عليرضا محمدي: اين بحثها باعث شده تا ميان مردم، سهامداران بانكها و خود مديران بانكي به نوعي سردرگمي پديد آيد و تكليف بسياري روشن نباشد. در همين مورد با رضا محمودي، كارشناس بانكي گفتوگو كردهايم.
به نظر شما ادغام در شرايط فعلي چه تاثيراتي بر شبكه بانكي و سهامداران ميگذارد؟
ادغام بانكها موضوع تازهاي در كشور نيست. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در طول سه دهه گذشته بانكهاي مختلفي در يكديگر ادغام و حتي برخي تغيير نام و شكل دادهاند اما دليل اين ادغامها تسلط دولت بر شبكه بانكي است كه ميراث دار رژيم طاغوتي بود اما ادغامهاي جديدي كه اكنون مطرح ميشود تسلط دولت نيست بلكه نظم بخشيدن به شبكه بانكي است كه باز هم توسط دولتيها بينظم شده بود.
پس، ادغام بانكها كه اكنون مطرح ميشود درواقع تصحيح اشتباهاتي است كه در اينباره اتخاذ شده است؟
تا حدود زيادي اين موضوع صادق است. زماني كه يك بانك در كوتاهترين زمان ممكن و بدون طي پروسه قانوني مجوز بانك اخذ ميكند قطعا شبهاتي در اينباره وجود دارد كه حالا بانك مركزي سعي در جبران اشتباهات خود يا ديگران و برطرف كردن شبهات است.
به نظر شما اين ادغام ميتواند به شبكه بانكي كمكي كند؟
ادغام اگر با هدف قدرتمند كردن بانكها از طريق افزايش سرمايه و شعب باشد به طور قطع در بهبود نظام بانكي موثر است اما تنها اگر قصدمان خارج كردن عدهاي از يك بانك و سپردن آن به دست ديگري باشد تغييري در بهبود فرآيندها ايجاد نميكند.
ادغامها در تمام دنيا با دو هدف اصلي كاهش هزينه و افزايش بقاي شركتها انجام ميشود و ما هم بايد به اين دو موضوع توجه داشته باشيم.
تكليف اعتماد عمومي به شبكه بانكي چه ميشود؟
به نظر مردم وقتي ببينند بانك بزرگتري با سرمايه و شعب بيشتري شكل گرفته و در راه صحيحي گام برميدارد عكس العمل مثبتي نشان ميدهند ولي بايد توجه داشت كه نميتوان موضوع ادغام را به همه بانكها تسري داد و يك شبه بانكهاي مختلف را در مؤسسات مالي ادغام كرد؛ اين رويه پيچيده و زمانبر است.