به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده از مهرماه سال ۸۴ به جريان افتاد. مأموران پليس تهران متوجه شدند زن جواني كه به شدت دچار سوختگي شده، در يكي از بيمارستان‌ها بستري است. پزشك معالج در اولين بررسي‌ها به پليس گفت: اعظم به شدت دچار سوختگي شده و جنينش هم از بين رفته است. او در شهريار دچار حادثه و بعد از حادثه به اين بيمارستان منتقل شده است. اعظم به من گفت شوهرش به رويش نفت ريخته و بعد او را به آتش كشيده است. مأموران سپس از اعظم تحقيق كردند. او با جملاتي بريده گفت: خيلي وقت است كه با شوهرم اختلاف دارم. روز حادثه با هم درگير شديم. تهديد كرد كه آتشم مي‌زند. فكر كردم شوخي مي‌كند. اما گالن نفت را رويم خالي كرد. بعد هم كبريت را كشيد و حادثه اتفاق افتاد.
مأموران در حال بررسي‌هاي بيشتر بودند كه اول آبان ماه اعظم به دليل شدت جراحت روي تخت بيمارستان جان باخت.
گزارش پزشكي قانوني نشان داد كه ۷۰ درصد بدن اعظم دچار سوختگي شده و جنين هشت ماهه‌اش هم جانش را از دست داده است. علت مرگ هم سوختگي عناصر حياتي بدن اعلام شد.
مأموران سپس شوهر مقتول را بازداشت كردند. او گفت اتهام خودش را قبول ندارد. اكبر توضيح داد: اعظم به من شك داشت و هميشه رفت و آمد مرا كنترل مي‌كرد. تصور مي‌كرد با چند زن رابطه دارم به خاطر همين هميشه بايد به او جواب مي‌دادم. روز حادثه هم ظرف نفت را برداشت و روي خودش ريخت. به من گفت مي‌خواهد خودش را آتش بزند. بعد هم كبريت را كشيد و حادثه اتفاق افتاد. من پتويي رويش انداختم و آتش را خاموش كردم و بعد همسايه‌ها را خبر و با كمك آنها اعظم را به بيمارستان منتقل كردم.
تحقيقات درباره پرونده ادامه پيدا كرد و مأموران از همسايه‌ها تحقيق كردند. آنها به پليس گفتند كه ادعاي اكبر دروغ است. وقتي به خانه او رسيديم ايستاده بود و در كمال خونسردي سوختن همسرش را نگاه مي‌كرد. اعظم در حالي كه جيغ مي‌كشيد به ما گفت شوهرش او را آتش زده است.
سپس خانواده اعظم عليه دامادشان شكايت كردند و بعد از انجام تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. متهم در دفاع از خودش گفت مرتكب قتل نشده و همسرش خودكشي كرده است. او گفت: قبول دارم كه با همسرم اختلاف زيادي داشتم و با او دعوا مي‌كردم اما مرتكب قتل نشده‌ام، چراكه منتظر تولد پسرم بودم و او را دوست داشتم.
هيئت قضات بعد از شنيدن دفاعيات متهم با اكثريت آرا او را از اتهام دو فقره قتل عمد تبرئه و به پرداخت دو ديه محكوم كردند. رأي دادگاه مورد اعتراض خانواده مقتول قرار گرفت و پروند براي رسيدگي به ديوان عالي كشور فرستاده شد. اعتراض مورد قبول قضات قرار گرفت. آنها با استناد به حرف‌هاي اعظم رأي را نقض كردند. آنها اشاره كردند كه اعظم در تحقيقات به پليس گفته است كه اكبر به شكم او لگد زده و باعث مرگ جنين او شده بود اما در جلسه دادگاه در اين باره از وي پرسش نشده و پزشكي قانوني هم علت مرگ جنين را اعلام نكرده است. همچنين شاهدان بايد در جلسه دادگاه حاضر شوند و مشاهدات خود را به صورت دقيق بيان كنند. بنابراين رأي دادگاه نقض و پرونده براي رفع نواقص به دادسرا ارسال شد.
