اتاقهاي خانه تا دلتان بخواهد بزرگ بود و آشپزخانه هم مثل آشپزخانههاي امروزي اپن نبود. يك هال بزرگ پذيرايي داشت و دو تا اتاق خواب و يك اتاق كه معروف بود به اتاق مهمانخانه. يادم هست عيد نوروز كه ميرسيد مادر توي اتاق مهمانخانه براي مهمانها سفره هفتسين پهن ميكرد. سفرهاي از اين سر خانه تا آن سر خانه. عيد كه ميشد با آن هواي مطلوب بهاري وقتي اقوام براي عيد ديدني ميآمدند ديگر مثل آپارتمانهاي امروزي مشكلي براي بازي بچهها نبود. براي همين بعد از برداشتن يك مشت آجيل از سفره هفتسيني كه مادر انداخته بود ميرفتيم توي حياط و به قول امروزيها خانه را ميگذاشتيم روي سرمان از بس دنبال هم ميدويديم و بازي ميكرديم. آن روزها از هر خانهاي صداي خنده و بازي بچهها بلند بود، اين روزها اما بازيهاي آپارتماني جاي خود را به دويدن و خنده بيامان كودكان سالهاي پيش داده است. سرگرمي بچههاي امروز ديگر نه الك دولك است و نه گرگم به هوا و قايم باشك. كودكان اين سالها تمام تفريحشان شده بازيهاي رايانهاي و ماشينهاي كوكي و آدمهاي آهني كه هيچ روح لطيفي در اين بازيها نيست. راستي تا يادم نرفته اين را هم بگويم كه آن روزها تمام خانههاي محله ما باغچه داشت و از هر باغچهاي بوي گل و ريحان و سبزي به مشام ميرسيد.
هيچ وقت بوي خوش گلهاي محمدي باغچه خانهمان را فراموش نميكنم. گلهايي كه بوي آنها تا هفت خانه آن طرفتر ميرفت مخصوصاً غروبهاي تابستان كه مادر توي چاي، هل و گلمحمدي ميريخت. يادش به خير...
تغيير معماري، تغيير سبك زندگي
اين روزها اما سبك معماريها فرق كرده و به دنبال آن سبك زندگيها. شايد براي همين است كه وقتي با روانشناسان صحبت ميكنيم ريشه بسياري از مشكلات روحي و رواني افراد جامعه را به سبك زندگيها مربوط ميدانند و اعتقاد دارند مردم در گذشته به اين علت شادتر بودند و مشكلات روحي و غصههايشان كمتر بود كه محيط زندگي و به نسبت آن سبك زندگيشان نشاطآفرين بود.
عليرضا شمس خراساني يكي از اين روانشناسان است كه اعتقاد دارد زندگيهاي آپارتماني و خانههاي محقر باعث افزايش افسردگي بين مردم ميشود و اين موضوع روي كودكان تأثير بيشتري دارد.
وي ميگويد: در گذشته نماي خانهها برگرفته از سبك معماري ايراني – اسلامي بود اما اين روزها سبكهاي غربي مانند سبك رومي جايگزين ساختمانهاي قديمي شده كه اين موضوع خوشايندي نيست.
اين روانشناس ادامه ميدهد: در گذشته تمام اجزاي يك محله نمايي اسلامي داشت از مسجد محله گرفته تا خانههاي بزرگ و حمام قديمي و آب انبارهايي كه اين روزها ديگر مورد استفاده قرار نميگيرد و حتي فروشگاهها و مغازههاي يك محله كاملاً برگرفته از سبك معماري ايراني - اسلامي بود. در حالي كه اين روزها نماي شهر خصوصاً شهرهاي بزرگي مانند تهران بيانگر سبك ايراني – اسلامي نيست. اين مدرس دانشگاه با بيان اينكه نماي يك شهر اسلامي بايد برگرفته از سبك معماري و سازه اسلامي باشد اضافه ميكند: ورود الگوهاي جديد به معماري، شهرسازي و بسترسازيهاي نادرست و بدون هدف در ارائه سبكهاي معماري علت اصلي فاصله گرفتن از معماري سبك ايراني و اسلامي است. وي با بيان اينكه نماي برخي از محلات خصوصاً در شهرهاي بزرگي مانند تهران شباهتي به نماي شهرهاي اسلامي ندارد اضافه ميكند: در سبكهاي جديد معماري نشاني از سبكهاي زيباي ايراني – اسلامي نيست و اين موضوعي است كه حتي يكي از دغدغههاي مقام معظم رهبري به حساب ميآيد. وي اظهار ميكند: يكي از ويژگيهاي معماريهاي قديمي اين بود كه در عين برخورداري از سادگي شكل بسيار زيبايي داشت و معماران قديمي هنرمنداني بودند كه اين هنر حاصل سرپنجههاي هنرمندانه آنها بود.
اين روانشناس به رابطه مستقيم سبك معماري به روان و انديشه مردم اشاره ميكند و ميافزايد: درگذشته نماي بيروني خانهها بسيار ساده و بيآلايش بود در حالي كه وقتي درون خانه ميرفتيم شاهد يك معماري بسيار زيبا و هنرمندانه بوديم و اين موضوع نشاندهنده اين است كه در گذشته انسانها براي خودشان زندگي ميكردند يعني اينكه بيشتر از اينكه به ظاهر توجه كنند درون گرا بودند و به مسائل باطني توجه داشتند و از ظاهربيني پرهيز ميكردند. وي خاطر نشان ميكند: دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراكز علمي و آموزشي نقش بسيار مهمي در ارائه سبك نويني از معماري ايراني – اسلامي دارند و بايد در اين خصوص چارهانديشي كنند چراكه اگر فردي با ايران آشنايي كامل نداشته باشد وقتي به شهري مانند تهران سفر ميكند ابتدا گمان نميبرد كه اين شهر پايتخت سياسي يك كشور مسلمان است چراكه المانها و سبك معماري شهرهايي مانند تهران از سبك معماري ايراني – اسلامي فاصله گرفته است.
چراغ سبز، مسجد يا طباخي؟!
موضوع المانهاي اسلامي كه اين روانشناس و مدرس دانشگاه اشاره ميكند مورد تأييد انديشمندان، علما و روحانيون نيز هست به گونهاي كه حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي چندي پيش در همايش خيرين سلامت كه در تالار امام مجتمع بيمارستاني امام خميني(ره) برگزار شد با انتقاد از عدم به كارگيري المانهاي اسلامي در معماري و مبلمان شهري گفت: كارمان به جايي رسيده كه معاون شهردار استانبول به معاون شهردار ما گفته بود كه چند درصد تهرانيها مسلمان هستند؟ و چرا خبري از مسجد و صداي اذان در اين شهر نيست؟ يا در همه جا مهتابي سبز به عنوان نماد مسجد نصب ميشود ولي در كشور ما مهتابي سبز علامت كلهپاچهاي و سيرابشيردان است!
حضرت آيتالله خامنهاي مقام معظم رهبري نيز چندي پيش در ديدار با شهردار تهران فرمودند: «حقيقتاً معماري و نماي تهران، نماي يك شهر اسلامي نيست و شهرداري و شوراي شهر بايد اين موضوع را جزو جديترين مسائل خود بدانند.» ايشان تأكيد كردند: «تهران، از يك طرف نماد آباداني، صلاح، سعادت و سبك زندگي در كشور است و از طرف ديگر بهعنوان الگو و خط دهنده براي شهرهاي سراسر كشور، مطرح است.» حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به تأثيرگذاري معماري و نماي ساخت و سازها بر فضاي سبك زندگي افزودند: «بايد هرچه ممكن است محيط زندگي شهر، بهگونهاي طراحي و ساخته شود كه تحقق سبك زندگي اسلامي راحتتر، امكانپذير باشد.»
ضرورت دوره بازگشت در معماري
كارشناسان براين عقيده هستند كه اكنون دوره بازگشت در معماري شهرهاست. دورهاي كه به اعتقاد كارشناسان بايد دوره تبلور دوباره معماري اصلي و تاريخي ايراني و اسلامي در شهرسازي كلانشهرها باشد.
خوشبختانه در تصويب و اجراي طرح جامع و تفصيلي شهر تهران تأكيد بر معماري ايراني- اسلامي براساس اسناد بالادستي و سند چشمانداز شهر تهران شده است. همچنين در 10 برنامه راهبردي، شهرداري تهران براي 5 سال آينده پايتخت به معماري ايراني – اسلامي و تغيير سبك زندگي پايتختنشينان نيز تأكيد شده است.
اين موضوع باعث شده تا اميدواريها نسبت به بازگشت به دوره معماري ايراني – اسلامي افزايش يابد چراكه به عقيده كارشناسان بازگشت دوباره معماري ايراني – اسلامي در مسئله شهرسازي تهران ضرورتي است كه بايد به آن توجه ويژه داشت. ضرورتي كه غفلت از آن مقام معظم رهبري را نيز درخصوص عدم توجه به معماري ايراني – اسلامي نگران كرده است.
معماري اسلامي برگرفته از زبان قرآن
«معماري اسلامي برگرفته از زبان قرآن است.» اين را مجيد عبدالحسيني كارشناس ارشد معماري ميگويد و ادامه ميدهد: معماري اسلامي عمق و غناي تمدن اسلام را با بهرهگيري از روح معنويت نشان ميدهد.
وي ميافزايد: در هنر معماري اسلامي بيشتر از آيات قرآن به عنوان برجستهترين ابداعات هنر اسلامي استفاده ميشد كه نوشتههايي از آيات قرآن بر روي سقفها، ديوارها يا ستونها استفاده و به شكل خاص تزئين ميشد. از برجستهترين و قديميترين خطوط زيبايي كه با هنر معماري اسلامي تزئين شده داخل قبهالصخره است كه آيات قرآن با خط كوفي نوشته و با موزاييك تزئين شده است. وي ميافزايد: حتي آندره گدار معمار فرانسوي و مؤلف سه جلد كتاب آثار ايران به اهميت معماري اسلامي تأكيد دارد و در يكي از كتابهاي خود مينويسد: تفاوت در ساختمانهاي قبل از اسلام با ساختمانهاي بعد از اسلام، نه در ساختمان و نه در شكل آن و نه حتي در طرح نقشه آنها است؛ بلكه در منظر و لباسي است كه اسلام بر اندام ساختمانهاي دوره ساساني پوشانده و خواسته است مفهومي به آنها بدهد كه معماري ايراني با معماري مردمي كه تحت رژيم اسلامي زندگي ميكنند به وضوح متمايز باشد. اين كارشناس ارشد معماري در ادامه صحبتهاي خود به دغدغههاي مقام معظم رهبري در خصوص رعايت سبك ايراني – اسلامي در معماري و تأكيدات ايشان اشاره ميكند و ميگويد: يكي از موارد مربوط به سبك زندگي اسلامي كه مورد تأكيد رهبر معظم انقلاب است موضوع معماري اسلامي- ايراني است كه بايد مورد توجه خاص مسئولان اجرايي و فرهنگي قرار گيرد.
در گذشته معماران ايراني، سبك و سياق قبل از اسلام را با ورود اسلام به ايران، با اصول اسلامي تلفيق كردند كه اين اصول همه نيازها را در نظر ميگرفت كه در اين نوع معماري اوج حيا، رعايت شئونات اسلامي- ايراني، اخلاق، فرهنگ و حفظ حريم خانواده به چشم ميخورد.
يك معمار و استاد دانشگاه نيز به خانههاي زيبا در شهريهاي قديمي اشاره ميكند و از آنچه كه امروز به نام معماري در جامعه ميبيند انتقاد ميكند.
جمشيد روحپرور، با اشاره به ساختمان و بناهاي قديمي و مشهور در شهرهايي مانند اصفهان اضافه ميكند: در بسياري از اين ساختمانها معماري اسلامي مشاهده ميشود كه البته اين نوع معماري بر سبك زندگي مردم تأثيرگذار بود. وي با بيان اينكه در سبك معماري ايراني – اسلامي امنيت خانواده و مسائلي مانند رعايت حريم و موضوعاتي مانند محرم و نامحرم وجود دارد يادآور ميشود: به عنوان مثال يكي از انتقاداتي كه به سبك معماريهاي امروزي ميشود ساخت آشپزخانه به صورت اپن است كه اين نوع از معماري مورد قبول دلسوزان دين و علما و روحانيون نيست به گونهاي كه حتي چندي پيش آيتالله جوادي آملي از مراجع عظام تقليد به آشپزخانه اپن انتقاد كرد. اين مدرس معماري در بخش ديگري از صحبتهاي خود به فرهنگ بالاي ايرانيان در طول تاريخي و برخورداري آنان از حجب و حيا اشاره ميكند و ميافزايد: در ساختمانهاي قديمي بر روي درهاي چوبي دو وسيله به نام كلون قرار داشت كه يك كلون كوچك و ديگري بزرگ بود. خانمها هنگام در زدن از كلون كوچك و آقايان از كلون بزرگ استفاده ميكردند كه صداي اين دو با هم تفاوت داشت و فردي كه در منزل بود از روي صداي كلون در متوجه ميشد كسي كه پشت در است زن است يامرد. وي با بيان اينكه اين شيوه معماري يك نوع كامل از معماري ايراني – اسلامي است خاطر نشان ميكند: اين موضوع نشان ميدهد موضوعاتي مانند رعايت حيا و مسائل مرتبط با محرم و نامحرم به طور كاملاً دقيق در جامعه اسلامي ايران رعايت ميشد.
وي در ادامه صحبتهاي خود به ممنوعيت ساخت گنبد و گلدسته در برخي كشورهاي غربي اشاره ميكند و ميافزايد: بد نيست بدانيد دربرخي از كشورهاي غربي با المانها و سبكهاي معماري ايراني – اسلامي به طور جدي مخالفت ميكنند به گونهاي كه در برخي از كشورهاي غربي اجازه ساخت گنبد و گلدسته وجود ندارد و اگر مسلمانان در جايي مسجدي بنا كنند حق ندارند گنبد يا گلدستهاي داشته باشد اين درحالي است كه نمادهاي ساختمانهاي غربي روز به روز در كشور ما افزايش مييابد. وي دانشگاهها و نهادهايي مانند سازمان نظام مهندسي را متولي اصلي جلوگيري از گسترش نمادهاي غربي در ساختمانسازي ميداند و ميافزايد: به رغم اينكه همه ساله چندين همايش، سمينار، نشست و گردهمايي در خصوص سبك معماري ايراني - اسلامي در شهرهاي مختلف كشور برگزار ميشود اما متأسفانه درعمل اين نوع معماري جايگاهي ندارد و بعد از پايان اين همايشها مطالب ارائه شده به صورت مقاله در يك كتاب چاپ و سپس بايگاني ميشود. اين مدرس معماري ميافزايد: آنچه ميتواند به ما در دستيابي به يك الگوي كامل معماري ايراني – اسلامي كمك كند افزايش همفكري بين دانشگاهيان و حوزويان است، از اين رو پيشنهاد من اين است كه به جاي برگزاري دهها همايش بينتيجه در رابطه با سبك معماري ايراني – اسلامي نشستهاي تخصصي فارغالتحصيلان حوزه و دانشگاه در خصوص معماري ايراني–اسلامي برگزار شود.
وي حمايت دولت را در اين خصوص مهم ارزيابي ميكند و ميافزايد: دولت ميتواند با تبيين يك الگوي مناسب براي معماري ايراني – اسلامي و نيز تشويق سرمايهگذاران براي اجراي سبكهاي نويني از معماري ايراني – اسلامي به هويتبخشي شهري كمك كند به گونهاي كه نماي شهرهاي ايران خصوصاً تهران كه پايتخت سياسي ايران اسلامي است كاملاً نماي يك شهر اسلامي باشد و در ذهن هر بينندهاي در نگاه اول نماي ايراني – اسلامي يك شهر تداعي شود.