شهيد غلامرضا قنبري
اولين شهيد روستاي تلوك
در هشتمين روز از ارديبهشت ماه 1341 در خانواده قليچ قنبري در روستاي تلوك، فرزندي به دنيا آمد كه نامش را غلامرضا نهادند. پدر و مادر تمام تلاش خود را صرف كردند تا فرزندشان به بهترين نحو رشد يابد. از همان كودكي به او تعاليم اسلامي را آموختند. غلامرضا با موفقيت، دوران ابتدايي و راهنمايي را سپري نمود و مشغول به تحصيل در مقطع دبيرستان بود كه پدرش دار فاني را وداع گفت و دست تقدير او را به ياريرساني مادرش در كارخانه گونيبافي به كارگري سوق داد.
قليچ در اوقات فراغت در امر كشاورزي نيز كمككار خانواده بود. بهمن سال1360 عازم خدمت مقدس سربازي شد و پس از فراگيري آموزشهاي نظامي عازم جبهه غرب كشور شد.
غلامرضا در طول حضور خود در جبهه از جان مايه ميگذاشت و سرانجام پس از 17 ماه خدمت صادقانه، در 8 خرداد 1362 در منطقه مرزي سرو به علت عبور خودرويشان از روي مين به همراه يار ديرينهاش شهيد حرمت الله عباسپور به درجه رفيع شهادت نائل آمد. پيكر مطهر قليچ قنبري به عنوان اولين شهيد روستاي تلوك در گلزار شهداي امامزاده حسن عسكري (ع) به خاك سپرده شد و روح مطّهرش در جوار رحمت حق آرميد. بخشي از وصيتنامه شهيد: احكام اسلام را به نحو احسن انجام دهيد و نماز را به پاي داريد، انقلاب اسلامي ايران به خون شما نياز دارد. به جبهه برويد.
شهيد حرمتالله عباسپور
خوني كه ريخته شد
شهيد حرمتالله عباسپور فرزند جهانگل در سوم مهرماه سال 1340 در خانواده مذهبي و متدين پا به عرصه هستي نهاد. پدر و مادرش او را حرمتالله ناميدند تا پاسدار حرمت اسلام و قرآن باشد. وي پنجمين فرزند خانواده بود و در دامن پر مهر پدر و مادر مهربانش دوران طفوليت را گذراند. دوران ابتدايي را در روستاي تلوك و دوران راهنمايي را در روستاي سارو كلا قائمشهر گذراند و تا پايان دوره دبيرستان به تحصيل ادامه داد. پس از اخذ ديپلم براي پاسداري از ميهن عزيزش در تاريخ 20/11/1360 به خدمت مقدّس سربازي اعزام و دوره آموزش نظامي را با جديت و موفقيت سپري كرد و سپس براي ادامه خدمت به مناطق عملياتي غرب كشور رهسپار شد و دوشادوش ساير دلير مردان به دفاع از انقلاب اسلامي و خاك پاك ميهن پرداخت تا اينكه سرانجام در مورخ 8/3/62 در منطقه مرز سرو به همراه شهيدغلامرضا قنبري عاشقانه رداي سرخ شهادت را به قامت خود بياراست و به درجه رفيع شهادت نائل آمد. پيكر پاكش در گلزار شهداي امامزاده حسن عسكري (ع) روستاي تلوك به خاك سپرده شد تا روحش با ارواح مطّهر شهداي كربلا محشور شود.
شهيد جواد رعيتدوست
خياط شهيد
جواد رعيتدوست در 12/8/1338 در روستاي تلوك به دنيا آمد تا نويدبخش و روايتگر عروجي عاشقانه به درگاه خدا باشد. جواد از كودكي استعداد زيادي در انجام كارهاي فني داشت و پس از تحصيل در مقطع ابتدايي درس را رها كرده و به كار مشغول شد. در سن 15سالگي در آموزشگاه فني و حرفهاي قائمشهر به فراگيري بنايي مشغول شد. در سن 17 سالگي پس از 6 ماه آموزش خياطي استاد قابلي شد و توانست به طور مستقل در روستاي تلوك مغازهاي داير كند و به خياطي براي اهل محل بپردازد و مخارج خودش را تأمين كند. وي در فروردين سال 1363 ازدواج نمود. اما جنگ بود و كشور در شرايط سختي قرار داشت و شهيد بزرگوار حضور در جبهههاي نبرد حق عليه باطل را وظيفه خود ميدانست، لذا چند ماه بعد از ازدواج آماده حضور در مناطق جنگي شد و براي آموزش به پادگان چهل دختر شاهرود اعزام و به گذراندن دوره آموزشي مشغول شد. دست تقدير اينگونه رقم زد كه 32 روز بعد از شروع آموزش، در 20 فروردين 1364 در پادگان چهل دختر به شهادت برسد و روح مطهرش به قافله شهدا بپيوندد.
شهيد مسعود فلاح
عروج در والفجر 8
شهيد مسعود فلاح، فرزند فضاءالله در 20 ارديبهشت ماه سال 1342 در خانواده مذهبي در روستاي تلوك شهرستان قائمشهر ديده به جهان گشود. وي نهمين و آخرين فرزند خانواده بود و زماني كه تنها هشت سال سن داشت پدرش وفات كرد و وي زير سايه محبتهاي مادر و برادر مهربانش پرورش يافت. ولي به علت سختيهاي زندگي در آن زمان بعد از كلاس نهم (سوم راهنمايي)، ترك تحصيل نمود و پس از گرفتن گواهينامه رانندگي جهت كمك به امور مالي خانواده، مسافركشي ميكرد. او پسري آرام و مهربان بود. علاقه بسيار زيادي نسبت به مادر از خود نشان ميداد و همواره در تمامي شرايط احترام وي را نگه ميداشت. پس از فرا رسيدن زمان خدمت جهت مقابله با دشمن بعثي در تاريخ 10/2/63 به پادگان آموزشي چهل دختر اعزام شد وپس از گذراندن دوره آموزشي به لشكر 92زرهي اهواز رفت. او در منطقه راننده بود و در طول خدمتش سه نوبت دچار مجروحيت شد. در آخرين مرخصياش كه 9 روز قبل از شهادتش بود نيز آثار سوختگي در دستها و پاهايش مشاهده ميشد. نهايتاً در تاريخ 23/11/1364 (شب عمليات والفجر 8)، در منطقه عملياتي جزيره مجنون، در اثر اصابت تركش خمپاره به خيل عظيم شهدا پيوست.