کد خبر: 656865
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۸
دلنوشته ای زیبا از فاطمه جمیری؛
بسیجی بودن را در زندگی شهید آوینی مرور کردم و دانستم بسیجی یعنی تبلور اراده، معنویت، آرمان خواهی واقع بینانه، ایمان به خدا و هدف و راهبرد و نیرو.

بسیجی یعنی چه؟ که تمام قدرت های پوشالی استکبار، استخوان بندیشان می لرزد از نامش؟ بسیجی یعنی حاج قاسم سلیمانی که پرز شیمونِ (رئیس اسرائیل جعلی) بدفلز هم که خونخوارترین بشر معاصر است از آن می ترسد. آری بسیجی صلح و جنگ و مذاکره و معاهده ندارد و نگاهش به انگشتان سرلشکر حزب الله سیدعلی ماه خامنه ای است. فرهنگ بسیجی چیست که فرهنگ متوهم مدرنیته از آن می ترسد و آن را برنمی تابد؟!بسیجی یعنی آیه.یعنی آینه.یعنی آب.زیباترین افسران ولایت.محکم ترین شیطان ستیزان. امریکا هم جزء شیطان اضافه نمایید.بسیج یعنی اشراقی از روح الله بر خار بودن بلکه نابود کردن استکبار. بسیجی یعنی کاخ سفید را با گفتمانش نابود کردن. بسیجی یعنی دور زنندگان تحریم های مُذللین بین ذالک. آری ذلت را می گویم. بسیجی «مکه را در فکه» یافته است و «کانال کمیل سیاست» را هم تجربه نموده است و آبِ نبود را به دوستان هدیه کرده است. آب بسیجی در سیاست یعنی وارد کردن بصیرت در جامعه.آری بصیرت آب گواریی است که به دستان مبارک فرزندان انقلابی سیدعلی ماه خامنه ای سقایی می شود. یوم العیار بسیجی، دیروز، امروز و فردا است آن هم ذیل اشراق رهبریت روح اللهی سیدعلی ماه خامنه ای.

بسیجی بازی برد-برد را با جامعه خود دارد و از همین است که «هم شهدا هوای انقلاب را دارند، هم نسل امروز انقلاب، هوای خون شهدا را».

چه زیبا گفت آن دوست همسنگر که: آری! ما جنگ ندیده‌ایم اما از جنگ‌دیده‌ها هم حالا دیگر بیشتر فکه رفته‌ایم. فکه برای ما فقط یک تکه از خاک وطن نیست. یک نوستالژی، یک عادت، یک رسم هر ساله نیست. فکه برای ما کنج دنجی از نقشه ایران سرافراز نیست؛ خودش یک نقشه است؛ «نقشه راه».

بسیجی خدا دارد و کدخدا را نمی خواد.! بسیجی ذاکر خداست و مذاکره با شیطان بزرگ را تجربه ای می داند برای بسط دادن کشتی نجاتش در جامعه ی به اصطلاح جهانی!

بسیجی معرفت را از دستان حبیب ابن مظاهر نوشیده است و سینه سپر کردن برای تیر خوردن را از زهیربن قین آموحته است. زهیر ای که نزد حسین بن علی بن ابی طالب آن امام اشراقِ ملکوتی نشسته ای دستی برون آر و ما خاموشان و مسکوتین حزب اللهی را فریادهای ابالفضل العباس در تاریخ برای بیداری جهان قرار ده.!

ای حبیب بن مظاهر، منظره های پست دنیا را در چشمان حزب الله نابود و مظاهر جلوات حسینی را برایمان مکشوف فرما.!

بسیجی حبیب را می داند و زهیر را فهمیده است و حاج احمد و همت را در خود یافته است و غیرت انقلابی دارد و «کاخ سفید توهمات استکبار را با فرهنگ عاشوراییش تبدیل به سطل های آشغال کنگره ای امریکا و انگلیس و فرانسه و آن مولد حرام زادهِ صهیون» می کند.!

بسیجی با «انکسرِ ظهری حسین» سوخته است و سلوکش را برای «فتح تاریخی جهان بشری» پیش می برد.

برای قاسم بن‌الحسن علیه السلام ربطی نداشت شمر قبلا جانباز کدام جبهه بود! آری بسیجی هم همین را در سلوک فرهنگی اش لحاظ نموده است بلکه اصل اصیل «سلوک فرهنگی»اش و گفتمانش همین است.

بسیجی خار و خاشاک هم جمع می کند!ابایی ندارد! بسیجی در فتن ها فقط یک انگشت را می بیند همانطور که در فتن 78 و 88 دید و آن انگشت ولایت است.بسیجی عمار را هم می بیند اما در «ذیل ولایت روح اللهی سیدعلی ماه خامنه ای».

بسیجی هم انرژی هسته ای را در کشور از تعلیق در می آورد و هم به پای پیشرفتش خون می دهد.بسیجی احمدی روشن بود که صحنه را روشن می دید.شهید شهریاری بود که در شهریار حاکمیت فقط ولایت را می بیند.بسیجی شهید رضایی است که راضی به رضای خداست و رضایش را در رضای ولایت می بیند.

بسیجی اصلاحات را ذیل اصولگرایی با نگاه به اشراق ولایت قبول دارد. ذلت تساهل و تسامح در دین را نمی پذیرد. اصلاً «روشنفکران لیبرالی پیاله ای» او را نمی فهمد و درک نمی کند. ولی بسیجی «درد مزمن و بیماری ایدزیِ فکریِ روشنفکران تاریک اندیش» را می فهمد و درک می کند. پیامبران منافق غربی را نمی خواد! پیامبران بی عفت غربی را نمی پذیرد!وحی پیامبران سکولار و بی دین و بی مسمَا غربی را هم مطیع نیست!اصلاً راحت بگویم بسیجیِ ولایتی انقطاعی است انقطاع از عالَم ماده و مادیت است و از کلاهک های هسته ای سگ نگهبان امریکا و خود امریکا و نوچه های امریکایی هراسی ندارد.راحت تر بگویم بسیجی اصلاً خدای غربی ها را هم قبول ندارد.بسیجی فدای فکه را می فهمد و بندگی می کند.

آری زیبا گفت آن بسیجی مهربان که :

فکه‌ را دلی‌ است‌ داغدار مصطفی‌ صلی الله علیه و آله

فکه‌ را اثری‌ است‌ از پهلوی‌ شکسته‌ فاطمه سلام الله علیها

فکه‌ را نشانی‌ است‌ از فرق‌ شکافته‌ علی‌ علیه السلام

فکه‌ را تشتی‌ است‌ سرخ‌ از خون‌ حلقوم‌ حسن‌ علیه السلام

فکه‌ را پیکری‌ است‌ پاره‌ پاره‌ از اندام‌ حسین‌ علیه السلام

فکه‌ را درد غربت‌ پیر کرده‌.

فکه‌ را سوز هجر زمین‌گیر کرده‌.

آری بسیجی دلش دربند فکه و تشنگی است دربند «صدای ملکوتی آوینی».

دی شیخ همی گشت گرد شهر   از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

شیخ را بگویید و دستش بگیرید که در چاه نیفت و راهنمای اش کنید تا «سیری در فکه» داشته باشد تا ببیند انسانِ انقلاب اسلامی را. انسان خمینی را. انسان دم مسیحایی ولایت روح الله را.

آری بسیجى دیروز و امروز و جنگ و صلح و مبارزه و مذاکره ندارد.

بسیجی امروز اگر دیروز در رکاب امام صادق-علیه السلام- بود «قیامی صادقی» به پا می کرد.آری آمد به محضر امام صادق-علیه السلام- با غروری (حال مومنانه یا هرچیز دیگر) به آقا گفت چرا قیام نمی کنی آقا؟ خونی که در رگ ماست هدیه به تو باشد ای اماما.در فلان شهر هزاران سرباز و سردار داری!آقا فرمود اگر 17 نفر یار داشتم قیام می کردم.آری اگر حاج احمدها بود و باقری ها بود ارودگاهی صادقی به دست امام صادق-علیه السلام- در دل حکومت کفر عباسی برپا می شد.!ای همت و برونسی کجا بودید این یار امام را آموزش دفاعی تئوریکی می دادید؟!کجا بودید دست این غریق را می گرفتید؟!

قاصدک منتظر آرام در گوشم نواخت که:

می گویی فکه، یاد زمین تفتیده کربلا می کنی…

می گویی فکه، یاد تشنگی علی اکبر امام حسین علیه السلام می کنی…

می گویی فکه، یاد گودال قتلگاه می کنی…

می گویی فکه، یاد دست و پای بسته اسرای کربلا می کنی…

می گویی فکه، یاد غریبی امام حسن علیه السلام می کنی…

می گویی فکه، یاد قبر گمشده حضرت زهرا سلام الله علیها می کنی…

آری!

فکه و یک دنیا راز پنهان در سینه اش…

باید چله نشین عشق آباد فکه شد…

باید سردی گناهان را در رملهای سوزان فکه ذوب کرد…

باید بسیجی خامنه ای شد…

باید اهل دل شد…

اینگونه می یابی راز خون بسیجی خمینی را…

و می شنوی راز نهفته در سکوت این خاک بهشتی را…

با گوشی که دیگر آشناست…

*نمی دانم نوشتم یا ننوشتم که پروانه‌های ظهر عاشورای فکه، خیلی زیبا بودند؛ خیلی! از اینها زیباتر هم ما دیدیم. شب عاشورا، تازه باران بند آمده بود. ماه به غایت زیبا بود اما «ستاره‌های آسمان گمنامی» را مگر می‌شد شمرد؟!”

سرزمین فکه یارانت کجاست؟!

شرشر زیبای بارانت کجاست؟!

رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است زیرا این رژیمِ مفلوک بر اساس زور و تحمیل به وجود آمده و هیچ پدیده تحمیلی قابل دوام نیست.اکنون دولتمردان فرانسوی نه فقط در مقابل امریکا بلکه در مقابل رژیم نحسِ نجسِ صهیونیستی نیز اظهار خواری و کوچکی می کنند که مایه سرشکستگی ملت فرانسه است که خودشان باید برای آن علاجی پیدا کنند.آیا نظام اسلامی می خواهد با همه ملت های جهان و دولت ها، چالش داشته باشد؟ همانگونه که برخی اوقات از دهان برخی دشمنان ملت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگ ِهار ِ منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده می شود.”

(گوشه ای از سخنان امروز امام خامنه ای)

بسیجی رهبرش فقط در بین شعار خونی که در رگ ماست می گوید: "خدایا توفیق شهادت در رکاب امام عصر(عج) را به ما عطا کن”این دعای خاص رهبری بود در بین بسیجیانش.

بسیجی در مذاکره وصیت نامه شهدا را روی میز قرار داده است.

بسیجی دل به کلام شهید همت داده است که:

زمان بازرگان به ما برچسب "چریک” زدند

زمان بنی صدر، برچسب "منافق”

الان هم برچسب ” خشک مقدس و متحجر”

هر قدم که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم برچسب بارانمان کردند…

حالا روزی ده برچسب دریافت می کنیم…

اما بسیجیان دلسرد نباشید!

حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند…

ای شهید همت «ما همت مان را در دفاع از ولایت» از دست نداده ایم.به متوسلیان هم می گویم و گفته ایم که ما بسیجیان «متوسل به رشادات و اشارات و تنبیهات ولایت» هستیم.صیاد قلب ما ولایت است.مقتل فکه مرا یاد خاطرات حمید داوودآبادی در کتاب «تفحص» می اندازد.ما بیکار ترین انسان انقلاب اسلامی هستیم با این فعالیت هایمان.بسیجی خستگی در پیشبرد گفتمان روح الله ندارد.

بسیجی اگر «تنهای تنهای تنها» هم باشد ولایت را مدافع است و ولایت او را شافع. بسیجی «گمنام مسلک» است و ناشرش خداست. مولف وجودش ولایت است و تدوین گرش ایمان. صفحه آرایی باطنش را به دست بصیرت داده است. صفحات کتاب وجودش تا هم فیها خالدون در اطاعت از سرلشکرِ حزب الله.

آری بسیجی امتداد توحید علی است...

فاطمه جمیری؛ حقوق و روانشناسی دینی

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر