خبر: 827729
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۱
گزارشي از نشست تحليل و نقد كتاب «دو برادر»
آذرماه سالگرد تولد جلال آل‌احمد و درگذشت شمس آل‌احمد است و توليد در حوزه زندگي مرحومان شمس و جلال آل‌احمد و سيمين دانشور هدف اصلي اين كتاب بوده است...
جايزه جلال به كساني اهدا مي‌شود كه هيچ شباهتي به او ندارندنشست نقد و بررسي كتاب «دو برادر» با حضور محمدحسين دانايي خواهرزاده جلال آل‌احمد و محمدرضا كاييني روزنامه‌نگار و تاريخ‌پژوه، سيدعبدالجوادموسوي روزنامه‌نگار و نويسنده، سيدمهدي طالقاني فرزند آيت‌الله طالقاني، محمدصادق قاضي‌طباطبايي فعال و مبارز سياسي عليه رژيم شاهنشاهي و حجت‌الاسلام و المسلمين ابوذر بيدار فعال و مبارز سياسي برگزار شد.
   كاييني: آرزوي شمس ماندگاري جلال در 100 سال آينده بود
در اين جلسه محمدرضا كاييني كه مديريت جلسه را بر عهده داشت، طي سخناني اظهار داشت: بهانه جلسه نقد و بررسي كتاب «دو برادر» به نوعي بزرگداشت جلال و شمس بوده است. آذرماه سالگرد تولد جلال آل‌احمد و درگذشت شمس آل‌احمد است و توليد در حوزه زندگي مرحومان شمس و جلال آل‌احمد و سيمين دانشور هدف اصلي اين كتاب بوده است.  وي سپس به چگونگي توليد اين كتاب پرداخت و گفت: من از وقتي كه با محمدحسين دانايي آشنا شدم، به خاطر نسبت فاميلي با جلال آل‌احمد و اطلاعات او نسبت به آن نويسنده، قصد مصاحبه براي روزنامه‌اي را داشتم ولي حجم اطلاعات تاريخي وي باعث شد كه به يك مصاحبه اكتفا نكنم، به همين دليل اين كتاب توليد شد و خوشبختانه سه بار تجديد چاپ شد.  كاييني ادامه داد: من زماني داشتم با شمس آل احمد صحبت مي‌كردم و از شمس پرسيدم آرزوي شما چيست؟ او پاسخ داد، دوست دارم آثار جلال 100 سال زنده باشد و اين آرزو، آرزويي دور نيست و الان مي‌بينيم كه جلال زنده و پويا است و عده‌اي از ناشران فقط با فروش كتاب‌هاي جلال سرپا مانده‌اند.
   محمد حسين دانايي: ناقدان آل‌احمد به او حسودي مي‌كنند
محمدحسين دانايي از ديگر سخنرانان اين برنامه بود كه طي سخناني گفت: موضوع اصلي جلسه كتابي تحت عنوان دو برادر است كه خاطرات بنده از دايي‌هايم است. جلال و شمس ستاره درخشان زندگي من بودند و تا وقتي مرحوم شمس آل‌احمد و سيمين دانشور در قيد حيات بودند من تكليفي براي خود نمي‌دانستم كه وظيفه‌اي را انجام بدهم.
وي افزود: هدفم از تأليف اين كتاب به اتفاق برادر عزيزم كاييني اين بوده است كه با شايعاتي كه درباره جلال و شمس ايجاد شده مقابله كنم.  دانايي گفت: بسياري در پي دستكاري در هويت جلال بودند و خواستند هويت جعلي براي او درست كنند كه من سعي كردم هويت واقعي جلال آل‌احمد را در معرض ديد قرار دهم.  وي افزود: بدون ترديد مهم‌ترين ويژگي جلال آل‌احمد آزادانديشي است كه با قدرت بت‌‌هاي ذهني را خراب و انديشه نو خلق مي‌كرد. جلال باهوش و حساس بود و به ريزترين مسائل زمان خود واكنش نشان مي‌داد.
دانايي گفت: جلال كتاب غرب‌زدگي را در سال 40 نوشت و 16 سال قبل از انقلاب هيچ‌ يك از صاحب‌نظران نتوانستند وقوع انقلاب را پيش‌بيني كنند به نوعي جلال در كتاب غرب‌زدگي، انقلاب را پيش‌بيني كرد.  وي افزود: اكثر كساني كه به جلال انتقاد دارند، انتقاد آنان ناشي از حسادت است چون شاخك‌هاي حسي جلال را نداشتند و اگر دوباره اين كتاب را مي‌نوشتم قطعاً مطالبي را اضافه مي‌كردم. بسياري از كساني كه كتاب را خوانده بودند برايم خاطراتي جالب از جلال گفتند كه آن را در كتاب مي‌آوردم.  سيدعبدالجواد موسوي روزنامه‌نگار و منتقد ادبي از ديگر سخنرانان اين برنامه بود كه طي سخناني گفت:‌من دوست داشتم جداگانه به شمس آل‌احمد پرداخته شود چون هميشه اسم شمس در سايه جلال پنهان شده است. كساني كه كتاب را از چشم برادر ديده باشند و مجموعه داستان شمس را نيز خوانده باشند پي به نگاه مستقل او خواهند برد.  وي افزود: كتاب «دو برادر» كتابي خواندني است و اتفاقي كه در كتاب افتاده اين است كه در جاهايي آقاي كاييني و شمس هم‌نظر نبوده‌اند.  موسوي با بيان اينكه دو طيف به جلال ظلم كردند، ادامه داد: نخست افرادي كه جايزه 110 سكه‌اي جلال را به كساني اهدا مي‌كنند كه از شجاعت جلال ذره‌اي بهره نبرده‌اند؛ حتي به شهردار منطقه خود اعتراض نكردند. دسته دوم كساني‌اند كه گران‌ شدن پياز را به جلال و شريعتي نسبت مي‌دهند و به آنان دشنام مي‌دهند.  وي گفت: كتاب «دو برادر» روايت صادقانه و منصفانه از اين دو برادر است كه نخواسته است جلال را به سطح علاقه يك جناح فرو بكاهد.
   مهدي طالقاني: مزاح جالب آيت‌الله طالقاني با جلال
سيدمهدي طالقاني فرزند آيت‌الله طالقاني از ديگر سخنرانان اين برنامه بود كه طي سخناني كوتاه عنوان كرد: جلال آل‌احمد يك خودروي هيلمند قرمز داشت و گاهي اوقات به مرحوم پدرم زنگ مي‌زد و مي‌گفت آقا بياييد يك روغن بريزيم تا برويم اسالم (روستاي در طالقان). وي گفت:‌يك بار آقا از زندان در سال 1346 مرخص شدند و تعدادي از روحانيون به ديدار آقا رفتند كه از قضا جلال نيز در آن ديدار بود و پدرم در معرفي جلال به روحانيون گفته بود ايشان يكي از نويسندگان كشور هستند و يكي دو تا از روحانيون گفتند كه ايشان از متدينين هستند و پدرم پاسخ داد اين تهمت‌ها به ايشان نمي‌چسبد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار