رؤساي جمهور ايران و امريكا با هم تلفني مذاكره كردند و حالا لابد دو طرف قضيه راضي از عملكرد خويش هستند كه توانستهاند اين عدم مذاكره 34ساله را به وجود برسانند و ميان اين همه دولتهاي آمده و رفته در ايران و امريكا، اين دولتهاي ايشان باشد كه قهرمان شكستن يخ رابطه فيمابين جمهوري اسلامي و ايالات متحده باشد. اينكه طرفين اين گفت و گو چقدر احساس قهرمان بودن ميكنند، با اينكه چقدر در واقع در اين قضيه قهرمانانه برخورد كردهاند، با هم فرق دارد و طبيعتاً در اين ماجرا سروكار ما با طرف ايراني است؛ كسي كه به نمايندگي از ملت ايران و حكومت جمهوري اسلامي ميتواند پاي ميز تعامل با مسئولان كشورهاي ديگر، زبان گوياي ملت و نظام ايران باشد. راستي! حجت الاسلام حسن روحاني چقدر مطابق عزت و حكمت و مصلحت ايران پاي تلفن با اوباما نشسته است و حال چه واكنشي در قبال اين عملكرد بايد نشان داد؟
صبح ديروز و در بازگشت رئيسجمهور حسن روحاني به تهران، دو گروه تقريباً هم تعداد، به استقبال وي در فرودگاه مهرآباد رفتند؛ گروه اول به حمايت از رئيسجمهور و تشكر از مواضع وي رفتند و مقابل وي گوسفندي هم قرباني كردند و گروه دوم در مخالفت با گفت و گوي روحاني با اوباما به اعتراض رفته بودند و شعار مرگ بر امريكا سر دادند و در مسير حركت رئيسجمهور به اقامه نماز پرداختند. اين دو گروه را شايد بتوان نماد دو واكنش جامعه نسبت به اتفاقي دانست كه جمعه شب 5 مهرماه 92 و پس از 35 سال ميان روساي جمهور ايران و امريكا روي داد. گروهي كه همه مشكلات كشور را ناشي از عدم ارتباط با امريكا ميدانستند، اين روزها شديداً احساس ذوق زدگي دارند و لابد تصور ميكنند در آغاز حل تمام مشكلات پيش ميرويم! گروهي ديگر هم همه چيز را بر باد رفته ميدانند و لابد فكر ميكنند همه آنچه داشتهايم، بر باد رفته است!
ميتوان واكنش سومي را نيز در نظر گرفت؛ واكنش صبر و سكوت كه به نظر ميرسد حاميانش بسيار پرتعدادتر از آن دو گروه مذكور باشد؛ كساني كه با دقت و تيزبيني اوضاع را رصد ميكنند و حال منتظرند تا تبيين هزينه و فايدهاي را كه اين اتفاق براي مردم ايران داشته از زبان رئيسجمهور خود بشنوند. حسن روحاني پس از 35 سال قطع رابطه ايران و امريكا، مكالمهاي تلفني را با اوباما رقم زد و اينك امريكاييها خشنود اين گفت و گويي هستند كه سالها در پي آن بودند و اين حق ملت ايران است كه بدانند در قبال برآورده كردن اين خواسته امريكايي ها، چه چيزي نصيب ملت ايران شده يا در آيندهاي نزديك خواهد شد. آيا اوباما دستور لغو تحريمهاي ناعادلانه نفتي و دارويي و هواپيمايي و... عليه جمهوري اسلامي ايران را صادر خواهد كرد و جنگ اقتصادي امريكا با مردم ايران به زودي به پايان ميرسد؟ آيا داراييهاي بلوكه شده ايران در بانكهاي امريكايي آزاد خواهد شد؟ آيا دولت ايالات متحده به دليل حمايت از محمدرضا پهلوي در جنايت و خيانت عليه ملت ايران از مردم ايران، از مادران شهيد داده و همسران شوهر از دست داده عذرخواهي خواهد كرد؟ آيا امريكاييها جنايات خود عليه ملت ايران با حمايت از صدام در جنگ هشت ساله را متأسف خواهند شد؟ آيا دولت امريكا براي هدف قراردادن ايرباس مسافربري ايران عذرخواهي خواهد كرد؟ آيا امريكاييها ترور دانشمندان هستهاي ايران را محكوم خواهند كرد؟ آيا فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران به رسميت شناخته خواهد شد و امريكا دست از اتهامزني به ايران برمي دارد؟ و آيا... آيا... آيا... هيچكس توقع معجزه با يك تماس تلفني يا نتيجه دهي آني ندارد اما دولت يازدهم و شخص رئيسجمهور بايد در آيندهاي نزديك يا در بازه زماني مشخصي كه بايد تعيين كنند، براي مردم توضيح دهند كه نتيجه اين «نرمش» در برابر دولت ايالات متحده براي جمهوري اسلامي چه بوده و چه خواهد بود.
روحاني در سفر به امريكا اعلام كرد براي مذاكره اختيار تام دارد؛ اين اختيار تام او شايد نشان از مجوز رهبري به او باشد. اين مجوز در هر حال از بدبينياي كه رهبري فرمودند نسبت به مذاكره دارند، كم نميكند. رهبري فرموده بودند من بدبينم اما مخالفتي هم ندارم. حالا نوبت دولت روحاني است كه نشان دهد از مجوز رهبري در جايي بهره نبرده كه بعدتر پشيمانمان كند و ما با اقتدار به همه آنچه ميخواستهايم، دست يافتهايم؛ جملهاي كه زماني و پس از پايان جنگ، صدام حسين خطاب به مسئولان جمهوري اسلامي گفت كه «به همه آنچه ميخواستيد، دست يافتيد.»
ما منتظر ميمانيم اما صبرمان از جنس مطالبه است؛ مطالبه از دولت يازدهم. مطالبهاي كه بيشتر از حق خود، آن را وظيفه خويش در قبال سرزميني ميدانيم كه بابت ايدئولوژي و اعتقاد آن خونها دادهايم.