برمبنای تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار ، زنانی هستند که به دلایل مختلف از جمله جدایی، فوت همسر و غیره مسئولیت زندگی خود و فرزندان را بر عهده دارند.[2]. بر طبق سرشماری سال 90 از 21 میلیون خانوار موجود در کشور، 2 میلیون و پانصد خانوار زن- سرپرست هستند، به عبارت دیگر در سال 90 سهم خانوادههای زن- سرپرست نسبت به سال 85 از 9.5 درصد به 12.5 درصد افزایش یافته است[3]. این خانواده ها با مشکلات متعددی مواجه هستند، و همواره مشکل فقر در خانواده های زن سرپرست بیشتر از خانوارها با سرپرست مرد بوده است[2].
عمده ترین مشکلات زنان سرپرست خانواده در قالب مشکلات اقتصادی، عدم آگاهی برای اداره امور اقتصادی خانوادگی، نگرش های منفی اجتماعی نسبت به زن سرپرست خانواده، نگرانی نسبت به آینده فرزندان و تعدد و تعارض نقش اظهار میشود[4].
گروهی از این زنان به علت اين كه توان ادارهی امور اقتصادي خود و خانوادة خود را ندارند، به سازمان هاي حمايتي روي آورده و به كمکهاي موردي و مستمريهاي ناچيز اين نهادها بسنده كرده و با مسائل زندگي درچارچوب خانه دست و پنجه نرم میكنند. از سوي ديگر گروه ديگر از اين زنان علاوه بر ايفاي نقش مادري، وارد عرصة اقتصادي و بازار اشتغال شده و امور اقتصادي خانواده را نيز هدايت مي نمايند و به دليل عدم دسترسي به مشاغل با منزلت مجبور به اشتغال درمشاغل حاشيه اي، نيمه وقت، غير رسمي و كم درآمد ميگردند[5]. بر اساس سرشماری سال 90 دو میلیون و 500 هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که در حال حاضر تنها 18 درصد از آنها شاغل و 82 درصد از آنها بیکار هستند[3].
با توجه به اینکه زنان سرپرست خانوار بخش مهمی از شهروندان کشور را تشکیل میدهند، در راستای توانمند سازی شهروندان برای نیل به جامعهایی مطلوب توجه به این قشر نیز دارای اهمیت است. توانمندسازی زنان از جمله مولفههای مهم در توسعه پایدار است. توانمندسازي به عنوان امري ضروري جهت توانمند شدن افراد كم درآمدتر براي رسيدن به حقوقشان از طريق دست يابي و كنترل بر منابع طبيعي سازمانهاي موجود ،تعريف مي شود[6]. همچنین توانمندسازي به عنوان فرآيندي تعريف ميشود كه در آن افراد، گروه ها و سازمانها بر مسائل و مشكلاتي كه با آن مواجه هستند، كنترل پيدا كنند[7]. مالهاترا[1] توانمندسازی زنان را فرایندی تعریف میکند که به وسیلهی آن زنان برای سازماندهی خودشان توانمند میشوند و اعتماد به نفس خود را افزایش میدهند و از حقوق خود برای انتخاب مستقل و کنترل بر منابع، که منجر به از بین رفتن جایگاه فرودستی ایشان میگردد؛ دفاع می کنند[8]. همینطور، اگبومه توانمندسازی را به معنای دستیابی بیشتر زنان به منابع و کنترل بر زندگی خود میداند که موجب احساس استقلال و اعتماد به نفس بیشتری در آنها میشود. این فرایند موجب افزایش عزت نفس زنان میگردد، به این معنا که موجب بهبود تصویری و تصوری میشود که زنان از وضعیت خودشان دارند[9]. سارا لانگه[2]، یکی از نظریه پردازان در امور زنان، معتقد است برای توانمندسازی زنان باید پنج مرحله را که به ترتیب شامل رفاه، دسترسی، آگاهی، مشارکت و کنترل می باشد، طی کرد. در مرحله رفاه، رفاه مادی زنان مانند تغذیه و درآمد بررسی می شود. در این مرحله از توانمندسازی، رفع تبعیض بین زنان و مردان مد نظر قرار میگیرد. در مرحله دسترسی، زنان باید به عوامل تولید (زمین، کار، سرمایه)، کارهای مولّد درآمد، خدمات، آموزش های مهارتزا که استخدام و تولید را ممکن می سازد و حتی محصول و دسترنج خود دسترسی داشته باشند. در مرحله آگاهی، زنان باید تشخیص دهند که مشکلات آن ها ناشی از کمبودهای شخصی شان نیست، بلکه نشأت گرفته از نقش های جنسیتی مربوط به فرهنگ بوده و لذا قابل تغییر است. آگاهی در این مفهوم به معنای باور داشتن برابری است. در مرحله مشارکت، زنان در تمام برنامه های مربوط به خود شرکت می کنند. مشارکت آن ها باید با تعداد و شمار آن ها در جامعه متناسب باشد. در نهایت، برابری در کنترل به معنی توازن قدرت میان زنان و مردان است[10]. از بررسي تعاريف مشخص ميشود، توانمندي حاوي سه عنصر يا مفهوم مشترك در غالب تعاريف و مفاهيم است. نخستين عنصر، منابع است كه شامل متغيرهايي مانند آموزش و اشتغال ميباشد و از عوامل تسريع كنندهی توانمندسازي به شمار ميآيد[11]. دومين عنصر عامليت ميباشد، عامليت زنان از عوامل تسريع كنندهی توانمندسازي به شمار ميآيد، عامليت زنان به اين موضوع اشاره دارد كه زنان را نبايد فقط به عنوان دريافت كنندگان خدمات در نظر گرفت، بلكه خود زنان بايد به عنوان بازيگران اصلي در فرايند تغيير بهويژه در تدوين انتخابهاي مهم زندگي و كنترل بر منابع و تصميماتي كه تأثير مهمی در زندگي ايشان دارند، در نظر گرفته شوند. اين عنصر معرف اهميت گفتمان از پايين به بالا نسبت به رويكرد از بالا به پايين است[8]. سومين عنصر دستاوردها يا نتايج و پيامدهاست كه در اثر فرايند توانمندسازي ايجاد ميشود. دستاوردها ميتواند از برآورده شدن نيازهاي اساسي تا دستاوردهاي پيچيدهتري مانند خشنود بودن، عزت نفس داشتن، مشاركت در زندگي اجتماعي و سياسي و غيره را در برگيرد[12]. بنابراين، هدف توانمندسازي كمك به افراد ضعيف است تا تلاش نمايند بر ضعف هايشان غلبه؛ جنبه هاي مثبت زندگيشان را بهبود بخشيده، مهارت ها و توانايي هايشان را براي كنترل عاقلانه بر زندگي افزايش داده و آن را در عمل پياده نمايند[13].
مطالعات در حوزه توانمندسازی زنان بطور گسترده انجام میشود. در این مورد مجامع بین المللی در مورد این موضوع دست به تحقیقات گسترده ای زدهاند که میتوان به مطالعات انجام شده توسط سازمان ملل و بانک جهانی اشاره کرد. از طرف دیگر، بیشتر کشورها نیز دریافتهاند که بدون توانمندی زنان توسعه پایدار محقق نخواهد شد. پرورش فرزندان، اداره امور منزل، حفظ محیط زیست، بهرهوری صحیح از منابع، صرفه جویی در انرژی مباحثی هستند که زنان بطور مستقیم با آنان مرتبط هستند، پس توانمند بودن و توانمند ساختن زنان به جامعه در رسیدن به اهداف توسعه کمک خواهد کرد و از طرف دیگر به ترقی و تعالی نیمی از جامعه نیز منجر میشود[14]. نتایج پژوهشهای گذشته حاکي از آن است که عواملي مانند بالا بردن تحصيلات، افزايش سلامتي، اعطاياستقلال مالي و حق مالكيت قانونی به زنان، رفع تبعيض در بازار كار و حذف باورهاي سنتي بهتوانمندسازي زنان كمك مي كند[15]. نتایج يك فراتحليلي روي 40 پژوهش نشان داد كه توانمندسازي زنان و مادران عملكرد اجتماعي و سلامت روان شناختي آنان را بهبود مي بخشد[7]. توانمندسازي روان شناختي زنان به ارتقاء كيفيت نقش مادرانة آنان انجاميده و از پريشاني هاي روان شناختي خانواده میكاهد[16].
از راهکارهای تحقق توانمندسازی زنان سرپرست خانوار فراهم کردن زمینههای خوداشتغالی این قشر از جامعه میباشد. خود اشتغالي زنان به توانمندسازي اقتصادي آنان انجاميده و از وابستگي آنان به مردان و سازمان هاي حمايتي كاسته و از آسيب پذيري آنان مي كاهد([17]. همچنین مشاركت فعال زنان در محيط شغلي به افزايش اقتدار شخصي، بين فردي و سياسي آنان منتهي مي شود[18].
با توجه به نقش اشتغال در توانمندسازی روانشناختی و اجتماعی زنان، در این پژوهش به بررسی تاثیر اشتغال در کارگاههای صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین(ع) بر توانمندسازی روانی زنان سرپرست خانوار پرداخته میشود.
روش تحقیق
با توجه به عنوان، اهداف، ماهيت پژوهش و بررسي پژوهش هاي انجام شده در پژوهش حاضر از روش توصيفي يا پيمايشي استفاده شده است.
جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان شاغل در خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع) میباشند که تعداد آنها 70 نفر بودهاست و از این تعداد50 نفر در ارزیابی شرکت نمودهاند.
جهت سنجش توانمندی روانی مددجویان از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر که مشتمل بر 12 سوال میباشد استفاده شد. این پرسشنامه 4 بعد توانمندسازی روانشناختی از نظر اسپریتزر را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد. این ابعاد عبارتند از معنی داری، شایستگی، انتخاب و موثر بودن، این سوالات براساس طیف 5 گزینهایی لیکرت تهیه و تدوین گردیده است و پایایی این پرسشنامه 85/. گزارش شده است.
یافتهها
با توجه به هدف پژوهش فرضیهی زیر به عنوان فرضیه اصلی محقق مطرح گردیده است:
· آیا اشتغال در کارگاههای صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین بر توانمندی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تاثیر دارد؟
جهت بررسی این فرضیه از آزمونt تک نمونهایی در محیط نرمافزار SPSS نسخه 19 استفاده گردید. جدول(1-1)، آزمونt تک نمونهایی را به منظور بررسی توانمندی روانشناختی زنان سرپرست خانوار شاغل در کارگاههای صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین(ع) نشان میدهد.
جدول 1
سطح معناداری |
t |
درجه آزادی |
انحراف استاندارد |
میانگین فرضی |
میانگین کسب شده |
حجم نمونه |
عامل |
001/0 |
5.82 |
49 |
24.10 |
36 |
55.84 |
50 |
توانمندی روانی |
26/0 |
2.29 |
49 |
20.58 |
9 |
15.68 |
50 |
موثر بودن |
001/0 |
11.11 |
49 |
1.92 |
9 |
12.02 |
50 |
داشتن حق انتخاب |
001/0 |
4.50 |
49 |
9.77 |
9 |
15.22 |
50 |
شایستگی |
001/0 |
22.01 |
49 |
1.25 |
9 |
12.92 |
50 |
معنا داری |
همانطور که در جدول 1 آمده است، اشتغال در کارگاههای خیریه نذر اشتغال امام حسین(ع)، تاثیر معناداری بر توانمندی روانی زنان سرپرست خانوار شاغل در این کارگاهها داشته است ( 001/0= p و 05/0 ≥ p ). میانگین کسب شده در مجموع سوالات 55.84 است که بیشتر از میانگین فرضی است. همچنین در مولفههای موثر بودن، داشتن حق انتخاب، شایستگی، معناداری تفاوت معناداری میان میانگین کسب شده و میانگین فرضی وجود دارد که این موضوع نشان دهنده تاثیر اشتغال بر توانمندی زنان روانی زنان سرپرست خانوار میباشد.
بحث و نتیجه گیری
در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر اشتغال در کارگاه های صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع) بر توانمندسازی روان شناختی زنان سرپرست خانوار، و با استفاده از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر، به گردآوری دادهها پرداخته شد. نتایج این مطالعه به افزایش دانش ما در زمینه تاثیر اشتغال بر توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار کمک میکند.در این مطالعه توانمندی روانشناختی 50 نفر از زنان شاغل در کارگاه های صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع)، مورد ارزیابی قرار گرفت.
به منظور بررسی فرضیهی تحقیق مبنی بر تاثیر اشتغال در کارگاههای صنایع دستی خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع)، بر توانمندی روانشناختی زنان سرپرست خانوار، پس از تجزیه و تحلیل نتایج، تاثیر اشتغال بر توانمندی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرار گرفت. نتایج تخقیقات مختلف داخلی و خارجي نیز بر توانمندسازي مالي و روان شناختي زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار تأكيد مي نمايند و توانمند سازی را معادل خود باوري، افزايش اعتماد به نفس، حل مسئله و مديريت بر خويشتن مي داند.نتایج تحقیقات اسنهندو(1999) و دیویس (2010)، نشان دادکه توانمندسازي اقتصادی زنان و مادران عملكرد اجتماعي و سلامت روان شناختي آنان را بهبود ميبخشد، به ارتقاء كيفيت نقش مادرانة آنان انجاميده و از پريشاني هاي روان شناختي خانواده میكاهد. نتایج پژوهش فلیشر[3] و همکاران (2007)، نشان داد مشکلات اقتصادی با شیوع بالای افسردگی در زنان مرتبط است[19].
همچنين اين يافته ها هم سو با يافته هاي حاج ابراهيمي (1383) است كه در آن توانمندسازي زنان از طريق تعاوني ها را راه حلي مطمئن و پايدار در اشتغال و افزايش خودباوري زنان سرپرست خانوار مي داند[20].
برخی معتقدند که اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود و رضایت بیشتر این قشر میشود. زنان شاغل بدین وسیله، امکان انجام فعالیتهای مقبول و ارزشمند اجتماعی را، که سبب افزایش عزت نفس است، پیدامیکنند[21].
با توجه به تاثیر اشتغال بر توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار با فراهم نمودن بسترهای لازم جهت اشتغال این قشر از جامعه میتوان به ارتقا سلامت روان و افرایش کیفیت زندگی این گروه از زنان کمک کرد.
منابع
[1] ویسی ، هادی، بادسار، محمد(1384)، بررسی عوامل موثر بر نقش اجتماعی زنان در فعالیت های روستایی: مطالعه موردی استان کردستان، ماهنامه کارو اجتماع.شماره 142، 50-38.
[2] خسروی،زهره، (1380)،بررسی آسیبهای روانی – اجتماعی زنان سرپرست خانوار،فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه الزهرا(س)،شماره 39.
[3] گزیده نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن،(1390).
[5] Chant, S. (1997). Women-headed households: diversity & dynamics in the developing world. Hound mills, Basingstoke, McMillan.
[6] کیمیایی،(1390)، شيوه هاي توانمندسازي زنان سرپرست خانوار،نشریه رفاه اجتماعی،دوره 11. شماره 40، ص.63-92.
[7] Snehendu, B. K.; Catherin, A. P. & Chickering, K. (1999). Empowerment of women for health promotion: a meta analysis. Social science and medicine. Vol 46, pp 1431-1460.
[8] Malhatra, S., R. schuler and C. Boender (2002) Measuring Womens Empowerment as a Variable in International Development, http://sitere sources.worldbank.org.
[9] Ugbomeh, M. M. George (2001) Women Empowerment in Agricultural Education, for Sustainable Rural Development, Oxford University Press and Community Development Journal, Vol. 36, No. 4, pp: 289-302.
[10] لانگه، سارا،( 1372) معيارهايي براي تواناسازي زنان، تهران، روشنگران.
[11] Kabeer,N.,(2005). Gender Equality and Womwn's Empowerment:A Critical Analysis of the Third Millennium Development Goal Gender and development, Vol. 13, No. 1, PP. 13-24.
[12] سن، آمارتيا،(1381)، توسعه به مثابه آزادي، ترجمه وحيد محمودي، تهران: انتشارات دستان، چاپ اول.
[13] Mc Whirter, E. (1994). Counseling for empowerment. Alexandria, VA: American Counseling Association.
[14] کلدی،علیرضا،سلحشور،پروانه،(1391)، بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر توانمندسازي زنان، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال چهارم/شماره 4. 22-7.
[15] كتابي،محمود، يزدخواستي،بهجت، فرخي راستايي،زهرا،(1384)،بررسی موانع و چالشهای کسب و کارهای خانگی زنان سرپرست خانوارشاغل در شهر اصفهان،مجله پژوهشي دانشگاه اصفهان، شماره 19، 1384،1.
[16] Davis, C. (2010). Role occupancy, quality and psychological distress among Caucasian and African American women. Affilia- journal of women and social work. Vol. 26, no.I, pp. 83-89.
[17] Raheim, S. & Bolden, J. (1995). Economic empowerment of lowincome women through self-employment programs. Affilia- journal of women and social work. Vol. 10, no.2, pp. 138-154.
[18] Almeleh, N.; Soifer, S.; Gottlieb, N. and Gutierrez, L. (1993). Women's achievement of empowerment through activism in the work place. Affilia- journal of women and social work. Vol. 8, no.1, pp. 26-39.
Kyem, P.A.K., (2004), "Power, Participation, and Inflexible Institutions: An Examination of the Challenges to Community Empowerment in Participatory GIS Applications", Cartographica, 38, No.3&4, March 2004,pp.5-17.
[19] Fleischer NL, Fernald LC, Hubbard AE. Depressive symptoms in rural Mexico. Epidemiology 2007 Nov; 18(6): 678-85.
[20] حاجي ابراهيمي، الهام.،(1383)، تعاوني هاي زنان و چالش هاي نوين ، پايان نامه كارشناسي ارشد.
[21] برزن،حمید،پاکنژاد،سیده آیسا،حقدوست،افروز،(1391)، بررسی عوامل موثر بر سلامت روان، قابل دسترس درwww.gums.ac.ir/Upload/Modules/Articels.