کد خبر: 631238
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۰
ديدونه كمدين فرانسوي كه به جرم يهودي‌ستيزي بازداشت شد
« ديدونه امبالا امبالا» كمدين معروف فرانسوي است كه بارها به دليل ديدگاه‌هاي يهودي‌ ستيزي از سوي گروه‌هاي فشار و انجمن‌هاي طرفدار اسرائيل محكوم و دادگاهي شده است
معصومه طاهري
« ديدونه امبالا امبالا» كمدين معروف فرانسوي است كه بارها به دليل ديدگاه‌هاي يهودي‌ ستيزي از سوي گروه‌هاي فشار و انجمن‌هاي طرفدار اسرائيل محكوم و دادگاهي شده است. اين هنرمند جنجالي كه محبوبيت زيادي هم ميان فرانسوي‌ها دارد، سال‌هاست مطالب ونمايشنامه‌هايي درمحكوميت اشغالگري‌هاي صهيونيست‌ها به‌رشته تحرير در‌آورده و درسرتاسرفرانسه درمورد جنايات اسرائيلي‌ها سخنراني مي‌كند. با وجود فشارهايي كه به‌خصوص از سوي رسانه‌ها نسبت به او صورت مي‌گيرد اخيراً با فعال كردن وب‌سايت خود درفضاي مجازي بيش از 2 ميليون بازديد كننده داشته است. چند روزي است دوباره ديدونه به جرم يهودستيزي و نژادپرستي بازداشت و جريمه سنگين مالي شده است، براين اساس خبرنگارنشريه FDC با وي مصاحبه‌ مفصلي داشته كه بخش‌هايي ازآن را مي‌خوانيد:

اخيراً دوباره وزير كشور و رسانه‌ها شما را متهم به يهودي‌ستيزي و نژادپرستي كردند. از جمله «پاتريك كوهن» روزنامه نگاري كه در آخرين كارتان، با اشاره به اتاق‌هاي گاز و كشتار يهوديان به شما حمله كرده است، باز هم از ماهيت شكايت معلوم است كه در واقع هيچ چيزي نبوده تا پاتريك كوهن به آن حمله كند. فقط سروصداي رسانه‌هاي بزرگ است كه سال‌هاست با يك دروغ تغذيه مي‌شوند و براساس داستاني جعلي نظر مي‌دهند.
 هدف از اين شبه جرم بيان جعليات عليه من است. من اين موضوع را به وكيلم سپردم. شما ببينيد كه چگونه مي‌خواهند من را محكوم كنند.

عوامل متعددي براي ايجاد يك پديده مؤثر هستند، به نظر شما آيا بحران‌هاي اجتماعي و اقتصادي شهروندان زيادي را درگير خود كرده يا بي‌كفايتي حاكمان باعث توفيق نماد كونل (علامتي ضد يهود طرفداران ديدونه) شده است؟
من يك كمدين هستم  و تلاش مي‌كنم تا با سخنراني سياسي مردم را بخندانم. سعي مي‌كنم تا درباره آنچه مي‌دانم كمترتحليل وتجزيه داشته باشم. مي‌گويند مي‌توانم نبض سالن را در دست بگيرم. ما يك شركت داريم و آزادانه كارمي‌كنيم‌. درواقع، بحران و فشار افكارعمومي يك روح بسيار ويرانگر دارد مردم نياز به آزادي دارند، زندگي از نظر اقتصادي سخت است اما اوضاع خيلي فراتر از بحران اقتصادي است. من فكر مي‌كنم كه رهبران دچار بحران اعتماد هستند. ما بايد جمهوري و دموكراسي ديگري را بنا كنيم. زيرا اين وضعيت با مدينه فاضله‌اي كه در دموكراسي تعريف شده فاصله دارد. امروز اين سيستم دربحران است. شخصاً معتقدم دموكراسي هرگز وجود نداشته است، كساني كه از اين وضع سود ديگر مي‌برند، دموكراسي كنوني را باوردارند.

در فيلم «آيا اجازه مي‌دهيد با ديدونه بحث شود؟»(2009) منتظر وقوع يك انقلاب ازطرف شما در امروز بوديم.
بله، اما نمي‌خواستم اين انقلاب درسيستم بسته‌اي باشد يعني فقط راي‌گيري الكترونيكي. بايد بپذيريم كه اين دموكراسي عملي نيست. اين باعث مي‌شود ديگرهيچ حسي به آن نداشته باشيم‌! درصورتي‌كه بايد اعتماد به‌نفس داشته باشيم. درحال حاضر ما در يك دوره ازشك مطلقيم. . . درنتيجه اين نوع رأي‌گيري الكترونيكي بايد متوقف شود و دوباره قوانين را بازبيني كنيم. من فكرمي‌كنم متأسفانه هدف حفظ منافع كساني است كه از اين وضع و اين بحران كه نوعي جنگ داخلي است بهره‌مند مي‌شوند. در واقع، يك انقلاب اينترنتي درپيش است! هنگامي‌كه رئيس شوراي نماينده مؤسسات يهودي از فرانسه تلاش مي‌كند تا ارتباط اينترنتي من را قطع كند، احساس مي‌كنيم كه اين انقلاب درحال وقوع است. بله، اين انقلاب نزديك است. نمي‌دانم اگر آن را بتوان انقلاب ناميد، اما درشبكه‌هاي اجتماعي اين وضعيت درحال وقوع است چيزي كه فرانسه وكشورهاي اروپايي نمي‌خواهند رخ بدهد.  

آيا شما خود را پيشگام مي‌دانيد به‌عنوان هنرمندي كه كار خود را از طريق اينترنت پوشش مي‌دهد بدون اينكه در پوشش رسانه‌هاي ديگر باشد؟
من مي‌دانم كه بعضي سيستم‌ها به‌دنبال جدايي دوجهان طنز و جدي هستند. زماني براي اولين بار كولش(كمدين فرانسوي) با سرگرمي وتفريح باعث ترس سياسيون شده بود البته من در زمان اجراي نمايشنامه‌هايم «روبر فوريسون» پژوهشگر ضد صهيونيسم فرانسوي را هم به روي صحنه دعوت كرده‌ام تا براي مردم سخنراني كند، او ازجمله افرادي است كه وجود اتاق‌هاي گاز نازي‌ها براي كشتن يهودي‌ها در زمان جنگ جهاني دوم را نفي مي‌كند. خب! اين چيزي است كه درآخرين كارم هم داشتم و بازپرس پرونده از آن مي‌ترسيد (مي‌خندد) اما درخصوص سؤال شما به ما مي‌گويند حق با آنهاست يعني سيستم، جدي است زيرا اين افراد جدي هستند. در واقع آنها نمي‌خواهند با زبان طنز حقايق بيان شود و طنز را قبول ندارند. برخي مي‌گويند كه اين حركات خنده‌دار نيست، مبتذل است! با اين حال از يكسو مبتذل است، از سوي ديگر براي عده‌اي مانند يك سلاح قوي است كه هيچ چيز برابر آن توان مقاومت ندارد. خشونتي كه در رفتار امروز يقه سفيدها و كراواتي‌هاست ابتذال واقعي است. آنها خوب حرف مي‌زنند و از كلمات دهان‌پركني استفاده مي‌كنند اما تنها به دنبال منافع خود هستند با فريب، دروغ، دزدي، تقلب. خداي آنها پول است و هدفشان جهاني‌سازي است. اينها اقليتي سرمايه‌دارهستند كه بااين وجود قدرت طنز را ندارند.

در آخرين نمايشي كه داشتيد به فرزندتان توصيه كرديد به دنبال شغل ديگري باشد، كمديني آينده ندارد‌ درحالي‌‌كه شما هر روز از آن استفاده مي‌كنيد؟
من معتقدم كه طنز مانند خورشيد حقيقت است و اين خوب است چراغي كه روشنايي مي‌بخشد. خنده دروازه عقل است البته كساني كه مي‌خواهند منطقي نشان داده شوند مي‌گويند جدي هستيم و لودگي خوب نيست، اگرنگاه كنيد با قواعد و اصول اعتقادي هم خيلي جدي برخورد مي‌كنند به‌خصوص هنگام صحبت كردن با مسيحيان معتقد؛ درصورتي‌كه من بر اين باورم كه عيسي مسيح مانند پيامبراسلام خوشرو و خوش خنده بوده است. آنها مرداني متبسم بودند. افرادي كه يك آرامش دروني داشتند و اين به آنها اجازه مي‌داد در زندگي خود و ارتباط با مردم هميشه لبخند به لب داشته باشند اگرچه خنده كمي اغراق‌آميزتر از لبخند است. وقتي كه به پسرم مي‌گويم اين پايان كارماست منظورم اين است كه درنهايت همه با هم هستيم. بايد تنها به اين لبخند بزنيم ‌كه چه چيزي درست است وچه چيزي غلط.

مدت 10 سال است انتقادات زيادي ازسوي گروه‌هاي مخالف به شما شده ازجمله حملات خشونت‌آميز. امروز هم در فضاي مجازي، هكرها به شما حمله مي‌كنند چه احساسي از اين وضعيت داريد؟
در واقع من با طيف گسترده‌اي از گروه‌هاي فشار همراه بودم كه حملات كلامي، جسمي، سياسي، قضايي و مالي نسبت به من داشتند. امروز هم هكرها حملاتي به من وارد مي‌كنند براي اينكه مردم را از من بترسانند. فكر مي‌كنم آنها در اشتباه هستند مي‌خواهند از من شخصيتي شرور و شيطاني نشان بدهند، آن‌ها مي‌خواهند آزادي من را بگيرند. از آنجا كه در حوزه استدلال چيزي ندارند با شلاق عمل مي‌كنند! زيرا يك ماهيت برده‌داري حاكم است. ما به‌هرحال كارمان را انجام مي‌دهيم هرچند آنها مي‌گويند نه نمي‌توانيد بخنديد! بايد گفت: زندگي بدون خنده ارزشي ندارد. بديهي است برخي با تفكر برده‌داري عمل مي‌كنند و به دنبال مجازات برده‌هاي خود هستند همين‌طوركه براي من مي‌خواهند عمل كنند ولي من به صورتشان تف مي‌اندازم و اهميتي نمي‌دهم تا جايي هم كه بتوانم به كارم ادامه مي‌دهم.

چه صحبتي براي آن دست از شهرونداني داريد كه نگرانند و شغلشان را از دست دادند و تنها به دليل نماد كونل گرفتار شده‌اند؟
شما قهرمان هستيد! اين چيزي است كه من به آنها مي‌گويم. شما درحال نوشتن تاريخ هستيد كه آن‌هم بدون سختي نيست اما پايان خوبي خواهد داشت. وزيركشور ما را ترسانده است با اين حال يك هكر به تمام اطلاعات فرانسه دسترسي ندارد اگر مقامات ازجمله دادستان آنها را به دليل سرقت اطلاعات مجرم بدانند اما مي‌بينيم كه درمقابل اين هكرها هيچ كاري نمي‌كنند پس بايد كمي صبركنيد خواهيد ديد اگر اين هكرها دستگير نشود، كانديداي مجلس يا حتي وزير ارتباطات مي‌شود (مي‌خندد). درواقع اين يك سياست اسرائيلي است. ما درجامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه نژادپرستي رسميت دارد و آن را زير مجموعه دموكراسي مي‌دانند. به‌وضوح ديديم كه چطور«فرانسوا اولاند» براي عبادت نزد اسرائيلي‌ها رفت و زانو زد. . . از زماني‌كه اسرائيل «دموكراسي» را تعريف كرده‌ با مردم رفتار سخت‌تر و خشن‌تري داشته‌اند آنها معتقدند بايد تنها يك نژاد روي زمين باشد بقيه محكوم به نابودي‌اند، اين قانون هم در فرانسه اعمال مي‌شود.

تا به‌حال شش بار دادگاهي شديد؛ اعتقاد بر اين است جريمه را نمي‌پردازيد و مي‌خواهيد به زندان برويد.
بله، من مي‌خواهم به زندان بروم! اين محاكمه‌ها هيچ فرقي به حال من ندارد. جمله‌اي از آلن ياكوبويچ (رئيس ليگ بين‌المللي عليه‌نژادپرستي و يهود‌ستيزي) را به ياد مي‌آورم كه در يكي از دادگاه‌ها به من گفت:«به‌هرحال اين رسانه‌ها تو را محكوم به اعدام مي‌كنند بايد عدالت برقرار باشد». براي او روشن بود رسانه‌ها تعيين‌كننده هستند كه دادگستري را تحت فشار قرار داده‌اند. سال گذشته يكي ازخبرنگاران لابي اتحاديه عكس من را روي «ديواراحمق‌ها» گذاشته بود تا درمورد من قضاوت بشود. اين حركت متعصبانه برايم تعجب‌آور بود.

10 سال است كه شما را متهم به يهودستيزي ونژادپرستي كرده‌اند؛ امروز در كجا قرار داريد؟ آيا همچنان مبارزه مي‌كنيد يا در كار طنز و خنده‌ايد؟
درحال حاضرنژاد‌پرستي يك بحث سياسي است. من، يك مادربرتوني، يك پدركامروني، يك زن سفيدپوست و كودكاني از همه رنگ، مفهوم نژاد هستند. هنوز هم به‌خصوص درخارج ازكشور مفهوم نژادپرستي وجود دارد. اما من مي‌توانم به‌عنوان نژادپرست توسط بعضي‌ها برچسب بخورم. بنابراين بايد ببينيم كه به چه كساني نژادپرست مي‌گويند. درواقع، به گفته اين افراد من يهودي‌ستيز هستم و از يهوديان متنفرم، اين اهميت دارد كه من ازيك دين متنفرم يا يك فرقه؟ درست است كه با انتخاب مردمي موافقم ولي با پيروان يك مذهب مخالفت ندارم. ساده‌تر بگويم ديدگاه من خيلي جلوتر از اين چيزهاست. فرقه‌گرايي خيلي بد و خطرناك است تا هنگامي‌كه اين مفهوم بزرگ از سوي شوراي نمايندگي نهادهاي يهودي فرانسه حاكميت دارد به شما برچسب نژادپرستي مي‌زنند تنها به دليل مقابله با اين جماعت، خيلي بد است. به اين معنا نيست من از روي ترس از كساني كه چشم تنگ كرده‌اند يا بيني نوك تيز يا موي قرمز دارند استدلال مي‌كنم نه اصلا اين طور نيست.

آخرين باري كه شما به بروكسل رفته بوديد 200 افسر پليس براي كنترل شما از سوي شهردار حضور داشتند؛ از كجا سابقه كيفري شما را مي‌دانستند؟
وكيل بلژيكي من و آقاي كورتي كه نوكر آنهاست دادستان بروكسل را در مورد اتهاماتي كه به من وارد شده بود آگاه كرده بودند، اما آنجا هيچ اتفاقي نيفتاد و نشان داد اين موضوع يك مسئله دولتي و سياسي است. اقدام پليس هم نسبت به من غيرقانوني بود. حالا چه كسي اين دستور را داده، چطور و براي چه تا كار من در بلژيك سانسور شود خودش بحث جالب و مهمي است.
ايدئولوژي و نگاه سياسي شما در تقابل با قدرت اسرائيل و لابي آنها در فرانسه است كه نمي‌توانيد طرفدار آن باشيد.
پرواضح است كه روي كاغذ نمي‌شود. بايد براي رهايي از بردگي مبارزه و آن را دنبال كنيم. مهم نيست كه هدف دولت ايجاد اين ذهنيت به نام آزادي است شايد چند نسل بعد به آزادي برسند و ما بخشي از اين مسير باشيم.

   منبع: نشريه FDC
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار