کد خبر: 814706
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۳
قطعاً نمي‌شود با ديدن يكي دو فيلم، درباره‌ جريان فيلمسازي مقاومت اظهار نظر كرد. به ويژه اينكه در جايگاه يك منقد اصولاً نمي‌شود چيزي را تقديس كرد زيرا تقديس كردن، هر پژوهه‌اي را از زبان دانشي خارج مي‌كند.
محمدصادق دهنادي
قطعاً نمي‌شود با ديدن يكي دو فيلم، درباره‌ جريان فيلمسازي مقاومت اظهار نظر كرد. به ويژه اينكه در جايگاه يك منقد اصولاً نمي‌شود چيزي را تقديس كرد زيرا تقديس كردن، هر پژوهه‌اي را از زبان دانشي خارج مي‌كند.
با اين حال به نظر مي‌رسد جريان فيلم مقاومت را در چند ساله‌ اخير از ديدگاه اين قلم اين‌گونه دسته‌بندي كرد:
برخي از آثار بررسي شده در اين جشنواره، متعلق به اردوگاه فيلم مقاومت نيستند. به عنوان مثال سريال‌ها و آثاري كه توسط صدا و سيما يا بنگاه‌هاي فيلمسازي وابسته به دولت و نهادها ساخته مي‌شود و بعضاً در جشنواره‌ها و حتي گيشه مورد توجه قرار مي‌گيرند؛ ممكن است مربوط به دفاع مقدس يا امور ديني و مذهبي باشند اما همه ما مي‌دانيم كه نمايش ما براي تشويق و ترغيب اين نوع آثار نه نمايه‌اي براي جريان فيلم مقاومت است و نه در تقويت آن نقش به‌سزايي دارد.
جريان آزاد فيلمسازي به سفارش يا حتي به دلخواه خودش روايتي از جنگ، مسائل جهان اسلام و ديگر ديدگاه‌هاي حوزه مقاومت دارد، كه در جاي خود قابل تقدير است. اما جامعه و منتقد اثر آن فيلمساز يا بازيگري كه يك هفته در لس‌آنجلس براي اثر روشنفكري‌اش و يك هفته در تهران براي نقش شهيدش هديه مي‌گيرد را به عنوان دستاورد سينماي مقاومت نمي‌داند. اين مطلب گرچه ممكن است به مذاق خيلي‌ها خوش نيايد اما نبايد از ذهن ارزيابي كه به فكر اثربخشي و كميت و كيفيت واقعي و نه نمايشي جشنواره است، دور شود.
جريان سينماي مقاومت، تله فيلم مقاومت و جديداً به يمن راه‌اندازي شبكه افق، سريال‌هاي مربوط به مقاومت، راه زيادي تا جريان‌سازي اجتماعي دارند.
اين راه زياد كه بخش عمده آن مربوط به عدم عجله رزمندگان عرصه سينما در عرصه‌ كارهاي خودشان است، بيش از آن كه مربوط به ضعف‌هاي تكنيكي و فني و حتي بودجه‌اي و امكاناتي اين عزيزان باشد، مربوط به نوع نگاه، روايت و اصل قصه‌هايي است كه بايد مخاطب عام را بدون آن كه مجبور يا توصيه شده باشد، به سمت و سوي «انتخاب» اثر هنري ببرد. سينماي مقاومت، سينما حقيقت يا هر سينمايي كه در آن موضوع از اصل سينما و قالب مهم‌تر است هيچ چاره‌اي ندارد تا اين قدر قوي بشود كه مردم آن را ببينند، بپسندند و در نهايت براي آن پول پرداخت كنند. در جريان اصيل فيلم مقاومت – و نه بازار مشترك آن (مثل آثار سفارشي) – برخي از فيلم‌ها بخواهيم و نخواهيم اين راه را رفته‌اند و ديده هم شده‌اند.
مردم براي فيلم‌هايي مانند ملك سليمان (كه يك فيلم تاريخي صهيون‌ستيز تمام‌عيار است)، براي قلاده‌هاي طلا (كه تمام دنيا جمع شدند كه ديده نشود)، براي دلشكسته (كه ركورد فروش سينما خانگي را براي هميشه شكست) و... هم پول دادند، هم صف كشيدند و هم بدون حس ناراحتي آن را به يكديگر توصيه كردند. واقعيت اين است كه در عرصه سينما و سريال نمي‌توان يك ميزگرد و مصيبت‌نامه به انتهاي هر فيلم الصاق كرد تا مردم بدانند كه ما با چه مشكلاتي فيلم ساخته‌ايم و چرا در جذب مخاطب دچار مشكلات هستيم. اين اتفاق بايد در جاي ديگري بيفتد و آن اتاق‌هاي فكري است كه بايد رضايت دهد كه به جاي ده‌ها اثر از كارگرداناني كه فقط انگيزه‌هاي خوبي دارند، چند اثر بزرگ با كارگردان‌هايي توليد شود كه علاوه بر انگيزه توانايي و تجربه مناسب هم دارند.
واقعيت اين است كه بسياري از افرادي كه اينك به عنوان نويسنده و كارگردان در جشنواره فيلم مقاومت يا فيلم عمار كارهاي خود را نمايش مي‌دهند، بايد براي رسيدن به چنين جايگاهي سال‌ها در كنار كارگردانان مطرح سينماي مقاومت مانند شورجه، طالبي، بحراني و... مشق ديدن و روايت و نمايش دادن بكنند تا خداي نخواسته دچار از بين رفتن پتانسيل‌ها و سرخوردگي نسلي نشويم كه علاقه زيادي دارد اما خوب ديده نمي‌شود. در حوزه فيلم مستند بچه‌هاي انقلاب حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارند. دليل ساده‌اي هم دارد. بچه‌هاي حزب‌اللهي شجاع هستند و از خطر براي كار‌شان نمي‌ترسند. من فكر نمي‌كنم حتي رسانه‌هاي خود سوريه و عراق، تا قرن‌ها بتوانند مستندسازي كه بسيجي‌هاي دوربين به دست ما در جنگ‌هاي منطقه‌اي با كفار تكفيري انجام داده‌اند را از طريقي ديگر تهيه كنند.
اين تفكر برنده توانسته حرف‌هاي بسيار زيادي درباره‌ واقعيت جنگ در خاورميانه روايت كند و در صورت كمك‌هاي حرفه‌اي در حوزه تدوين و از همه مهم‌تر تنظيم و ارائه، هيچ بعيد نيست كه ما در آينده نزديك بتوانيم در اشل جهاني اين مستندها را ارائه كنيم. البته مسئله سوگيري در زبان جهاني براي مستندسازي، بحثي رسانه‌اي است كه در جاي خود بايد درباره‌ آن گفت‌وگو كرد، اما با اين حال هم مستندسازي بچه‌هاي انقلاب از ساير محصولات ديگر داراي تفوق بيشتري است.
نكته‌ بسيار مهمي كه بايد درباره آن بيش از پيش انديشيد و حسب اطلاع من، بحث‌هاي مناسبي درباره‌ آن نه در اين جشنواره و نه در اتفاق‌هاي مشابه صورت نگرفته است، بحث بازاريابي اجتماعي براي اين گونه هنري است.
يكي از مشكلات بسيار زياد توليدات به نمايش در‌آمده در اين جشنواره و جشنواره عمار و حتي جشنواره‌هاي دولتي بزرگ‌تر، انباري بزرگ سينمايي است كه در كشور ايجاد شده و روز به روز به حجم تعداد آثار انبار شده در آن افزوده مي‌شود. بسياري از هنرمندان حتي درباره‌ به نمايش در‌آمدن آثار خوب و قابل قبول در رسانه ملي و برخي پرديس‌هاي سينمايي گلايه دارند و معتقدند بازار‌سازي براي ديده شدن كارهاي خوب در اين بين نيز درگير برخي مسائل پشت پرده و حسادت‌ها است. در اين زمينه يكي از كاركردهاي جشنواره‌هاي ارزشي، مي‌تواند رفع برخي اين تنگناها از طريق گفت‌وگوهاي مؤثر، شكل‌دهي كانال‌هاي رسانه‌اي و سينمايي مستقل و... باشد.
اهميت اين مسئله تا جايي است كه به‌قول يكي از كارگردان‌ها اگر در هر سال چند سالن محض نمايش، فيلم‌هاي مفهومي، مستند، كوتاه و... شده بود، اينك اين ژانر و دسته براي خودش يك گروه سينمايي مستقل داشت. به هر حال مسئله فيلم‌هاي توليدي جريان مقاومت (و نه فيلم‌هايي كه به عنوان مقاومت تقدير مي‌شوند) ديده شدن است. اين را نبايد فراموش كرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار