پس از آنکه در سکوت همراه با رضایت مدعیان حقوق بشر و دولتهای مستبد و سکولار عربی، سیاست مشت آهنین توسط دیکتاتور دیوانه لیبی علیه مردم مسلمان این کشور آزمایش شد، امریکا با اعزام وزیر دفاع خویش به منامه و توجیه سران کشورهای حاشیه خلیج فارس و در رأس آنان عربستان سعودی، هماهنگیهای لازم را برای سرکوب مردم مظلوم بحرین صادر کرد. به دنبال این کماندوهای سعودی، اماراتی و قطری به بحرین اعزام شده و همراه با نیروهای امنیتی بحرینی به صفوف مردمی که چند هفته اعتراض آرام به نمایش گذاشتند و سلاحی جز پرچم ملی خویش و شعار و پلاکارد نداشتند از فاصله نزدیک با سلاح گرم و گازهای مخرب اعصاب مورد تهاجم قرار گرفتند.
رسانههای تحت نفوذ صهیونیستها نیز که ماههای گذشته از بیداری اسلامی در اضطراب به سر میبردند، اینک روی زلزله ژاپن تمرکز کرده و با بیاعتنایی به حوادث خونین بحرین به مدیریت امریکایی ـ صهیونیستی برای سرکوب مردم مظلوم و بیدفاع بحرین یاری رسانده و حتی یوتیوب برخلاف ادعای فعالیت آزاد و بیطرفی در اطلاعرسانی تصاویر مربوط به جوان شهید بحرینی را که سرش براثر اصابت گلوله قناسه تکتیراندازان نیروهای امنیتی عربستان یا بحرین متلاشی شده بود، حذف یا به عبارت بهتر سانسور کرده است.
عمق فاجعه و مظلومیت مردم بیدفاع بحرین در برابر تهاجم سفاکانه و نابرابر چند ارتش بیگانه با فرماندهی پشت صحنه ژنرالهای امریکایی در حدی است که عواطف و احساسات نخستوزیر ترکیه را چنان به درد آورده که حوادث بحرین را با کربلا مقایسه و نسبت به پیامدهای خطرناک آن هشدار داده است.
در کشور ما نیز مراجع عظام و گروههای مردمی با صدور بیانیه و اطلاعیه به این فجایع اعتراض کرده و به سران بحرین، عربستان و امارات هشدار دادهاند و وزارت خارجه نیز تلاشهایی از قبیل تذکر، تماس تلفنی و هشدار داشته است. اما واقعیت این است که این اقدامات، تناسبی با حوادث بحرین و انتظاری که از یک ملت انقلابی و مسلمان میرود، نداشته و هیچ مصلحتی بالاتر از تکلیف شرعی نسبت به مسلمانان مظلوم و بیدفاعی که فریاد یاللمسلمین آنان به هوا میرود و هیچ فریادرسی به جز خدایشان ندارند، موجه به نظر نمیرسد، بنابراین نباید تنها به محکومیت و هشدار بسنده کرد، بلکه باید با فراهم آوردن مقدمات جنگی هوشمند این حرکت وحشیانه و خطرناک را به سرعت مهار کرد. برای چنین نبردی میتوان گامهای زیر را پیاده کرد:
1ـ بازتاب دادن کشتار مسلمانان و جنایت علیه بشریت برای منافع امریکا و امنیت اسرائیل در جهان و به ویژه جهان اسلام که گرچه به ظاهر امروز جنایت علیه مردم بحرین است، اما مقدمه آن در سکوت همراه با رضایت و چراغسبز نشان دادن به دیکتاتور دیوانه لیبی برای کشتار مردم مسلمان آن کشور فراهم شده است.
2ـ افشای توطئه اختلاف در جهان اسلام با تحریک عربستان و امارات برای اشغال بحرین و کشتار مردم بحرین و القای جنگ مذهبی بین شیعه و سنی با توجه به این واقعیت که بخشی از مردم به پا خاسته در بحرین سنیمذهب بوده و در لیبی نیز مسلمانان سنی قتل و عام میشوند و تمام این خونها برای سلطه بر منابع نفتی و منطقه استراتژیک خاورمیانه از سوی غرب، بر زمین ریخته میشود. 3 ـ اشغال بحرین توسط عربستان و امارات مقدمه اشغال لیبی توسط امریكا و انگلیس است كه البته مجوز آن را اشتباه سران سعودی و اماراتی فراهم میآورد.4ـ هرگونه بیتوجهی و تعلل در پایان دادن به این تجاوزگری مقدمه تبدیل آن به یك رویه و دامن زدن به تنش در منطقه حساس خلیج فارس و مجوزی برای نیروهای مردمی و ستمستیزی است كه برای یاری مردم، نهضتهای جدید منطقهای را سازماندهی و فعال نمایند.به نظر میرسد تكرار حادثه كربلا در جهان امروز كه به بركت رسانهها و ارتباطات نمیتوان ابعاد و اخبار آن را پنهان داشت و همچنین بیداری اسلامی جای خمودگی دهه 50 و ابتدای دهه 60 حاكمیت بنیامیه را گرفته است، نمیتواند به بحرین محدود شده و نتایج مشابه داشته باشد. این بار امت بیدار اسلامی كه هیهات مناالذله را درونی كرده و در جنگهای 33 روزه و 22 روزه در لبنان و غزه آن را پیاده كردهاند، این آمادگی را دارند كه یزیدیان را به شكست بكشانند. ایكاش سران مستبد بحرین و دیكتاتورهای همراه و حامی آنان در عربستان و امارات این عقلانیت را داشته باشند كه با تصحیح رفتار خویش بحران محدود محلی بحرین را تبدیل به یك بحران منطقهای نكنند و بیش از این در دامی كه امریكا و اسرائیل برایشان گشوده خود را گرفتار ننمایند، چراكه وقتی خشم ملتها اوج بگیرد، شاید فرصتی برای جبران باقی نگذارند. راستی حال كه چند ارتش متجاوز به اشغال بحرین پرداخته و به جنایت علیه مسلمانان رو آوردهاند، چرا دولتهای اسلامی دیگر باید مانع جوانان شهادتطلبی باشند كه آمادگی عزیمت به بحرین و جهاد علیه اشغالگران مزدور امریكا را دارند؟