ضمن معرفي خودتان بگوييد چطور شد نگارش كتاب زندگينامه شهيد طالبي برعهده شما گذاشته شد؟
من الهه لشكري، متولد 1366 اهل مياندو رود هستم. مهر سال 1392 از طرف بسيج دانشجويي استان مازندران به تمامي دانشگاههاي سطح استان، پژوهشي در مورد يكي از شهداي دانشجو محول شد و هر دانشگاه بايد در مورد يكي از شهداي دانشجويي كه ساكن و اهل آن شهرستان بود، تحقيق كرده و يادواره شهدايي با محوريت آن شهيد در دانشگاهشان برگزار ميكردند. من در مقطع كارشناسي رشته حسابداري دولتي در دانشگاه سارويه تحصيل ميكردم. بعد از ابلاغ اين دستورالعمل به دانشگاهها، شهداي دانشجوي شهرستان ساري مشخص شده و تعداد 18 شهيد انتخاب شدند كه در نهايت دانشگاه ما مسئوليت كار تحقيق و بررسي در مورد شهيد طالبي را به من پيشنهاد داد.
روند كارتان چطور بود؟
پس از كسب موافقتهاي لازم به بسيج دانشجويي شهرستان ساري رفتم. شهيد محمدقلي طالبي يكي از همان 18 شهيدي بود كه كار تحقيق و تهيه مطالب بايد دربارهاش انجام ميشد. ابتدا كمي طول كشيد تا كار آغاز شد. روند كار به اين شكل بودكه از طريق دوستان و افرادي كه نشان و ردي از شهيد داشتند با خانواده شهيد ارتباط برقرار كرديم و ديداري با خانواده شهيد داشتيم. روند كار را براي خانواده توضيح داديم و آنها همكاريهاي لازم را نسبت به تهيه مطالب انجام دادند. از آنجايي كه يادواره شهيد محمدقلي طالبي نياز به ساخت كليپ داشت من و دوستان همراه با تهيه مطالب كتاب، كار تهيه فيلم و مستندات لازم را هم انجام ميداديم. مسيري كه ما براي تهيه مطالب و كليپ اين شهيد سپري كرديم هر لحظهاش پر از خاطره بود.
ارتباطي هم با اين شهيد برقرار كرديد؟
اتفاق جالبي كه در خصوص شهيد افتاد اين بود كه در روند همكلامي و هم صحبتيام با برادر شهيد متوجه شدم تاريخ شهادت ايشان با تاريخ تولد من در يك روز است، يعني 6 تيرماه 1366. اين بهترين و شيرينترين خاطرهاي بود كه براي من اتفاق افتاد و تأثير زيادي بر من گذاشت.
از طرف مسئولان هم حمايتي در خصوص نگارش اين كتاب صورت گرفت؟
تهيه مطلب براي شهدا و چاپ كتاب سختيهاي خودش را دارد. متأسفانه حمايت چنداني هم در روند اين كار از ما نشد. هزينه چاپ كتاب توسط شخص من، خانواده و دانشگاه پرداخت شد و هر يك از دوستان و اساتيد گوشهاي از كار نظير ويراستاري، طراحي و... را بر عهده گرفتند. در نهايت كتاب در سال 1392 در هزار جلد به نام «معقول پسر» به همت نشر شوق به چاپ رسيد. اما بايد توجه داشت كه در جامعه كنوني ما بهرغم سفارشات و توصيههاي هميشگي مقام معظم رهبري نسبت به اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت، بيمهريهاي زيادي در نشر آثار شهدا صورت ميگيرد.
در ميان راه چاپ كتاب و تهيه مطالب اين شهيد سنگاندازيهاي زيادي صورت گرفت اما به لطف آنچه شهدا خواستند، اين كار به سرانجام رسيد و با توجه به اينكه كار اول من بود توانست موفقيتهاي لازم را كسب كند.
چرا اسم كتاب را معقول پسر گذاشتيد؟
«معقول پسر» يك اصطلاح مازندراني است. اين اصطلاح به كسي گفته ميشود كه با توجه به شرايط سني كم، بسيار عاقلانه ميانديشد و عمل ميكند. شهيد محمد قلي طالبي از سن سه سالگي در جمع بزرگترها مينشست و همواره در كنار پدربزرگش بود. از اين رو او را با نام معقول پسر ميشناختند و با توجه به اين مشخصه خاص از شهيد، من نام «معقول پسر» را براي كتاب انتخاب كردم.
خانم لشكري كمي از زندگي تا شهادت محمدقلي طالبي برايمان بگوييد.
شهيد محمدقلي طالبي در دامان پدر و مادري كه خادم ائمه اطهار بودند، متولد شد و رشد كرد. او فرزند هفتم خانواده بود و از همان دوران كودكي، اهل قرآن و نماز بود. مقطع ابتدايي را در مدرسه محل و راهنمايي را در روستاي دنگسرك گذراند و جهت ادامه تحصيل در مقطع متوسطه، وارد دبيرستان شهيد باهنر ساري شد. شهيد طالبي 15ساله بود كه به عنوان فرمانده پايگاه بسيج محل انتخاب شد. دليلش هم علاقه و توانايي ذاتياش بود كه بزرگان محل هم به استعدادش پي برده بودند. شهيد در جهت خودسازي و جذب نيروي نوجوان و جوان به پايگاه، بسيار تلاش كرد.
در نهايت در 17اسفند 1361 با رضايت پدر راهي جبهه شد و پس از مجاهدتهاي فراوان در روند عمليات نصر 4 در تيرماه 1366 بر اثر اصابت تركش خمپاره به سرش، در ماووت عراق به آرزوي ديرينهاش رسيد. محمدقلي همواره در زندگي سه آرزو داشت، رفتن به دانشگاه، رفتن به پابوس امام حسين(ع) و آرزويي كه زيبايي آخرتش را در پي داشت، يعني شهادت.
به عنوان سؤال پاياني، اثر ديگري هم در دست چاپ داريد؟
فعلاً در مورد كتاب شهيد سردار محمد طوسي كه در كربلاي 8 به شهادت رسيدهاند تحقيق ميكنم كه انشاء الله به زودي به مرحله چاپ خواهد رسيد.