سيد مهدي طالقاني به ادعاهايي كه ابراهيم يزدي به تازگي در مورد آيتالله طالقاني داشته است، واكنش نشان داد.
سيد مهدي طالقاني، فرزند آيتالله طالقاني كه به اتفاق محمدرضا كائيني در ميز گردي درباره «شناختنامه تصويري آيتاللهطالقاني» شركت كرده بود، با اشاره به سخنان ابراهيم يزدي در مصاحبه با سايت «تاريخ ايراني» كه گفته بود: طالقاني از طريق عضويت در نهضت آزادي رشد كرد، اما پس از انقلاب از همكاري با نهضت رويگردان شد! گفت: برخيها كه فضولي ميكنند و مدعي ميشوند ما آيتالله طالقاني را بزرگ كرديم بايد شعورشان را داشته باشند كه طالقاني قبل از سال 40 اهل مبارزه بوده است. آيتالله طالقاني در سال 1318 مبارزه را شروع كرده بود كه شما آن زمان محلي از اعراب نداشتيد.»
طالقاني با اشاره به اينكه تصاوير اين كتاب بهترين شاهد براي نفي ادعاي يزدي است، اظهار داشت:
«عكسها سند تاريخي است كه نميگذارد از يك شخصيت تاريخي مصادره به مطلوب شود. آيتالله طالقاني متعلق به عامه مردم است حتي برخي از دوستان كه در نهضت آزادي بودند به ايشان پيشنهاد كردند وابستگي حزبي نداشته باشند حتي دكتر جعفري به ايشان گفتند آيتالله طالقاني گفتند نظر من نيز همين است.»
وي با اشاره به اينكه يكي از دلايل تدوين اين مجموعه نفيس و تاريخي، پاسخ به برخي مصادرهبه مطلوبها و تحريفهاي تاريخي است، درباره چگونگي تدوين اين اثر ادامه داد: «مجموعه عكسهايي از مرحوم پدر داشتيم كه چهار- پنج سال پيش يك نفر از بستگان سببي آمد و اصرار كرد عكسها را به ما بدهيد يك نسخه از آن بگيرم و بعد بر ميگردانم. عكسها را به فاميل عزيز دادم بعد از مدتي، از او سراغ عكسها را گرفتم. گفت: عكسها را به يك عكاسي حوالي پارك ساعي براي چاپ مجدد دادم اما متأسفانه عكاسي دچار سانحه آتشسوزي شد و عكسها آتش گرفت. خيلي متأسف شديم كه عكسهايي را كه با زحمت جمعآوري كرديم، از بين رفت اما بعد از مدتي ديدم يكسري از عكسها كه من كنار آقا بودم مانند اوركتي كه مرحوم طالقاني تنش كرد، منتشر شد بدون اينكه من در عكس باشم برخي عكسها كم و بيش در مجلات گوناگون منتشر ميشد و عجيب به نظر ميرسيد عكسهايي كه سوخته چگونه در نشريات چاپ و منتشر ميشود؟ بعد عكس خود من در آن سانسور ميشد اما به هر حال برخي از اين عكسها منتشر ميشد. به اتفاق آقاي كائيني به فكر افتاديم كه عكسهايي را كه از پدر داريم، منتشر كنيم دو تا سه مطلب داشتيم كه سردار انصاري به جاي خامهيار معاونت فرهنگي بنياد شهيد شده بود و در جلسهاي كه با ايشان داشتيم در آن جلسه پيشنهاد كردم و قرار بود سريالي در مورد آقاي طالقاني ساخته شود و تهيهكنندگان هم در جلسه حضور داشتند و يكي از تهيهكنندگان علاقهمند بود براي كارگرداني اين سريال سرمايهگذاري كند. منتها عجيب اين است كه هر نهادي به آيتالله طالقاني ميرسد بودجه ندارد؛ نه بنياد شهيد، نه صدا و سيما. انصاري آن زمان قول مساعد داد كه سريالي ساخته شود، مجله «شاهد ياران» توانست شناختنامه مفصلي را كه براي آيتالله طالقاني منتشر شده بود، به چاپ مجدد برساند كه تجديد چاپ شد و به چاپ پنجم رسيد. به هر حال اين كتاب ماند و مديريت فرهنگي عوض شد. قبل از اينكه آقاي صادقي به عنوان مدير معاونت فرهنگي بر سركار بيايد آقاي مازني، مدير بود با ايشان جلسه داشتيم و گفتند كتاب پرهزينهاي است ولي چشم چاپ ميكنيم. به هر حال به همت آقاي كائيني حدود 500 عكس از آقاي طالقاني جمعآوري و قرار شد از اين عكسها آنهايي كه رنگي است، سياه و سفيد و با كيفيت عالي چاپ شود. به هر حال با توجه به گراني كاغذ و نبود آن، بنياد شهيد همتي كردند و من از او تشكر ميكنم و عكسها را بازسازي كردند. عكسها دستهبندي شد؛ از جواني آقا تا مبارزات و زندان و بعد از انقلاب موضوعات پشت سرهم و براساس دورههاي زندگي آقا منتشر شد. اما الان مردم مراجعه ميكنند كه شناختنامه تصويري آقا را از كجا تهيه كنيم. چاپ اول كتاب تمام شد. به نظرم اگر قيمت شناختنامه را بالاتر هم ببرند باز مردم استقبال ميكنند. بنياد شهيد تصميم گرفت هر سال يك كتاب فاخر چاپ كند و كتاب فاخر امسالش كتاب شناختنامه بود.»