قديميها ضربالمثل جالب توجهي دارند وقتي ميگفتند هر دم از اين باغ بري ميرسد، تازهتر از تازهتري ميرسد. حتماً تاكنون بارها و بارها اين مثل را شنيده و به كار بردهايد.
اما ميخواهيم با اين ضربالمثل سري به فوتبال پرحاشيه خودمان بزنيم، فوتبالي كه هر روز گوشهاي از حواشي منحصر به فرد و البته زشت آن رخنمايي ميكند و تعجب و بهت همه را موجب ميشود.
مدت زيادي از افتضاح قليان و دود و دخانيات فوتباليستها نميگذرد كه نايب رئيس فدراسيون فوتبال خبري را اعلام كرد، خبري كه برق از چشمان علاقهمندان و اهالي فوتبال پراند. هرچند پيش از اين بارها و بارها از دوپينگ در فوتبال صحبت شده بود اما متأسفانه زياد جدي گرفته نميشد ولي حرفهاي بهروان مبني بر اينكه در رختكن برخي از تيمها سرنگ پيدا شده، حرفي نبود كه بتوان به سادگي از كنار آن عبور كرد و روي آن حساس نشد.
هرچند كه ديروز هاشميان، رئيس كميته پزشكي فدراسيون فوتبال بر خلاف ادعاي نايب رئيس فدراسيون همه چيز را تكذيب كرد اما مشخص است كه اين بار هم قرار است مثل خيلي از دفعات قبل چشمها روي حقايق تلخ دوپينگ در فوتبال و ليگ برتر بسته شود.
افتضاح قليان به راحتي دست خوش زمان شد، دو نفر معرفي شدند و تمام كاسه، كوزهها سر آنها شكست و در اين ميان سرمربي مستعفي تيم و دستيارانش قسر در رفتند و بعد همه چيز تمام شد. حالا هم قصه همين است منتها با اين تفاوت كه كسي كه اين ادعا را داشته نه شخصي از بيرون و نه منبع خبري گمنام بلكه نفر دوم فدراسيون است اما چه اتفاقي رخ ميدهد كه يك مقام معتبر ديگر از فدراسيون حرفهاي نفر اول را كذب عنوان مي كند، سؤالي است كه مانند بسياري از سؤالهاي ديگر در خصوص عملكرد مردان فدراسيوننشين بيپاسخ است.
واقعيت اين است كه دوپينگ در فوتبال حقيقتي انكارناپذير است، حالا چه مسئولان فدراسيون آن را اعلام يا اينكه به هر نحو ممكن از آن فرار كنند، واقعيت اين است كه خيليها ميدانند در فوتبال ايران چه خبر است، حتي آنهايي كه از دور دستي برآتش دارند، تأسفبار اين است كه آنها كه بايد كاري انجام دهند، خود را به نديدن ميزنند، آنها كه بايد كاري انجام دهند وقتي حقيقتي عنوان ميشود به جاي دست به كار شدن براي اصلاح آن سعي در مخفي كردن آن ميكنند.
فوتبال روزهاي خوبي را سپري نميكند، در روزهايي كه فوتبال باشگاهي به شدت افت كرده و حتي تماشاگر آنچناني ندارد، شنيدن چنين اخبار تأسفباري علاوه بر اينكه دردي به دردهاي علاقهمندان اضافه ميكند، باعث ميشود كه حتي نگران وضعيت تيم ملي نيز باشيم، به هر حال جداي از بازيكنان دورگه قرار است بقيه مليپوشان از دل همين ليگ بيكيفيت و پرحاشيه، آن هم حاشيههاي زشت بيرون بيايند.
فوتبال اين روزها نمونه بارز و واضح هر دم از اين باغ بري ميرسد شده، هر روز بايد منتظر شنيدن خبري بود البته نه خبر خوب و قابل تمجيد و احترام، فوتبال اسير حواشي است كه گويا كسي هم پيدا نميشود كه بتواند نجات بخش آن باشد. قصه دوپينگ واقعيتي است كه اگر هر جاي ديگر دنياي توپ گرد رخ ميداد با شديدترين واكنشها و برخوردها روبهرو ميشد اما در فوتبال ما برخي حتي حاضر نيستند خبرش را بشنوند، برخي كه بايد به عنوان مقام مسئول همان برخورد قاطع و جانانه ديگر كشورها را با اين پديده شوم داشته باشند.
خب فعلاً كه مسئولان دوست دارند چشمها را ببندند و شاهد ثمرههاي تازه اين فوتبال پرحاشيه باشند اما طبيعي است كه خيليها دوست دارند سرشان را زير برف و فوتبال را به حال خود رها كنند.