کد خبر: 480315
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۶:۰۰
نگاهي به ژانر اكشن در سينماي ايران
رضا فرخي
ترديدي نيست كه ژانر سينمايي اكشن كه مي‌توان شروع جدي آن را تقريباً از دهه ۷۰ دانست از همان شروع خود توانست بخش قابل‌توجهي از مخاطبان سينما را به سينماها بكشاند، آنچنان كه در طول چندين دهه اين ژانر در بين گروه‌هاي سني با تيپ‌ها و كاراكترهاي خاص خود مانند آرنولد و راكي و فرانكي و استوين سگال و.‌‌‌.‌. به ژانري پرطرفدار تبديل شده است، هر چند اين تيپ‌سازي‌ها اهداف سياسي خاصي هم داشته‌اند كه بايد مورد بررسي قرار گيرد. اما به هر صورت اين ژانر به تدريج در سينماي ايران هم وارد شد و مخاطبان سينمايي ايران هم به سرعت جذب اينگونه فيلم‌ها شدند. شايد بتوان مهم‌ترين نقطه اين شروع را فيلم‌هاي دهه هفتادي دانست كه در آن جمشيد هاشم‌پور به عنوان تك‌ستاره اين فيلم‌ها به ايفاي نقش مي‌پرداخت؛ فيلم‌هايي كه در آن هاشم‌پور در جايي كه به نظر كارگردان لازم بود با ورود به قصه اصلي فيلم، تمام حريفانش را كه در اكثر مواقع قاچاقچيان و خلافكاران بودند شكست مي‌داد كه اين موضوع در آن سال‌ها با اقبال خوبي از سوي مخاطبان روبه‌رو شده بود؛ فيلم‌هايي همچون طعمه، افعي، قهرمان، مجازات، شبيخون، رنجر، نيش، پادزهر، ديوانه‌وار، ويرانگر و پرواز از اردوگاه از اين دست فيلم‌ها بودند كه درآن سال‌ها نه تنها به ژانر اكشن سينماي ايران رنگي تازه بخشيدند بلكه موجب افزايش چشمگير فروش سينماي ايران هم شدند. 

مشكلاتي كه همچنان ادامه دارند
در اين ميان در كنار اين رشد و نقش در فروش سينماي ايران بايد توجه داشت كه اين ژانر در سينماي ايران با افت وخيزهاي فراواني همراه بوده و در كنار اين موضوع با معضلاتي هميشگي درگير است كه تا به امروز فعالان سينما در اين ژانر نتوانسته‌اند اين ضعف‌ها و معضلات را برطرف كنند. در واقع به رغم اينكه مخاطبان در فيلم‌هاي جديدتري همچون قتل آنلاين و حركت به كارگرداني فرهاد نجفي جلوه‌هاي تازه‌اي از ژانر اكشن مي‌بينند اما باز هم ژانر اكشن سينماي ايران درگير بسياري از مشكلات است كه همين موضوع به تدريج سبب شده تا ژانر اكشن امروز در سينماي ايران كم فروغ باشد. شايد بتوان يكي از اين مشكلات هميشگي را درگير بودن محض سينماي ايران در اتفاقات و موقعيت‌هاي تكراري اكشن در فيلم‌هاي متعدد در اين ژانر سينماي ايران عنوان كرد. به واقع اگر نگاهي جامع‌تر به سكانس‌هاي سينماي اكشن در ايران داشته باشيم، متوجه خواهيم شد كه اين ژانر تنها محدود به چند صحنه و اتفاقات خامي كه در اكثر موارد در روند داستان فيلم پخته نمي‌شود، باقي مانده است، به تعبير ديگر سينماي اكشن ايران از گذشته تا به امروز در سيطره صحنه‌هاي اكشن گرفتار شده و گويي كه سازندگان اين دست فيلم‌ها هنوز آنچنان كه بايد علاقه‌اي به پرداختن صحنه‌هاي اكشن در دل يك داستان جذاب كلي در بستر فيلم‌ها ندارند. 

در اينجا بايد توجه كرد كه به باور منتقدان سينما اين موضوع از همان سال‌هاي آغازين دهه ۷۰ سينماي اكشن، در اين دست فيلم‌ها وجود داشته، منتها به نظر مي‌رسد در آن زمان به دليل تازگي اينگونه صحنه‌ها و سكانس‌ها براي مخاطب، بينندگان سينما براي پذيرش و جذب آن مشكلي نداشتند اما هر چه اين زمان بيشتر سپري شد و مخاطبان سينما به آثار سينماي غرب دسترسي بيشتري پيدا كردند و از طرف ديگر سطح سواد و فرهنگ جامعه رشد يافت، به تدريج اينگونه توليدات ژانر اكشن مخاطبان كمتري يافت و همين مسئله حتي باعث كاهش شديد سهم فروش سينما از ژانر اكشن شد. اين در حالي اتفاق افتاد كه از لحاظ روانشناختي سينماي ايران به دليل پتانسيل جوان جامعه، مي‌تواند با بهره‌گيري درست از ژانر اكشن، مخاطبان جوان زيادي را به سالن‌ها بكشاند. در واقع در اين چند سال با وجود ساخت فيلمي همچون «حركت اول» كه در آن رشد قابل ملاحظه‌اي در صحنه‌هاي اكشن و ويژگي‌هاي ظاهري نسبت به آثار قبلي اين ژانر ديده مي‌شود، ژانر اكشن در سينماي ايران نتوانسته راهي را پيدا كند كه در آن با برنامه‌ريزي طويل‌المدت هم مخاطبان بيشتري را به خود جلب كند و هم به تنوع سينماي ايران غنا بخشد. 

افراط و تفريط، درد اين روزهاي اكشن
از سوي ديگر نبايد از اين مسئله هم غافل شد كه ژانر اكشن سينماي ايران، گاهي اوقات به شدت دچار افراط و تفريط هم مي‌شود، يعني به صورت عيني‌تر در برخي موارد فيلم‌هاي اكشن تنها صرفاً نام اين ژانر را با خود حمل مي‌كنند و آنگونه كه بايد از تعليق‌ها و سكانس‌هاي جذابي برخوردار نيستند يا اينكه صحنه‌هاي اكشن به دليل عجله يا كمبود امكانات، مخاطبي كه هر روز شاهد فيلم‌هاي خارجي در اين ژانر است را ارضا نمي‌كند. از طرف ديگر آن سوي ماجرا اين مسئله ديده مي‌شود كه در برخي ديگر از توليدات زيرمجموعه ژانر اكشن، فيلم‌ها تنها به خلق موقعيت‌هاي اكشن و حوادث ناگهاني اختصاص يافته‌اند و مخاطب سينما در آنها هيچ‌گونه داستان پركششي كه ظرفيت صحنه‌هاي متعدد اكشن را داشته باشد، نمي‌بيند كه در اين موارد فيلم‌ها به استهزا گرفته مي‌شوند چرا كه تنها در چند صحنه درگيري و افت و خيز محدود شده‌اند كه اين موضوع اصلاً براي مخاطبي كه در دنياي امروز داستان فيلم برايش اهميت فوق‌العاده‌اي دارد قابل پذيرش نيست. اما در كنار اين مسئله به مورد اول يعني كمبود امكانات و عدم برنامه‌ريزي مناسب براي شكل‌گيري ستاد ويژه‌اي براي تقويت جلوه‌هاي ويژه و صحنه‌هاي اكشن هم بايد اشاره كرد.
 
اين مسئله آنقدر مهم به نظر مي‌رسد كه نه تنها در چندين سال اخير باعث نديده شدن ژانر اكشن و كسب درآمد براي سينما شده، بلكه سبب شده كه فيلم‌هاي تاريخي درباره اسطوره‌هاي ديني و مذهبي هم آنچنان كه بايد در امر جلب نظر مخاطب موفق نباشند، به عنوان نمونه به‌رغم اينكه ملك سليمان به عنوان يك اثر سينمايي و مختارنامه به عنوان يك اثر تلويزيوني مورد توجه مخاطبان هنر هفتم قرار گرفتند اما ضعف در اين زمينه در هر دو اين محصولات پر بيننده به عينه ديده مي‌شود. اين ضعف‌ها گاهي اوقات به جايي مي‌رسيد كه كارگردان براي جلوگيري از افت كيفيت فيلم از به تصوير كشيدن صحنه‌هاي نبرد كه بخش جذابي براي مخاطبان عام در اينگونه فيلم‌ها هستند، خودداري مي‌كند. در صورتي كه اگر برنامه‌ريزي در اين زمينه تاكنون به طور مشخص و سازمان‌مند صورت مي‌پذيرفت، امروز سينما و تلويزيون ايران با توجه به برخورداري از فرهنگ غني كه در آن داستان‌هاي زيادي از اسطوره‌هاي ديني و ملي ديده مي‌شوند، مي‌توانست حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته باشد كه تا به حال اين اتفاق مهم رخ نداده است. 

داستان پركشش همراه با تعليق‌هاي مناسب
در كنار اين مسئله، روانشناسي امروز فيلم بيانگر اين موضوع است كه داستان فيلم‌ها به ويژه در ژانر اكشن در اين عصر تازه سينما، آنقدر مهم هستند كه مي‌تواند تأثير يك فيلم اكشن با جلوه‌هاي بصري سطح را چندين برابر كند چرا كه به باور اين دست از صاحبنظران، داستان مناسب در كنار صحنه‌هاي اكشن پرتعليق و حساب شده باعث مي‌شود كه مخاطبان خيلي زود در بستر داستان اين دست فيلم‌ها جذب شوند و حتي پيام‌ آنها را راحت‌تر پذيرا باشد چرا كه هميشه تركيب فاكتور رمزگشايي و پيگيري از داستان در كنار صحنه‌هاي اكشن بصري مناسب، تأثير بسزايي در باور مخاطب از آن فيلم و حمايت فردي‌اش از اين ژانر خواهد داشت؛ فاكتورهايي كه اين روزها چندان در سينماي ايران مشاهده نمي‌شود و شايد هم به همين دليل است كه مخاطبان از سينما‌گران براي ساخت فيلمي به طور حرفه‌اي در قالب اين ژانر حمايت نمي‌كنند كه اين مسئله به تدريج باعث افت اعتماد به نفس سينماگران اينگونه ژانرها هم شده است، آنچنان كه اين روزها به نظر مي‌رسد كارگردانان به دليل نبود بستر و امكانات مناسب علاقه چنداني به ساخت فيلم‌هاي حرفه‌اي در ژانر اكشن نداشته باشند. 

بي‌علاقگي كه سبب شده مخاطب ايراني روز به روز بيش از گذشته با ژانر اكشن هاليوودي كه در سيطره اهداف خاص و سياسي امريكاست، آشنايي بيشتري پيدا كند و به اين ترتيب از اين طريق بخواهد نياز روحي خود به اكشن سينمايي را برآورده سازد كه اين موضوع دقيقاً در راستاي سياست‌هاي فرهنگي غرب خواهد بود چرا كه با نگاهي به فيلم‌هاي توليد شده در هاليوود متوجه اين مسئله خواهيم شد كه هاليوود در ژانر اكشن امروز خودش به دنبال القاي پيام‌هاي خاص سياسي- رواني غربي است كه براي آن سال‌ها برنامه‌ريزي و هزينه مي‌كند. نمونه عيني و بارز اين موضوع را مي‌توان در سري فيلم‌هايي همچون جان سخت يا سرباز جهاني، لمس كرد. علاوه بر تمام اين مسائل به نظر مي‌رسد شتاب‌زدگي و عجله براي توليد و اتمام فيلم‌ها اين روزها سبب شده كه كارگردانان و توليد‌كنندگان علاقه‌اي به ساخت فيلم‌هاي حرفه‌اي اكشن كه به طور معمول زمان خاص خود را مي‌طلبند، نداشته باشند و اگر هم به سمت ساخت آن مي‌روند به تمام سكانس‌ها و قصه‌هاي آن به صورت گذرا و خيلي عجيب و با عجله مي‌نگرند كه اين موضوع سبب به وجود آمدن فيلمنامه‌هاي فوق‌العاده ضعيف همراه با سكانس‌هاي اكشن نه چندان جدي مي‌شود كه به هيچ وجه براي مخاطب مطلوب نيست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار