نام ليگ جهاني كه به ميان ميآيد ناخودآگاه درخشش واليباليستهاي كشورمان در سه دوره اخير در ذهنمان تداعي ميشود. در حقيقت در اين مسابقات بود كه پيشرفت واليبال بيش از پيش نمود پيدا كرد. تا جايي كه حالا در آستانه شروع بيست و هفتمين دوره ليگ جهاني قدرتهاي برتر دنيا حساب ويژهاي روي تيم ملي ايران باز كردهاند و ديگر جرأت دست كم گرفتن بلندقامتان كشورمان را ندارند. در همين مدت كوتاهي كه تيم مليمان به اين مسابقات راه يافته حسابي سري در ميان سرها درآورده و به همين دليل است كه هيچ تيمي ما را از پيش بازنده نميداند. اوج گرفتن در كنار قدرتهاي اصلي اين رشته واقعيتي است كه نميتوان آن را كتمان كرد. پس از دو دهه و برنامهريزي دقيق و بلندمدت اهداف بزرگي كه روزي دستيابي به آن همچون رؤيا بود به دست آمدند، قلههاي پيشرفت يك به يك فتح شدند و انتظار 52 ساله براي صعود به المپيك نيز به سرآمد. اگرچه در اولين حضورمان در ليگ جهاني عنوان نهمي براي تيم ملي كشورمان قابل قبول بود اما گذشت زمان و همچنين تداوم پيشرفت واليبال، انتظارات را بالا برده. تا جايي كه دوستداران اين رشته در كشورمان منتظر خلق شگفتي ديگر از شاگردان لوزانو هستند.
موفقيت يك تيم حاصل تلاشهاي مجموعهاي از مديران، مربيان و بازيكناني است كه پس از گذشت چند سال و حتي چند دهه به ثمر مينشيند و ثمره آن دل مردم را شاد ميكند. اين وضعيت شامل حال واليبال كشورمان هم ميشود؛ دهه 70 بود كه توجه ويژه به تيمهاي پايه به همت يزدانيخرم رئيس وقت فدراسيون آغاز شد و خوشبختانه برخلاف جريان مديريتي حاكم بر ورزش ايران، تغيير رئيس سبب متوقف شدن اين روند نشد. داورزني همان كسي است كه راه رئيس موسفيد كرده قبلي را ادامه داد تا سرانجام بعد از گذشت سالها رشد و شكوفايي واليبال ايراني نمايان گشت. استفاده از دانش بالاي خوليو ولاسكو را ميتوان اوج هنرنمايي مديريت ورزشي خواند چراكه با اين مربي بود كه پاي ما نيز به به ليگ جهاني باز شد. كسب رتبه چهارم در اين مسابقات در زمان حضور اسلوبودان كواچ رقم خورد و در دوره گذشته نيز تيم ملي ايران باز هم در بين هشت كشور برتر دنيا قرار گرفت. تمامي اين موفقيتها همچون زنگ خطري است براي حريفان قدرتمند كه سالهاست در عرصههاي بينالمللي واليبال حرف اول را ميزنند. منتها با ورود واليباليستهاي كشورمان به جمع مدعيان، رقبا بيش از پيش روي ايران حساب ميكنند از همين رو آناليز دقيق بازيكنان ايراني در دستور كار حريفان قرار گرفته و مربيان آنها براي تحميل شكست به تيم لوزانو برنامهريزي ويژهاي دارند. تمامي اين موارد كار تيم ملي را به شدت سخت ميكند. ايران ديگر تيم ناشناخته و دست و پا بستهاي محسوب نميشود. همه ميدانند كه مهرههاي كليدي تيم ملي كدام بازيكنان هستند و راههاي مهار آنها را بدون شك بارها و بارها قبل از شروع مسابقات تمرين كردهاند. به همين دليل است كه در مسابقات پيش رو بازيكنان و كادرفني روزهاي سختي را سپري خواهند كرد. از طرفي در اين سالها انتظارات از تيم ملي واليبال به سرعت و خيلي زياد افزايش يافته است. همين موضوع بار رواني را روي دوش همه اعضاي تيم و حتي مديران فدراسيون سنگين كرده. با اين وجود نزديك شدن به زمان شروع بازيهاي المپيك حساسيتها را دوچندان كرده است. واليبال كشورمان براي صعود به اين رويداد مهم پنج دهه صبر كرد و انتظار كشيد تا سرانجام تلاشهاي مستمر نتيجه دهد و رؤياي المپيكي شدنمان محقق شود. نزديكي زمان برگزاري ليگ جهاني و مسابقات المپيك، فشردگي بازيها، فشار رواني، انتظارات زياد و خستگيهاي فيزيكي چالشهايي هستند كه در اين مدت كوتاه باقي مانده بايد بر آنها به كمك جامعه واليبال، مردم، مربيان تيم ملي و مديران چيره شويم. قطعاً حضور موفق در ريو بسيار مهمتر از ليگ جهاني است اما با اين وجود نميتوان نسبت به ليگ جهاني بيتفاوت بود چراكه براي باقي ماندن در دسته يك اين مسابقات بايد در اين دوره نيز نتايج خوب و قابل قبولي بگيريم. فراموش نكنيم كه براي صعود به ليگ جهاني نيز زحمات زيادي كشيدهايم. با توجه به تفكرات حرفهاي لوزانو و دستيارانش و همچنين مديريت حاكم بر فدراسيون نگراني از بابت پشت سرگذاشتن ليگ جهاني نداريم. استفاده بهجا و منطقي از بازيكنان جوان، آيندهدار و باانگيزه ضمن اينكه آينده و تغيير نسل واليبال ايران را تضمين ميكند به ساير مليپوشان فرصت استراحت و ريكاوري ميدهد.