در سيستم نظامي هيچگاه تقابل بين دو طرف به يكباره اتفاق نميافتد. عمليات «مرواريد» پايهاش در دو عمليات قبلي شهيد صفري و اشكان ريخته شده بود و در نهايت با انجام اين عمليات كار براي اضمحلال دشمن در دريا را انجام داديم. بعد از آن براي تكميل وضعيت و انهدام كامل نيروي دريايي رژيم بعث عراق عملياتي را در هفتم آذر به نام «مرواريد» طراحي كرديم. عملياتي كه عراق را در داخل و در ورودي بندر امالقصر مهار كرديم و جلويش را گرفتيم.
صدام و ديگر كشورهاي پشتيبانش چه تصوري از نيروي دريايي آن زمان ايران داشتند؟
سال 59 هيچ كشوري تصور نميكرد كشوري كه تازه در آن انقلاب اتفاق افتاده مقابل كشوري مسلح با حمايت قدرتهاي بزرگ بايستد. صدام هم باور نميكرد كسي بتواند مقابلش چه در زمين، چه در هوا و دريا بايستد و به همين دليل جلوي خبرنگاران اعلام كرد سه روزه خرمشهر و يك هفتهاي تهران را ميگيرد. اگر به اتفاقات آن روزها نگاه كنيد صدام خيلي روي توان نظامي ما در دريا حساب نميكرد و فكر ميكرد نيروي دريايياش حاكم خواهد بود. آنها تصورشان اين بود نيروي دريايي كشوري كه تازه در آن انقلاب شده و به مستشاران و متخصصان خارجي وابسته بوده و تعمير و نگهدارياش دست افراد ديگري بوده بتواند به دريا بيايد، ديگر چه برسد بخواهد بجنگد. رژيم بعث و همپيمانانش چنين تفكري را در قبال نيروي دريايي ايران داشتند. ظاهر قضيه هم چنين چيزي را نشان ميداد ولي در عمل هيچ كدام از اين حرفها درست از آب در نيامد.
شكست در عمليات «مرواريد» چه تبعاتي را براي كشور داشت؟
بعد از اين عمليات توان نيروي دريايي عراق از بين رفت و هفتم آذر فقط بحث جنگ دريايي و تقابل نيروي دريايي دو كشور نيست. مقاومت 34 روزه در خرمشهر اولين ضربه به فكر و استراتژي دشمن بود. بعد از آن در 7 آذر رژيم بعث و تمام حاميانش دومين ضربه مهلك و استراتژيك را ميخورند.
نيروهاي فرامنطقهاي ميگفتند نيروي دريايي ايران توانايي عمل كردن در دريا را به دليل وابستگياش از نظر طراحي، اجرا، تأمين و نگهداري ندارد. به هرحال حركت يك كشتي در دريا كار بسيار سنگيني است. آن هم با همه امكانات و تسليحات نظامي كه در كشتي وجود دارد اما ما بر خلاف تمام آن تفكرات نه تنها در دريا حركت كرديم بلكه توانستيم نيرو دريايي عراق كه مدرنترين شناورهاي شرق را ساقط كنيم. موفق شديم نيروي دريايي عراق را جلو خاكش و درست چسبيده به سكوهاي نفتياش كه ورودي بندرشان است شكست دهيم. عراق در اين عمليات از نظر دريايي ضربه سختي خورد. اين ضربه به حدي بود كه كشور عراق هنوز نيرو دريايي ندارد. چون پايهريزي يك نيرو دريايي كار بسيار سخت و سنگيني است. براي داشتن يك نيرو دريايي منسجم و تربيت نيروهاي متخصص چند دهه زمان نياز است. در كنار پيروزي نظامي ايران در دريا و نابودي نيرو دريايي عراق نتايج ديگري هم گرفتيم. دومين كار اين بود كه ترمينالهاي نفتي البكر و الاميه مركز اقتصادي عراق بوده و هستند را نابود كرديم و با اين كار اقتصاد عراق هم فلج شد. عراق از همان روزهاي اول خاكمان را ميزد و هشت سال هم زور زد نتوانست كاري كند ولي ما در همان 67 روز اول جنگ تحميلي مركز ثقل اقتصاد رژيم بعث را كه 90 درصد نفتش از همينجا تامين ميشد از بين برديم. سومين كار ما اين بود كه تمام بنادرش را به محاصره در آورديم و هيچ كشتي نميتوانست وارد و خارج شود. اگر كشورهاي ديگر به رژيم بعث كمك نميكردند اين كشور نميتوانست مقابل ما دوام زيادي بياورد. 90 درصد حجم صادرات و واردات دو طرف از طريق دريا بوده و است و اگر جلو اين مسير بسته شود آن كشور عملا در مرزهاي خودش محصور ميشود. به همين دليل قدرتهاي بزرگ و كشورهاي حاشيه خليج فارس به عراق كمك ميكردند. نتيجه عمليات مرواريد فقط از بين رفتن نيرو دريايي عراق نبود بلكه اقتصاد و بنادرش هم ضربه خورد. نتيجه ديگر اينكه تا پايان جنگ و سياست دريايي در اختيار ايران بود و پرچم كشورمان روي ناوهاي ايراني در دريا به اهتراز درآمد.
اين موفقيت و پيروزي چه نتايجي براي خودمان داشت؟
نتيجه اين عمليات هم در سراسر كشور كاملاً محسوس بود. اگر اين عمليات موفق نميشد و بنادر كشور حفظ نميشد ما به لحاظ اقتصادي به مشكلات زيادي برميخورديم. تازه آن زمان كشورهاي زيادي بودند كه به عراق كمك كنند ولي هيچ كس حاضر به كمك به ما نبود. حضرت امام هم آن زمان تأكيد ميكرد كه 35 كشور به عراق كمك ميكند و هيچ كس به ما سيم خاردار هم نميفروشد. هفتم آذر آثار اساسي و زيربنايي در سطح كشور داشت و همه برگرفته از پرسنلي بود كه با فرمايش حضرت امام آقاي خودشان شده بودند. نيروي انساني ما فرهيخته و به پا خاسته بود. نيروهاي ما آگاهانه و از روي عشق در ميدان نبرد حضور پيدا كرده و تمام سختيها و خطرات را به جان ميخريدند. آن هم درست در مرز دشمن كه هر لحظه امكان حمله از زمين و هوا وجود دارد.
از لحاظ تعهد و تخصص نيروهاي انساني، چه تفاوتي ميان نيروهاي دو كشور وجود داشت؟
نيروهاي انساني ما با نيروهاي انساني طرف مقابل تفاوتهاي مهمي داشت. نيروي مردمي ما برخاسته از بطن انقلاب بود. درست است نيروهاي نيرو دريايي از رژيم گذشته مشغول به كار شده بودند ولي اينها برگرفته از انقلاب بودند وگرنه هيچگاه براي دفاع از كشور و نظام نميماندند. كساني كه ماندند و مبارزه كردند نيروهايي بودند كه توانمندي لازم براي كار را داشتند و وابستگيشان به شرق و غرب از بين رفته بود و روي پاي خودشان ميايستادند. دقيقاً مصداق بارز جمله حضرت امام بودند كه ميفرمود شما آقاي خودتان هستيد. نيروي انساني كاملاً متعهدي داشتيم كه تخصصهاي لازم را هم داشتند. نيروهايي كه تا آن زمان خيلي خودشان را نشان نداده بودند ناگهان وارد ميدان شدند. طوري هم وارد ميدان شدند كه كسي باور نميكرد. اگر به مطالبي كه آن زمان بيگانگان نوشتهاند نگاهي بيندازيد متوجه خواهيد شد آنها به هيچ عنوان باورشان نميشد ايران در دريا بتواند عرض اندام كند.
در پايان كمي از ناوچه پيكان ميگوييد؟
ناوچه قهرمان پيكان موتور حركت دهنده نيروهاي دريايي بود كه فرماندهاش شهيد همتي با پرسنلش شجاعانه با دشمن ميجنگيد. حركتي كه ميكرد همه را دور خودش ميكشيد. شهيد همتي تيمي شجاع و يكدست داشت كه اگر كسي طراحي عملياتي سختي ميكرد و احتمال خسارت ميداد شهيد همتي جا نميزد، حركت ميكرد و همه هم ميدانستند كه موفق ميشود. شهيد همتي از شروع جنگ تا 7 آذر كه شهيد ميشود نقش تاثيرگذاري در جنگ ايفا كرد. در تمام اين عملياتها ما در خط مقدم بوديم و خط مقدم ما ايشان بود.