اين امر پديده
اي به نام ترافيك را به وجود مي آورد كه سه عامل "انسان" ، "محيط"
و "وسيله نقليه" را در ارتباطي تنگاتنگ و پيچيده با يكديگر قرار مي دهد.
بايد توجه
داشت هرجا كه پاي انسان به ميان كشيده شود بعدي به نام بعد انساني مطرح مي شود كه به
دليل شكل زيستي انسان ها به سرعت به بعد اجتماعي تبديل مي گرددو به ناچار به كارگيري
نگرشي اجتماعي را ضروري مي سازد.
امروزه موضوع
ترافيك به صورت يك معضل اجتماعي جلوه گر شده است و اغلب كشور هاي جهان به گونه اي با
اين پديده اجتماعي درگير هستند .
هر اندازه
ميزان پيشرفت و سير ترقي در اجتماع سريعتر مي شود، حجم اين مشكل افزايش يافته، بيشتر
به چشم مي خورد.
در عرصه ترافيك
با انسان، ماشين، جاده، قوانين و مقررات سر و كار داريم كه ساماندهي هر يك از اين عوامل
نيز راهكارهاي خاص خود را دارد.
از اين رو
چون با موجودي به نام انسان روبه رو هستيم كه هم سازنده ماشين و جاده است و هم واضح
قوانين و مقررات و خود نيز راكب و استفاده كننده از اين سه است مي توان نتيجه گرفت
كه علت اصلي اين مشكلات، فردي و انساني است و كليد حل اين مشكل نيز در دست او است.
بر اين اساس
اين نظريه در مورد انسان و نقش آن در ترافيك، به عنوان علت تامه و علت محدثه مشكلات
ترافيكي، نكته مهمي وجود دارد و آن امكان تغيير با مدد رفتار فرد انساني در فرايند
آموزش است.
دنياي جديد
نيز تكيه گاه اصلي اقدامات، براي به سامان كردن معضلات ترافيكي را بر محور "آموزش
و فرهنگ سازي" قرار داده است.
آموزش فاصله
بين شايستگي هاي موجود و شايستگي هاي مطلوب را پر مي كند و اين فرصت را پديد مي آورد
كه انسان توانمندي هاي خود را بشناسد و امكان استفاده از اين استعداد ها را نيز فرا
گيرد.
آن بخش از
رفتار هاي انسان نيز كه ناشي از نداشتن اطلاعات و نا آگاهي است در جريان آموزش و فرهنگ
سازي قابل ترسيم است.
وضعيت رفتار
و فرهنگ عبور و مرور و ترافيك تابع عوامل بسياري است كه در هر كشوري قابل طرح و بررسي
است.
بنابر اين
بررسي اين عوامل در تغيير رفتار و فرهنگ ترافيك اهميت ويژه‌اي دارد ،تجزيه و تحليل
حوادث رانندگي نشان دهنده اين واقعيت است كه عوامل مختلف و متجانس در رخ دادن حوادث
دخالت دارند، عواملي كه هريك از اينها مي تواند، ريشه هاي فرهنگي، فني، اقتصادي، حقوقي،
جمعيتي و رواني و... داشته باشد.
گردآوري توسط كارشناس اجتماعي پليس راهنمايي
و رانندگي فرماندهي انتظامي استان اصفهان
