سقوط هشت پلهاي نسبت به جايگاه المپيك لندن، نشان از كارنامه ناموفق ورزش ايران در ريو بود؛ كارنامه ناموفقي كه ثمره بيتوجهيهاي مسئولان و مديران ورزشي كشور است؛ مديراني كه در زمان موفقيت يك پاي عكسهاي دستهجمعي و يادگاري هستند و به وقت ناكامي، پاي بضاعت ورزش را به ميان ميكشند و زحمات ورزشكاراني كه با دست خالي و با كمترين امكانات خود را به المپيك رسانده و به دليل مهيا نبودن شرايط از رسيدن به موفقيت بازماندند را زير سؤال ميبرند. المپيك يك بار ديگر نشان داد نتيجه عدم توجه و حمايت از ورزشكاران، ميتواند نتايج ناباورانهاي را رقم بزند. نتايجي چون ناكامي فرنگيكاران، دووميدانيكاران و...
تيراندازي: تيراندازان ايران خشك تمرين كردند. بدون تير، آن هم چند سال. بنابراين بايد به آنها حق داد كه وقتي الهه احمدي ششمي لندن را تكرار ميكند و نجمه خدمتي در اولين حضورش در المپيك هشتم ميشود، خوشحال باشند. تيراندازي در ريو، اسير كمبودها شد، كمبودهاي ناخواسته و خودساخته كه ميتوان ريشههاي آن را در اختلافات فدراسيون با وزارت ورزش جستوجو كرد؛ اختلافاتي كه دود آن به چشم تيراندازان رفت. آن هم در حساسترين رقابتهاي دنيا.
تير و كمان: وقتي تنها سهميه تير و كمان را يك بانوي پارالمپيكي كسب ميكند، نميتوان و نبايد توقع مدال و درخشش داشت. زهرا نعمتي در همان نخستين مسابقه حذف شد اما حضور او به عنوان يك پارالمپيكي در المپيك برد محسوب ميشد و البته مايه خجالت ورزشكاران تيروكمان و اين فدراسيون كه تنها نماينده ايران در المپيك ريو، بايد يك بانوي پارالمپيكي باشد.
بوكس: حتي اگر ناداوري در حق روزبهاني در ريو را كنار بگذاريم، تنها بوكسور ايران در المپيك و قبل از آن آنقدر حاشيه داشت كه ميشد تصور حذف زودهنگام او را داشت. مسئلهاي كه به طور مستقيم به سوءمديريت فدراسيون بوكس ايران برميگردد. روزبهاني كه دو سال قبل اولين سهميه المپيك ايران را كسب كرده بود، قبل از آنكه راهي برزيل شود، بازي را به ناطق نوري باخته بود.
دو و ميداني: وقتي رسيدن تفتيان به نيمهنهايي و عبور دونده ماراتن از خط پايان با وضعيتي نامناسب تبديل به بزرگترين موفقيت ورزشكاران دو و ميداني ميشود، ميتوان پي برد كه كيهاني و فدراسيون دو و ميداني در چهارسال گذشته هيچ كاري نكردهاند! همه نمايندههاي ايران حذف شدند تا دو و ميداني در ريو حرفي براي گفتن نداشته باشد. حتي با احسان حدادي كه تصور ميشد حداقل در حد و اندازههاي لندن ظاهر شود.
دوچرخهسواري: دوچرخهسواران ايران درحالي در ريو ناكام بودند كه در آسيا حرف اول را ميزنند و بر سكوهاي اول ميايستند. اما در برزيل نه تنها هيچ يك از آنها موفق به گذشتن از خط پايان نشدند، كه قادر ميزباني به عنوان كاپيتان تيم نيز در دومين حضورش در المپيك، با مصدوميت مواجه شد و نه در جاده از خط پايان گذشت و نه در تايم تريل.
پينگپنگ: اگر چه كسي انتظار مدال از پينگپنگبازان ايران نداشت اما با توجه به دومين حضور ندا شهسواري و نوشاد عالميان در المپيك، اين توقع وجود داشت كه يكي دو برد براي ايران به ارمغان بياورند، اما نوشاد نه فقط باخت، كه بد هم باخت، اما نيما حداقل يك بازي را برد. هر چند اين برد هم نتوانست ناكامي پينگپنگ ايران در ريو را كمرنگ كند.
شنا: هيچ توقعي از تنها شناگر 16 ساله ايران كه با وايلد كارت راهي ريو شده بود، نبود. شناگري كه برزيل تنها ميتوانست تجربهاي براي او باشد تا شايد اگر مورد توجه قرار گيرد و شرايط برايش مهيا شود، در المپيكهاي بعدي بتواند حداقل موفق به كسب سهميه شود.
قايقراني: عملكرد مهسا جاور و عادل مجللي در ريو قابل دفاع است و اگر فاصله فاحش قايقراني ايران با دنيا نبود، شايد اين دو قايقران به نتيجهاي بهتر از آنچه كسب كردند ميرسيدند. حضور مهسا جاور در فينال e روئينگ تك نفره و راهيابي مجللي به مرحله نيمهنهايي كانو كانادايي توانايي قايقراني ايران را به رخ ميكشد كه نيازمند اندكي توجه و امكانات است تا فاصلهاش را با قايقراني دنيا كم كند.
جودو: سالهاست كه جودو حرفي براي گفتن ندارد و سوءمديريت، مشكلات فراواني به بار آورده كه بارزترين آن، حذف نمايندگان ايران در نخستين رقابت المپيك بود. البته انتظاري هم جز اين نبود وقتي نصرت خان، سرمربي تيم جز يك تماشاگر نبود و رودكي به عنوان مدير تيمهاي ملي مهمترين دغدغهاش قبل از اين رقابتهاي مهم، حضور مستمر و مداوم در برنامه خندوانه بود بايد هم جودو كاران حتي يك پوئن هم نگيرند!
تكواندو: قرار بود سونامي و ويرانگر تكواندوي ايران، المپيك ريو را به هم بريزند. عاشورزاده و خدابخشي نفرات اول دنيا بودند. مرداني و كيميا عليزاده بانوان هم از جمله شانسهاي مدال. يعني هوگوپوشان با نيت كسب چهار مدال راهي ريو شدند كه گفته ميشد دو مدال آن ميتواند زرين باشد. اما نه سونامي براي ايران مدال گرفت و نه ويرانگر راه به جايي برد تا تكواندو كارنامه ناموفقي داشته باشد. آنهم در حاليكه همواره در المپيك يك مدال را گرفته بودند. اما در مقابل ناكامي مردان، تنها بانوي هوگوپوش كاروان ايران، بعد از 63 سال، نخستين مدال تاريخ بانوان المپيك ايران را به دست آورد. مدال برنزي كه به اندازه يك طلا ميارزيد.
شمشيربازي: كمتر كسي روي شمشيربازان حساب ميكرد. هرچند خودشان اميدواريهاي زيادي داشتند و تأكيد ميكردند كه دنيا را به تعجب واميدارند؛ آنهم با يك مربي ايراني. البته هم كه همه را متعجب كردند. پاكدامن اگر چه در بازي نخست حذف شد، عابديني اما تا يك قدمي فينال هم رفت اما براي كسب نشان برنز برابر نماينده كره جنوبي باخت و براي اولين بار به عنوان چهارم المپيك دست يافت؛ عنواني كه تاكنون شمشيربازي ايران به آن دست نيافته بود و موفقيتي قابل توجه به حساب ميآيد.
وزنهبرداري: حساب ويژهاي روي شاگردان سجاد انوشيرواني باز شده بود و دو طلا، حداقل انتظاري بود كه از وزنهبرداران ايران، جز كيانوش رستمي كه به تنهايي تمرين ميكرد، ميرفت. كيانوش و سهراب مرادي البته موفق شدند انتظارات را برآورده كرده و دو مدال زرين بگيرند. اما مدال بهداد را داوران با يك تصميم سختگيرانه و نگاهي مغرضانه از چنگ او در آوردند تا سهم وزنهبرداري ايران جز دو طلا و دو ركوردشكني نباشد. درحالي كه ميتوانست با سه طلا به حضور خود در ريو خاتمه دهد. با اين وجود، وزنهبرداري كارنامه قابل قبولي داشت كه اسير ناداوريها و بيعدالتيها شد.
كشتي: انتظارات از كشتي بالا بود. خصوصاً از شاگردان بنا كه در لندن سه طلا گرفته بودند. اما فرنگيكاران شروع خوبي نداشتند. سوريان، نابغه فرنگي ايران كه باخت، گويي روحيه ديگران هم از دست رفت و نتوانستند آنگونه كه بايد خودي نشان دهند و از شش نماينده ايران در اين رشته، تنها دو برنز كسب شد تا اشك بنا درآيد؛ مربياي كه براي هر كدام از شاگردانش يك مدال كنار گذاشته بود كه كسب آن محقق نشد.
آزادكاران اما تقريباً جور كشتي فرنگي را كشيدند. هرچند در اين رشته نيز ناداوريها دست و پاي ورزش ايران را بست و رضا يزداني را ناكام گذاشت، اما بعد از 16 سال، آزادكاران ايران موفق به كسب طلاي المپيك شدند. تيم كشتي آزاد ايران كه با شش نماينده در اين رقابتها حاضر شده بود، با يك طلا، يك نقره و يك برنز به كار خود پايان داد تا عملكرد خوبي از خود به جاي گذاشته باشد.
واليبال: شاگردان لوزانو كه نخستين حضور خود در رقابتهاي المپيك را تجربه ميكردند، مسابقات گروهي مرحله مقدماتي را با سه باخت برابر آرژانتين، لهستان و روسيه و دو برد مقابل كوبا و مصر به پايان رساندند و به جمع هشت تيم برتر راه يافتند اما واليبال در مرحله حذفي، با شكست مقابل ايتاليا، به كار خود در المپيك ريو پايان داد.