در یکی دو روز گذشته یادداشتی دلسوزانه از سردرد درباره نمایش یا عدم نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) در تلویزیون به قلم رضا استادی (روزنامهنگار و مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه) در سایت این سریال منتشر شد. به دلیل اهمیت سریال و اهمیت موضوعی که مطرح شده است، این یادداشت را عیناً چاپ میکنیم؛ بدون اظهارنظر یا قضاوت. گروه فرهنگی «جوان» طرح این مسئله را پی خواهد گرفت.
عاشورا سرشار از صحنههای بزرگ و حماسی است. از نیمه تمام ماندن حج امام حسین(ع) و حرکت ایشان به سمت کربلا تا عهدشکنی کوفیان و پس از آن پیوستن حربه کاروان امام و در ادامه خطبههای پُرشور حضرت زینب در کوفه و شام، همه و همه صحنههایی است که حتی شنیدن آن بعد از سالها آدم را به تفکر وامیدارد.
به تعبیری ثانیه به ثانیه این حماسه، آنقدر بزرگ است که هیچ هنری نتواند عمق آن را به تصویر بکشد، اما در این داستان قصه حضرت عباس(ع) در کلیت واقعه عاشورا، نقطهای درخشان است و بیسابقه در ادبیات مذهبی جهان. معلوم نبود اگر چنین گنجی در اختیار فرهنگها و مذاهب دیگر بود، با آن چه میکردند و تاکنون چند هزار اثر داستانی درباره آن خلق میکردند. لحظهای که حضرت عباس به لب شط میرود و آب نمیخورد، در صورتی که درست به تصویر کشیده شود، میتواند جهانی شود. واقعاً برای به تصویر کشیدن عظمت واقعه عاشورا چه صحنهای زیباتر و تأثیرگذارتر از این صحنه است؟
عبور از یک خطر
البته سریال «مختارنامه» که این روزها حرفهای فراوانی درخصوص نمایش چهره حضرت عباس(ع) در آن به گوش میرسد، روایت زندگی مختار ثقفی است و بدون این صحنهها هم میتوان قصه مختار را روایت کرد. به عبارتی با حذف این بخش لطمهای به قصه مختار نمیخورد. از همان ابتدا نیز تصمیم میرباقری این بود که با توجه به محدودیتهای فراوانی که پرداختن مستقیم به قصه شخصیتهای تاریخی ـ مذهبی به دنبال دارد، شخصیتی را انتخاب کند که بتواند به واسطه آن تاریخ آن دوره را به تصویر بکشد و اگر هم قرار بر پرداختن به واقعه کربلا بود، از حاشیه این رویداد رد شود و به کربلا به شکل «غیرمستقیم» بپردازد. نگاه میرباقری در روایت قصه «مختار» نگاهی تحلیلی است. قرار است این سریال به مخاطب قدرت تحلیل دهد نه اینکه صرفاً بر مسائل احساسی تکیه کند. اگر جز این بود، سازندگان این سریال میتوانستند طی یک سال و هشت ماهی که از آغاز فیلمبرداری این صحنه میگذرد، با نمایش «کاوه فتوحی» در رسانه ها، انتشار تصاویر او در قالب پوستر، مورد توجه قرار دادن وی و. . . فضایی احساسی را حول و حوش سریال شکل دهند و از این فضا نهایت بهره را ببرند، اما در این 20 ماه حتی یک فریم تصویر نیز از این بازیگر در رسانهها منتشر نشده تا شائبه استفاده از این موضوع پیش نیاید.
باورهای عمومی و نگرانیهای یک کارگردان
این روزها برخی نگران نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) در این سریال هستند. آنها تصور میکنند یک بازیگر نقش ایشان را در سریال ایفا کرده و میگویند قرار است در چندین قسمت به این شخصیت پرداخته شود، حال آنکه این شخصیت در مدت زمانی کمتر از 30 دقیقه در این سریال مقابل دوربین رفته و فرد انتخاب شده برای ایفای این نقش نه بازیگر بوده و نه حضوری در سینما و تلویزیون داشته است. به خاطر دارم وقتی در همان نوروز 88 با «کاوه فتوحی» بازیگر نقش ابوالفضل(ع) در خیابانهای شاهرود راه میرفتیم، مردم با دیدن آن قد بلند و اندام رشید و چهرهای که چشمهای مهربانی داخل آن میدرخشید بدون شناختن او جلو میآمدند و در خصوص ظاهر او اظهار نظر میکردند و او را با بازیگر نقش اول یک سریالی که آن روزها در حال پخش بود، اشتباه میگرفتند. کاوه دورههای آموزشی مختلفی را زیر نظر مربیان مختلف طی کرده بود تا شمشیر بازی بیاموزد، اسب سواریاش کامل شود و هرچه بیشتر به این شخصیت نزدیک شود. حضور او در سریال مختارنامه حتی دستاندرکاران این سریال را هم در ابتدا نگران کرده بود. در این سالها از نزدیک شاهد بودم که میرباقری چطور شب و روز به این فکر کرده که چطور صحنههای کربلا را به تصویر بکشد؟ به هرحال سازندگان این سریال نیز جزو همین مردم هستند و مانند همه شیعیان از حضرت عباس(ع) تصوری دارند که در این سالها پای منبر و روضه شکل گرفته و دوست ندارند این تصور و فضای ذهنی مخدوش شود. شخص میرباقری همیشه نگران انطباق صحنههای اینچنینی مختارنامه با اعتقادها و تصورهای مذهبی مردم بود و همین موضوع بود که ساخت این بخش از کار را با صفتهایی مانند «سخت و دشوار» همراه کرد،. نتیجه کار نیز این شد که نه تنها باورهای مردم با دیدن صحنههای کربلا که در همین قسمت نهم پخش شد زیر و رو نشد، بلکه ذائقه مردم تغییر کرد و مخاطبان دریافتند میتوانند شاهد اثری باکیفیت درخصوص این بخش از تاریخ هم باشند.
در سریال مختارنامه شخصیت و قصه «مسلم بن عقیل» به تصویر کشیده شد. مسلم و عباس هر دو از یک خانواده بودند، البته حساسیت حضرت عباس(ع) بیشتر است و این نکته پذیرفتنی است، اما چرا باید درباره نفر دوم کربلا که قصهای مؤثر و تأثیرگذار دارد، سکوت کرد و از همه بدتر چرا باید چنین حرکت مهم و بزرگی، آن هم از سوی کارگردانی متعهد، باسواد و کار بلد این گونه با هجمه روبهرو شود؟
شاید علت این واکنشها «بی اعتمادی» نسبت به ابزار سینما و تلویزیون است. مؤمنان شاید میترسند این ابزار نتواند اوج عظمت این بزرگوار را به تصویر بکشد. سینما و تلویزیون در فضای امروز قرن 21 رسانه و ابزار مؤثری است که باید راجع به جزء به جزء این موارد صاحبنظران و کارشناسان دینی و مذهبی اظهار نظر کنند. آنهایی که با ابزار مدرن و جدید سینما و تلویزیون سر و کار دارند، میدانند که رشد تکنولوژی در این سالها سبب شده تا این عرصه به بضاعتی برسد که با فضاسازی مناسب، گریم خوب، استفاده درست از دوربین و. . . به حوزه ذهنی پُرخطری مانند ترسیم زندگی حضرت عباس(ع) نزدیک شود و نه تنها به تصور مردم لطمه نزند، بلکه آن را برجسته کرده و به آن قداست بیشتری ببخشد و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار را نیز مخدوش نکند. بسیاری از معضلات آینده هنر مذهبی را پخش این صحنه در مختارنامه حل و فصل خواهد کرد؛ اما اگر این هجمهها ادامه یابد، دیگر کسی جرأت ورود به این عرصه را پیدا نمیکند و هنر مذهبی در همین سطح باقی میماند. آن وقت شاید هنرمند با غیرتی همچون میرباقری ترجیح دهد تا به جای تاریخ اسلام، سراغ ساخت فیلمهای طنزی برود که مخاطبش نه او را تخطئه میکند و نه بابت ساخت اثری جدی، زیر سؤالش میبرد.