بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع فرماندهان گردانهاي بسيج، علاوه بر آنكه حاوي نكات مهمي در تحليل شرايط روز داخلي و بينالمللي بود، پيامهايي اساسي براي مخاطبان اصلي اين ديدار، يعني بسيج و بسيجيان داشت. يكي از محورهاي خطاب معظمله به بسيج، تعيين اولويتهاي امروز شبكه انساني گسترده بسيج بود، در اين خصوص ميتوان نكات ذيل را مورداشاره قرار داد:
1- اولين اولويت مورد تأكيد معظمله، عبارت بود از «تقوا و طهارت». انساني كه دغدغه انسانسازي دارد و در خصوص سالمسازي محيط اجتماعي، احساس تكليف ميكند در درجه نخست بايد در جهت اصلاح خود بكوشد و بنياديترين سطح اصلاح يك انسان، اصلاح معنوي، اخلاقي و تربيتي اوست كه بر اساس آموزههاي اسلامي، تقوا در اينجا معنا مييابد. در اين خصوص ايشان با اشاره به توصيه معمول بزرگان اهل معنا و سالكان طريق حق، «پرهيز از محرمات و گناه» را سبب بركت دادن به زندگي و جلب رحمتالله دانستند و اين نكته را مهمترين اولويت بسيج و بسيجيان بر شمردند.
2- دومين توصيه اولويتدار مورد تأكيد معظمله، «بصيرت» بود. بصيرت را ميتوان بينشي دانست كه باعث تشخيص سره از ناسره در شرايط غبارآلود و پيچيده و آزموني براي سنجش ميزان پايايي مؤمن در سنگر توحيد و مجاهدت ميشود. داشتن بصيرت سبب ميشود اولاً انسان نگاه راهبردي و فراگير به جبهه تخاصم حق عليه باطل داشته باشد و رويدادهاي جزئي و كماهميت، توجه او را از مسائل اساسي غافل نسازد. چه بسيارند كساني كه حتي در پيرامون خود بهعنوان تحليلگر و يا نخبه سياسي اجتماعي شناخته ميشوند، اما با درگير شدن بر مسائل كماهميت، از سطح حياتي و اساسي منازعات و جبههبنديها غفلت ميورزند و گاه پازل دشمن را تكميل ميكنند. تجربه فتنه 88 بهخوبي نشان داد كه حتي برخي از چهرههاي موجه و مورد رجوع مردم، چگونه در فهم سادهترين مسائل اطراف خود ناتوان ميمانند و موجبات انحراف و تباه جمعي را فراهم ميآورند؟!
به تعبير حضرت امام خامنهاي « بصيرت اين است كه انسان بداند، اين حقايق را درك كند، جايگاه خودش را، جايگاه كشورش را، جايگاه ملّتش را، جايگاه منطق انقلاب را، جايگاه آن خطّ مستقيم و صراط مستقيمي كه امام در كشور ترسيم كرد؛ جايگاه اينها را بداند؛ اين، بصيرت است.»
3- اولويت ديگر مورد تأكيد معظمله «آمادگي، كمربستگي و پا به ركاب بودن» است كه البته از ويژگيهاي اساسي هر عنصر بسيجي است، اما در شرايط كنوني معنا و مفهوم خاصتري مييابد. سرعت و پيچيدگي تحولات منطقه از يكسو و نيز غدر و حيله روزافزون دشمن از سوي ديگر، هوشياري و در ميدان بودن هرچه بيشتر بسيجيان را ضروري مينمايد. مروري بر تحولات امروز منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا، از يمن، سوريه، بحرين و فلسطين و ... نشان ميدهد كه دشمن تلاش ميكند به گونه مطلوب خود در دنيا روايت و قضاوت كند. اينجاست كه انسان مؤمن و بسيجي بايد احساس تكليف و تلاش كند نداي مظلوم هرچه بيشتر به همه دنيا رسانده شود و ظلم و ظالم را رسوا كند.
بر اين اساس رهبر معظم انقلاب اسلامي ميفرمايند: «اغلب اين مسائلي كه امروز دارد اتّفاق ميافتد، مسائلي است كه قضاوت عادلانه منصفانه انساني يكچيز است، قضاوت مغرضانه خباثتآلود غربيها و سياستمدارانشان و دستگاههاي تبليغاتيشان يك جور ديگر است. مثلاً مسئله بحرين؛ مثلاً مسئله يمن؛ مثلاً مسئله سوريه... در مقابل اين دنيا، انسان بابصيرت ميفهمد كه بايد چه كار كند، ميفهمد كه موضع او چه موضع حقّي است.»
هرچند فناوريهاي عصر ارتباطات تاكنون بيشتر بر ضد انقلاب اسلامي به كار گرفتهشده است، اما جبهه مؤمن انقلابي، خصوصاً جوانان بسيجي ميتوانند ثابت كنند كه از همين ابزار ميتوان عليه توليدكنندگان آن نيز بهره جست و به روشنگري در فضاي جهاني پرداخت.
در اين خصوص رهبر معظم انقلاب اسلامي ميفرمايند: «بسيج ميتواند به ديگران تفهيم كند كه مواضع سياسي جمهوري اسلامي ايران -كه امروز ما مواضع رسمي و سياسي مسئولين دولتيمان و دستگاهمان در مورد سوريه، در مورد عراق، در مورد بحرين، در مورد يمن، در مورد فلسطين، مواضع روشن و آشكاري است- منطقيترين مواضعي است كه ميتواند يك انسانِ منصف و عاقل اتّخاذ بكند.» بر اين اساس برجستهسازي عقلانيت موجود در آرمانهاي انقلاب اسلامي و گفتمان عمومي نظام جمهوري اسلامي، چه در مواضع و چه در رويكردها و اقدامات، ميتواند يكي از مهمترين رسالتهاي بسيج باشد. مخاطب چنين پيامي، تنها به مخاطبان داخلي محدود نشده و در گستره منطقهاي و فرامنطقهاي و جهاني نيز معنا مييابد.
چنين ميدان گستردهاي در مقابل بسيج و جبهه مؤمن انقلابي، بار ديگر يادآور اين نكته اساسي و راهبردي است كه منازعه انقلاب اسلامي با نظام سلطه و جبهه استكبار به پايان نرسيده و فراز و نشيبهاي سياسي جزئي نميتواند مسير عمومي روشني را كه حضرت امام (ره) در برابر ملت ايران گشودند، مسدود يا منحرف سازد.