چنانچه در بستر تاريخ ايران به ويژه تاريخ معاصر كاوش و پژوهش انجام گيرد، بدون شك يكي از جريانها و رويدادهاي تاريخي كه نقش مؤثري در اين دوره زماني در خصوص حكومت محمدرضاشاهي داشت، جمعيت فدائيان اسلام بهويژه رهبر آن، شهيد سيدمجتبي نوابصفوي است. جمعيت فدائيان اسلام به رهبري نوابصفوي هم در دوران فعاليت خويش در تحولات و رويدادهاي سياسي ايران تأثير بهسزايي داشتند و هم در رويدادهاي بعدي بهويژه شكلگيري جريانهاي مبارز اسلامگرا ـ حتي در خارج از ايرانـ منشأ اثر بودند، ليكن متأسفانه وجه كمرنگ و محدود نقل حوادث و رويدادها و حتي تحريف واقعيتهاي تاريخي ايران در دوره معاصر توسط رژيم شاهنشاهي ايران، به عمد يا ناخواسته بر نقش اساسي حياتي تاريخ كه «همانا تعيين واقعيتهاي انكارناپذير جوامع بشري و نيز تعيين تئوري و استراتژي حركت آينده انسانهاست»(1)غالب شد. بهويژه در مقطع زماني پس از شهادت سيدمجتبي نواب صفوي و ديگر فدائيان اسلام تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي، جبر زمانه باعث شده بود تا با توطئه و نيرنگ رژيم وابسته ايران و استكبار جهاني بهتدريج اين پديده تاريخي فراموش شود و تاريخ معاصر ايران نه بر اساس واقعيتهاي انكارناپذير تاريخي، بلكه بر اساس خواست و نيات شوم رژيم شاهنشاهي ايران و اربابان امريكايي آن تدوين و تبيين شود.
بر همين اساس و بر مبناي اصول تاريخنگاري صحيح، مركز اسناد انقلاب اسلامي تأسيس شد تا با رويكردي جديد و بر مبنايي صحيح و كاملاً علمي ضمن بازنگري در تاريخ معاصر ايران و شناسايي اباطيل و تحريفهاي تاريخي با انجام مصاحبهها و ثبت خاطرات شخصيتها، رهبران نهضت اسلامي ايران و حتي چهرهها و شخصيتهاي طاغوتي زمان شاه و نيز جمعآوري اسناد معتبر در جهت نهضت تاريخنگاري صحيح ايران گامي اساسي بردارد.
بدون شك مبارزه مسلحانه فدائيان اسلام با رژيم شاهنشاهي ايران، آن رژيم را در سركوب اين جنبش اسلامي آرمانگرايانه شيعي مصمم ساخت، بهگونهاي كه تعدادي از رهبران و اعضاي آن از جمله شهيد سيدمجتبي نوابصفوي به شهادت رسيدند و عده ديگري نيز به زندانهاي طويلالمدت محكوم شدند، اما اين سركوبي نتوانست حركت و موج بيداري اسلامياي را كه فدائيان اسلام بهويژه شهيد سيدمجتبي نوابصفوي ايجاد كردند از حركت باز دارد. در حقيقت، شهيد نوابصفوي تشكلي را كه به نام فدائيان اسلام در سرزمين تشيع ايجاد كرد حركتي ممتد بود كه با شهادت او و يارانش و زنداني شدن شماري ديگر از حركت بازنماند و توانست در دهههاي بعد سرمنشأ بسياري از تشكلهاي اسلامي ديگر در ايران و الهامبخش بسياري از جوانان و روحانيون شود كه بعداً نقش بهسزايي در پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي ايران ايفا كردند. گفتنيها در مورد فدائيان اسلام بهويژه شهيد سيدمجتبي نوابصفوي زياد است. آنچه نيز گفته شد خود شمهاي بود از بسيار، اما شايسته بود تا آگاهاني فرهيخته، دلداده، متعهد، دلسوز و آشنا به تاريخ معاصر ايران، گام به ميدان نهند و با استناد به اسناد و مدارك معتبر و متقن و با روشي كاملاً علمي پرده جهل و تحريف را از تاريخ معاصر ايران برگيرند و تصوير روشن و شفافي از اين دوره تاريخي و نقش فدائيان اسلام در تاريخ معاصر ايران ارائه بدهند، از اينرو كتاب «نقش فدائيان اسلام در تاريخ معاصر ايران» به كوشش پژوهشگر متعهد جناب حجتالاسلام والمسلمين روحالله حسينيان در نوع خود گام مثبتي است تا ضمن برگرفتن غبار تحريف از چهره تاريخ معاصر ايران، به بررسي تاريخي فعاليت فدائيان اسلام بپردازد و بدون هيچگونه پيشداوري، حتي نقاط ضعف آنها را نيز مورد نقد علمي و كارشناسانه قرار دهد. اميد است اين اثر بتواند ضمن شفافسازي تاريخ معاصر ايران انگيزهاي براي ديگر فرهيختگان و تاريخنويسان دردآشنا شود.
پی نوشت:
1- رادمنش، عزتالله، فلسفه تاريخ از ديدگاه قرآن و متفكرين، فصلنامه مطالعات تاريخي، سال اول، شماره چهارم، زمستان 1368.